تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شيعيان ما كسانى‏اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى‏كنند، در راه دوستى ما به يكديگر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796372250




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بازار بزرگ و قیصریه اصفهان (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 بازار بزرگ و قیصریه اصفهان (2)
بازار بزرگ و قیصریه اصفهان (2)   نویسنده:دکترسیروس شفقی   بازار و ساختارشهر   ساختاراصلی شهراصفهان برمحوربازار استواربوده و بازارقلب تپنده ی شهر محسوب می شده و می شود؛و تداوم بخشیدن زندگی اقتصادی-فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و مذهبی رابرعهده دارد و با شبکه ای از دسترسی های بسیار منظم، تمام عناصر شهری را به نحوی در بر گرفته است. در حقیقت، شهر اصفهان بر روی محوری استوار است که بازار آن را تشکیل می دهد و همین مکان جغرافیایی ست که به واسطه ی تمرکز فعالیت های اقتصادی و مبادلات اجتماعی به وجود آمده، این حرکت به بازار هویت خاصی بخشیده است و بی دلیل نیست که اغلب نویسندگان، ساختارشهری را مبتنی بر اصول مکانیزم بازارمی دانند.[عابدین در کوش، سعید/1364 /40] میدان شهر،مسجد جامع و کاخ سلطان نیز به عنوان سه عنصر مهم دیگر - نمادهای قدرت،اقتصاد و مذهب- در امتداد محور بازار،درست در مرکز آن استقرار یافته اند. قرارگیری این مجموعه در محور بازار و پیوند خوردن آن با بازارشهر، در حقیقت محوراصلی توسعه و ستون فقرات شهر اصفهان را تشکیل می دهد که فعالیت های اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی ، سیاسی و مذهبی این شهر را به خود جای داده است.به این ترتیب،ستون فقرات شهر در حقیقت شبکه ای ست درهم تنیده از دسترسی ها، که کلیه ی عناصر و مجموعه های شهر را به یکدیگر پیوند داده وتار و پود آن در شهر اصفهان تا انتهایی ترین نقاط شهری بر اساس سلسله مراتب خاصی از تقسیمات شهری امتداد می یابد. بازار اصفهان دسترسی به نواحی خارج از شهر را نیز میسر می کند و انتهای خطوط مواصلاتی آن،اغلب دروازه های شهر بوده است که دراصفهان عصر صفویه به دوازده دروازه می رسید.هنوزبرای ما روشن نیست که آیا ارتباطی بین تعداد دروازه های شهرو تشیع اثنی عشری که خاندان صفوی حامی آن بودند،وجود دارد یا خیر؟ در هر حال، نقشه ی ما نشان می دهد که تمام دروازه های شهربه بازار ختم می شدند. نقاط دسترسی چنین بوده است که برای پیدا کردن خانه ای دراصفهان و حتی در هر شهر سنتی ایران،فرد جست و جوگر اغلب از میان بازار می گذشت تا به گذر یا راسته و بعد به کوچه و اگر لازم بود به بن بستی که خانه ی مورد نظر در آن قرار داشت، می رسید.[خیرآبادی، مسعود/1376 /4] ذکراین نکته لازم است که بازار اصفهان، محورتوسعه ی شهراصفهان را قرن ها بر عهده داشته،به طوری که تا عصرصفویه، تنها محورتوسعه ی شهر را بازار تعیین می کرد؛ اما ازعصرشاه عباس اول به بعد(1000 ه.ق.)محور توسعه ی چهارباغ نیز که از فعالیت های عمرانی و شاهکارهای شهرسازی آن دوره بوده است، به آن اضافه شد. این دو محور شهری که از یک طرف محلات مسکونی شهر را به طور مستقیم یا از طریق محورهای فرعی تر به بازار متصل کرده اند و ازطرف دیگر ارتباط شهرو بازار را با محوطه های خارج از حصار، از طریق دروازه های شهر فراهم کرده اند و بدنه ی اصلی این محورها را عملکردهای عمومی تشکیل داده و پراکندگی فعالیت ها را در سطح شهر تأمین می نمایند. محلات مسکونی که واحدهای پایه ای شهر محسوب می شوند،از طریق ستون فقرات محوری خویش به محورهای شهر و در نهایت به بازار و دروازه های شهر متصل می گردند. دروازه های شهر، یعنی ورودی های شهر، امکان نفوذهای بیرونی به شهر و برعکس را از طریق محورهای شهر تأمین می کردند.محل دروازه ها در انتهای محورهای اصلی شهر و در ارتباط با آن ها شکل می گرفتند.(1)[سلطان زاده، حسین/1372 /142 ].آخرین عنصر شهری را حصارشهرتشکیل می داد که در واقع،تمام ساختارشهری را دربرمی گرفت و آن را یکپارچه می گردانید. و سرانجام باید گفت که ساختاراغلب شهرهای سنتی ایران، یادگار عصر صفویه است، اما ساختارشهر اصفهان الگویی ست که ازعصرسلاجقه به میراث مانده و شهر سازان عصرصفویه با آن که تقلیدی از اصول شهرسازی آن عصر را در پیش گرفتند[شفقی، سیروس/1380 /281]،به مرحله ای ازشکوفایی و کمال دست یافتند که به خاطرجنبه های کاربری آن،چون بازار،هنوزآثارزیادی ازآن ها زنده و پایدار مانده است.
بازار بزرگ و قیصریه اصفهان (2)
پیشینه ی تاریخی   شهراصفهان به واسطه ی اهمیت تاریخی که ازقرن دوم هجری قمری پیدا کرد و در سه دوره ی تاریخی آل بویه،سلاجقه، صفویه مرکزحکومتی بوده و به واسطه ی اهمیت سیاسی-اقتصادی،پیوسته محل زندگی دانشمندان و نویسندگان بوده است که منابع باارزشی ازخود با یادگار گذاشته اند.اسناد و متون تاریخی،زمان احداث بازاراصفهان را به طوردقیق معلوم نمی کنند،زیرا تحول و شکل گیری بازار از صورت ابتدایی به یک بازار تکامل یافته ی سرپوشیده،امری نیست که در یک دوره ی تاریخی صورت گرفته باشد؛بلکه قرن ها طول کشیده تا استخوان بندی و شبکه های در هم تنیده ی آن، به صورت بازار فعلی در آید. از طرف دیگر، بازار اصفهان مانند بازار سایر شهرهای اسلامی با توسعه شهر و افزایش یا نقصان جمعیت و حتا تغییر عملکردها گسترش یافته و یا زمانی به واسطه ی بی نیازی مردم و حتی پیشامدهای سیاسی، وسعت و اهمیت خود را از دست داده است. چنان که در عصر قاجاریه به واسطه ی از رونق افتادن شهر و نقصان جمعیت (50000 نفر در عصر ناصرالدین شاه) شبکه هایی از بازار، به واسطه ی نبودن کارکرد برای آنها، به تعطیلی کشیده شد و درنتیجه با فروریختن آن ها، کارکردشان تغییریافت که آثار بی شمارآن در بازاراصفهان قابل مشاهده است.ازجمله فاصله ی بین بازارحسن آباد و چهارسوی نقاشی واقع درجنوبی ترین قسمت بازاراصفهان به مسکن های انسانی تبدیل شد. نخستین بازارهای مسقف در شهرهای اسلامی از قرن دوم ه.ق. درشهرهای کوفه و بغداد ساخته شدند.[احمدبن یحیی بلاذری/1346 /217] و حتی بستن دروازه های بازارکه ازآداب و مدیریت بازارهای مسقف اسلامی ست،ازاواخر قرن سوم مرسوم [wirth.E 1975 / 265] گردید در قرن چهارم بسیاری از شهرهای بزرگ اسلامی دارای بازارهای بزرگ بودند [سلطان زاده/1364 /217]و اصفهان نیز یکی از آن ها می تواند شمرده شود. درعصر دیالمه و خاندان کاکویه ( 398 ق تا 443 ق=1007 م تا1061م)در مورد فعالیت و آبادانی بازار اصفهان سخن بسیار رفته است و از کالاهایی که درآن بازار عرضه می شد،یاد شده است.( ناصر خسرو/135 /117 ). در عصر سلاجقه و به ویژه دوران حکومت ملک شاه سلجوقی (465-485ه.ق)اصفهان به عنوان مرکز حکومت امپراتوری سلاجقه انتخاب و بر عمران و آبادانی آن افزوده شد و ثروت امپراتوری سلجوقی به اصفهان سرازیر گردید و شهر بازارهای پررونقی پیدا کرد. ناصر خسرو در قرن پنجم به سال 444ه.ق در سفری به اصفهان درباره ی بازار اصفهان می نویسد:«... واندرون شهر همه آبادان و هیچ از وی خراب ندیدم و بازارهای بسیار،و بازاری دیدم ازآن صرافان،که اندراو دویست مرد صراف بود و هر بازاری را دربندی و دروازه ای.» بازاراصفهان همچنان به توسعه و تکامل خود ادامه می داد، به طوری که در قرن هفتم ه.ق.با تجمع وادغام عناصر و اجزا در یک مجموعه، ساختمانی با معماری یک دست و خاص (بازار) که بی شباهت به معماری مساجد ما نبود،پدید آمد که دارای درو دربندی و اغلب خالی از مساکن انسانی بود و پیوستگی و هماهنگی بین خرده فروشی و عمده فروشی و پیشه وری ایجاد گردید.درحقیقت، قرن هفتم دستاوردهای بزرگی ازتکامل و تحول در بازارشهرهای اسلامی را به همراه داشت؛ به طوری که هرگزازتحول و روبه کمال رفتن نایستاد.دراین دوره،کاروان سراها در داخل شهرقرار گرفتند [ wirth.E.1978/60 Gaube.H.und] و به همین ترتیب،عناصربازار تکامل یافتند و امرتجارت درمکانی صورت گرفت که به نام «بازار»معروف بوده است. از قرن نهم،شبکه ی راه های درهم تنیده و به هم پیوسته ی بازارپدید می آید.دردوره ی آق قویونلوها به خصوص عصر اوزون حسن(حسن قدبلند)بازاراصفهان توسعه می یابد،به طوری که بخش شمالی بازار به دروازه ی طوقچی منتهی می شد،واز طرف جنوب نیزبازارتا دروازه ی جنوبی شهر توسعه یافت که هنوزهم قسمت قابل توجهی از همان بازار،پدیدارو به نام بازارچه ی حسن آباد معروف است.یعنی تا قبل از آمدن شاه عباس به اصفهان،بازار شهر به صورت خطی با جهتی شمالی-جنوبی دروازه ی شمالی یعنی طوقچی ( به طرف شهرری)را به دروازه ی جنوبی یعنی دروازه ی حسن آباد (به طرف فارس، کرمان و سواحل جنوب)وصل می کرد. شاه عباس اول به واسطه ی موقعیت سوق الجیشی و ژئوپولتیکی شهر اصفهان، که از مرز دشمنان شمال غربی و شرقی دور بود، از سال 1000 ه.ق. تصمیم گرفت پایتخت را از قزوین به اصفهان انتقال دهد؛ اما انجام این کارعملاً از سال 1006ه.ق صورت گرفت.اصفهان آن عصر با این که شهری بزرگ و آبادان بود، شایسته ی مرکزیت امپراتوری بزرگ خاندان صفوی نبود. ازاین رو شهرسازان و معماران کارآزموده را با توجه به آگاهی های شهرسازی به کمک طلبیدند،وحکمای آن دوره تصمیم گرفتند تا شهرآن عصر را چنان ماهرانه به سمت جنوب توسعه دهند که ضایعات و مشکلات شهری بزرگی دربر نداشته باشد. این حرکت علمی را باید در ردیف بهترین اصول و برنامه ریزی های شهری دانست. توسعه ی مزبور چنان آگاهانه و استادانه صورت گرفت که حتی امروزه هم با حرکات و توانایی های شهرسازان قرن ما قابل مقایسه است. توسعه ی اصفهان عصر شاه عباس، آن را به یک شهر دوقلو تبدیل کرد. [ شفقی، سیروس/1379 /35] و به این ترتیب شهرنه تنها در دو طرف عنصر اصلی و مرکزی شهرگردید.دراین دوره، هم زمان با ایجاد چهارباغ،میدان جدیدی در مقابل میدان کهنه احداث گردید که نقش اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی مهمی را بر عهده داشت که به نام میدان نقش جهان یا میدان نو مشهورشد؛و چون ساخت آن، به دستورشاه عباس اول صورت گرفت، به نام «میدان شاه» نیز معروف است و امروزه به افتخاررهبرانقلاب اسلامی به نام میدان امام (ره)معروف گردیده است. درقسمت جنوبی میدان ،مسجدی بزرگ با طرحی بسیارزیبا احداث نمودند که به نام مسجد جامع عباسی معروف گردید، این حرکت درحقیقت تقلیدی ازاصول شهرسازی عصرسلاجقه یا دوران قبل از صفویه بوده که این مسجد را در مقابل مسجد جامع عتیق شهرساختند.با فروریختن کاخ های سلاطین در کنار میدان کهنه، کاخ عالی قاپو و بناهای دیگرحکومتی در کنار میدان نقش جهان احداث گردید. اما در این حرکت عقلایی،شهرسازان عصر صفوی در برنامه ریزی شهری خود به توسعه ی مراکز اقتصادی اصفهان بیش از پیش توجه داشتند.زیرااصفهان آن عصر ازمراکز مهم تجاری دنیا به حساب می آمد. از همین روبه توسعه ی بازار در سمت جنوب توجه شد و به این ترتیب، کاروان سراها، سراها، بازارها، و سایر عناصر اقتصادی در کنار یکدیگرپدید آمدند.به این موضوع بختیارنیز در مقاله ی خود چنین اشاره می کند:«بین مسجد جامع و مسجد شاه،مسافت چند کیلومتری وجود داشت که به وسیله ی مناره ها و آرامگاه ها و مساجد مشخص شده بود و منطقه ی بازار که کاربری تجاری برای فلات مرکزی ایران را دارا بود.» [Bakhtiar Ali/1974/Part/320 ]
بازار بزرگ و قیصریه اصفهان (2)
شهرسازان آن دوره به شبکه های دسترسی بسیارمنظم که تمام عناصر شهری را به نحوی دربرگرفته باشد،توجه داشتند. آن ها درمسیربازاربه ایجاد مجتمع های فرهنگی- دینی چون مدارس،مساجد و مراکز بهداشتی(دارالشفاء) پرداختند[شفقی، سیروس/1378 /63] تا بر رونق آن بیفزایند و به این ترتیب،شبکه هایی از بازار،درجنوب بازارقدیم پدید آمد که کارکردهای آن ها با نیازجامعه هماهنگی داشت. درضمن اتصال بازارهای جدید به شبکه ی اصلی بازارقدیم چنان استادانه صورت گرفته است که در طول چهار قرن بخش قدیمی بازار از رونق نیفتاده و تا امروزپای برجا باقی مانده است. در مطالعات ساختار شهر،به ویژه بخش بازار اصفهان، جهت گیری میدان نقش جهان (شمالی -جنوبی) مسیرمعابر عمومی، گذرها و خیابان های آن عصر را به دنبال داشت و به شدت آن ها راتحت تأثیر قرارداد.دراین راستا اعتقاد برخی از کارشناسان براین است که شهرسازان آن عصر به واسطه ی مشکلات مالکیت های شخصی که با مردم داشتند،درامور شهرسازی دارای امکان حرکت و اقدامات محدود بودند و در حقیقت نمی توانستند خواست و سلیقه های خویش را در طراحی شهری به راحتی اعمال نمایند.به نظر می رسد که جهت میدان از بازار قدیمی شهر که از میدان کهنه با جنوب شهر به صورت خطی و از شمال تا جنوب، از شرق میدان نقش جهان می گذشت و شریان اصلی بازار را تشکیل می داد و قسمتی از جنوبی ترین بخش آن به نام بازارچه حسن آباد هنوز پای برجاست،تبعیت کرده است.این مسیر راه ارتباطی است که اصفهان را به بلاد جنوبی کشور،یعنی فارس و سواحل خلیج فارس و دریای عمان وصل می کرد.ازعناصر و آثار بازارقدیمی که به موازات ضلع شرقی میدان وجود داشته،آثاری نمانده است؛که علت آن را،باید دراحداث بازار ضلع شرقی میدان نقش جهان دانست که احتمالاً کارکنان آن به بازارجدید التأسیس نقل مکان کرده و مسیر قبلی بازارقدیمی به تأسیسات دیگری، چون کاروان سرا و مساکن انسانی تبدیل گردیده است. اکنون موقعی که سخن از بازاراصفهان به میان می آید و یا بخواهیم فرد بیگانه ای را به بازار هدایت نماییم،به ورودی بازار اصفهان راهنمایی می کنیم.به همین دلیل، در این مقاله تنها به معرفی ورودی بازار تا شمالی ترین قسمت آن، که به بازار دارالشفاء ختم می شود،می پردازیم: ورودی بازار بزرگ اصفهان(به نقشه ی 4 مراجعه نمایید) ورودی بازاراصفهان واقع درشمال میدان نقش جهان، ما را به بازار بزرگ یا بازار شاهی هدایت می کند که به نام قیصریه معروف است.بنای آن به دست معمار معروف عصرصفویه،استاد علی اکبر اصفهانی به سال 1011 ه.ق=1602م. صورت گرفته است.سر در قیصریه با زیبایی خاصی بنا گردیده است و در ورودی چوبی کهنه ی آن حکایت از گذشت چهار قرن دارد.بربالای این در چوبی، آثار هنری قابل توجهی انسان را به خود جلب می کند؛ازجمله نقاشی های بالای در و سقف مقرنس ویا قسمت بالای سردر و گوشه های راست و چپ آن با کاشی کاری معرق(2) دارای زیبایی خاصی ست که جذابیتی ویژه برای هنرمندان و هنردوستان دارد. تابلوهای نقاشی سر در قیصریه،جنگ ها و فتوحات شاه عباس اول را با ازبکان نشان می دهد که شاه سوار بر اسب و به جنگ مشغول است ویا این نقاشی ها، شاه عباس را در حال شکارو همچنین اروپاییان مقیم دربارصفوی را نشان می دهند که زن و مرد برسرمیزنشسته اند و جام باده به دست، مشغول عیش و نوش می باشند [شاردن/1345/جلد130/7 ]. تمامی این نقاشی ها،نمونه هایی از سبک نقاشی آن دوره را نشان می دهد.متأسفانه همه ی آن ها در مقابل فرسایش آب و هوایی رنگ باخته و هوای آزاد به ویژه باد و باران و آفتاب در طول چهار قرن آثارنقاشی هنرمند معروف عصرصفویه،به نام رضا عباسی را محو کرده و به زحمت قابل رویت است؛اما نقاشی های جبهه ی غربی سر در که شکارگاه شاه عباس را به نمایش گذاشته، قابل نگه داری است و قسمتی از تابلوهای مزبورازسوی کارشناسان مرمت شده است.این نقاشی های رنگ و رو رفته به اعتقاد مفسران هنرو منتقدان تابلوهای نقاشی معناو مفهوم عمیقی را در بر دارد:« به اعتقاد مردم آن زمان که شاه را (شاه عباس) نماد خودشان و کشورشان می دانستند،به یک تعبیراین جنگ نماد دلاوری ایران برای حفظ قدرت و ثروت و مملکت و آن صحنه ی شکار،نماد فراغت و نشاط و شادمانی است.»[موسوی فریدنی، محمد علی/1378 /77]رضاعباسی،نقاش معروف این دوره به جزنقاشی سردر قیصریه،تصاویرعمارت عالی قاپو و بعضی از نقاشی های عمارت چهل ستون از کارهای اوست.البته به این نکته نیز باید توجه داشت که این هنرمند غیرازعلیرضا تبریزی است که بعدها به نام علیرضا عباسی معروف شد و خطاط معروف عصر شاه عباس اول است و ازکارهای معروف او اغلب کتیبه های مسجد شیخ لطف الله و کتیبه ی ثلث سردرمسجد جامع عباسی است. دربالاترین قسمت سردر قیصریه کاشی معرقی دیده می شود که سالم و بدون رنگ باختگی مانده است که صورت فلکی طالع(3) [موفقیت/1380/27 ]شهر تاریخی اصفهان(برج قوس)را نشان می دهد.حکمای مشرق زمین احداث شهر تاریخی اصفهان را در برج قوس می دانند. البته این آداب و سنن متداول اقوام متمدن و با فرهنگ و پیشرفته بوده که یونان و روم نیز ازآن جمله اند و نقوش فلکی آن را همان طوری که مشاهده می گردد،برابنیه ی مهم و بناهای ملی،به ویژه سردرها نقش می کردند که طالع اصفهان برج قوس بوده است که درآسمان به همین صورت که در کاشی کاری سردرقیصریه دیده می شود،نمایان می شده است.دردیوان شعرای معروف بارها سخن ازطالع رفته که به چند نمونه در پی نوشت اشاره می کنیم.(4) دراین تصویر کاشی کاری، صورت نیم تنه ی تیرانداز جوانی دیده می شود که با لباس عصر صفویه و با تنه ی ببرو یا شیر که با اشکال اسلیمی تزیین یافته و دم حیوان به صورت دهان اژدهایی ست که به سوی تیرانداز گشوده، و توجه هرانسانی را به خود جلب می کند و در حقیقت صحنه ی مبارزه ای است که تیرانداز با دم حیوان افسانه ای دارد. دورا دور کاشی کاری افسانه ای با گل و بوته و شاخ و برگ رنگارنگ تزیین یافته است. خوشبختانه کاشی کاری مزبور رنگ خود را کاملاً حفظ کرده است. آیا این تصویرافسانه ای با اسم اصفهان که با سپاه و سپاهی گری درارتباط است ،ربطی دارد یا خیر؟ این نکته قابل مطالعه است. بر فراز ایوان، ساعت بزرگی نصب بوده که از غنائم جنگی شاه عباس در جنگ با پرتغالی ها به اصفهان آورده شده است. در دوره ی سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، به دستور ظل السلطان، حکم ران اصفهان یک حاشیه کاشی کاری درامتداد سه جانب سردربه عرض 30 سانتی متر به تزیینات سر دراضافه شد و به این مناسبت کتیبه ای نصب شد که به خط نستعلیق سفید بر زمینه ی کاشی خشت لاجوردی تاریخ سال 1298 هجری بر آن دیده می شود. در ضمن خطوط بنایی دردو طرف جلوخان سر در قیصریه در سمت راست در قیصریه ( بازار قنادها)و بازار کفاش ها در سمت چپ سر در،دردو شکل مربع به خط بنایی لاجوردی رنگ برزمینه ی آجری دو بیت شعر به شرح زیر آمده است: غرض نقشی ست کز ما باز ماند که هستی را نمی بینم بقایی مگر صاحب دلی روزی به رحمت کند درکار مسکینان دعایی
بازار بزرگ و قیصریه اصفهان (2)
در چوبی قیصریه به بازارشاهی باز می شد که آن را بازارچیت سازها نیز می گویند؛ چرا که درآن جا انواع و اقسام قلمکار و پارچه های مختلف به خریداران عرضه می شد.اما امروزه محل فروش انواع کارهای دستی اصفهان است.در قسمت وسط بازار قیصریه،چهارسوی زیبایی وجود دارد که یکی از مهم ترین و زیباترین چهار سوهای بازاراصفهان است. پي نوشت ها :   1-سلطان زاده دراین مورد چنین می نویسد:« دروازه ها و فضاهای پیرامون آن ها از فضاهای مهم شهری به شمار می آمدند و به سبب موقعیت و نقش ارتباطی خاصی که داشتند،مکان استقرار و جریان بعضی ازفعالیت های اجتماعی ،اقتصادی بودند.البته همه ی دروازه های یک شهر دارای خصوصیات کالبدی و کارکردی یکسان نبودند؛بعضی ازآن ها دروزاه های اصلی شهر را تشکیل می دادند که به محض ورود به داخل شهر بازار را در بر می گرفت و یا بعضی دیگرکم اهمیت بودند و از طریق راه های فرعی به مزارع و باغات و روستاهای اطراف شهر منتهی می شدند. از ویژگی های مشترک دروازه های شهر، در امتداد مسیر راه های اصلی قرار گرفتن آن ها بوده است. 2- معرق کاری از قرن 6 هجری (دوره ی سلاجقه) به سمت کمال رفت و بسیار متداول گردید. در قرن هشتم هجری هنرمندان معرق کار به مراتب از هنرمندان عهد سلجوقی جلو افتادند.دراین قرن موفق شدند اجزایی را که اشکال معرق از آن ها تشکیل می یابد، کوچک تر کنند و لطیف تر و زیباترین اشکال بنایی و هندسی را در مجموعه ای از رنگ های زیبا درآورند. صنعت معرق کاری در قرن نهم ودهم هجری به منتهای ترقی خود رسید.دراین دوره مراکز مهم معرق سازی شهرهای اصفهان، یزد، کاشان،هرات، سمرقند، و تبریز پر رونق بوده اند. 3- طالع به معنی صعود کننده، طلوع کننده، بخت ، شانس، اقبال است. در اصطلاح احکامیان جزوی از منطقه البروج که بر افق شرقی است. برخی که هنگام ولادت یا وقت سوال چیزی که از افق شرقی نمودار باشد و اثر هر طالع از بروج دوازده گانه در نحوست و سعادت علیحده است. گذشتگان براین اعتقاد بودند که با تولد هر انسانی یک ستاره در کهکشان هستی متولد می شود،به عبارت دیگر هر انسانی یک ستاره ی همزاد دارد که می توان آن را ستاره ی سرنوشت او نامید. ستاره سرنوشت هر فرد در طول عمر جاودانه هر انسان که ما آدم ها عادت داده شده ایم، شروع آن را لحظه ی تولد بگیریم، تا ابدیت بر مسیرتقدیرخود شرکت می کند و از طریق علائم و نشانه هایی که می توان آن را زبان ستارگان نامید با همزاد انسان خود تماس می گیرد.ستاره ی ما نگران ماست و همیشه چندین گام جلوتر را می بیند. او دوست دارد ما نیز مانند او از آینده خود باخبر باشیم و بدانیم که سرپیچ جاده زندگی، چه اتفاقی منتظر ماست. شعرای ما نیز توجه خاصی به طالع نموده اند: زطالع زبون گشته این اخترم زسرگشته گردون روان برترم و گر طالع تیرفرخنده شیر خداوند خورشید سعد دلیر چو کرد اختر فرخ ایزد نگاه کشف دید طالع خداوند ماه وزان پس چنان بد که شاه اردوان زاختر شناسان روشن روان بیاورد چندی به درگاه خویش همی باز جست اختر و راه خویش سه روزاندرآن کار شد روزگار نگه کرده شد طالع شهریار چو گنجور بشنید آوازشان سخن گفت ازطالع رازشان «فردوسی » فلک در طالعم شیری نموده ست و لیکن شیرپشمینم چه سود است «نظامی » چو طالع نباشد هنرهیچ نیست. «عبید زاکانی » 4-اززمان ناصرالدین شاه چون در جنگ و تمرین های جنگی، آلات موسیقی اروپایی معمول شده بود، نقاره خانه ها کم کم از شغل اصلی خود افتادند و جنبه ی تجملی به خود گرفت.به طوری فقط دراعیاد و صبح و عصر،کارسابق خود را انجام می دادند. در مسافرت ها هم البته عده ای از آن ها همیشه با اردوی ناصرالدین شاه بودند و صبح وعصر، نوازندگی خود را در استقبال و بدرقه ی خورشید معمول می داشتند. موسیقی نظامی ما تا دوره ناصرالدین شاه که آلات بادی اروپایی به ایران آمد،همان اسباب و افزاری بود که در نقاره خانه ها به کار می بردند.   منبع:نشریه دانش نما ،شماره 169-167 ادامه دارد... /ع  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6319]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن