تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):من براى (احياى) مكارم و نيكى‏هاى اخلاقى مبعوث شدم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797917769




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فرهنگ سياسي و تأثير آن در رويکرد ايرانيان به روسيه (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فرهنگ سياسي و تأثير آن در رويکرد ايرانيان به روسيه (2)
فرهنگ سياسي و تأثير آن در رويکرد ايرانيان به روسيه (2)   نويسنده: دکتر علي اميدي *     فرآيند تاريخي شکل گيري ذهنيت مفني ايرانيان نسبت به روسيه   همانطور که مطرح گرديد هر ملتي تحت تاثير سوابق تاريخي خود که شامل شکست ها و پيروزي ها، مصايب و کاميابي ها مي شود داراي يک ذهنيت تاريخي است. اين ذهنيت شکل گرفته در هر ملتي به نوع نگرش آنها نسبت به ديگر ملت ها شکل مي دهد و بدين گونه بر نوع و سطح تعاملات آن با ديگران تاثير مي گذارد. به عبارت ديگر اين نگرش ها بخشي از فرهنگ سياسي يک کشور را تشکيل مي دهد و طي فرايند اجتماعي شدن به نسل هاي آينده منتقل مي شود. يکي از راه هاي انتقال فرهنگ، مدرسه و متون آموزشي در آن است. بخشي از فرهنگ سياسي يک کشور و باورها نسبت به ديگران از طريق متون درسي مدارس منتقل مي گردد. اگر ايرانيان نسبت به انگليسي ها همواره نوعي نگرش منفي دارند اين به خاطر ذهنيت تاريخي ايراني است که تحت تاثير وقايع تاريخي و اقدامات انگليسي ها در ايران بوده است و اين ذهنيت در فرايند جامعه پذيري به نسل هاي بعدي منتقل شده است. اگر ايرانيان مثلاً نسبت به چيني ها در مجموع نگرش مثبت و علايق ويژه اي دارند اين بدين خاطر است که در ذهنيت تاريخي ايران، اين کشور براي قرن ها داراي ارتباط مثبت با ايران بوده و خاطرات و پيوندهاي تاريخي و فرهنگي مشترکي بين اين دو وجود دارد. بدين گونه مي بينيم که ذهنيت تاريخي هر ملتي مي تواند تحت تاثير سوابق تاريخي نسبت به ملل ديگر مثبت يا منفي باشد و اين امر تبديل به فرهنگ سياسي جامعه مي گردد. در اين ميان، سبک تاريخ نگاري در تشديد و کاهش چنين ذهنيتي مي تواند نقش موثري داشته باشد. در شکل گيري ذهنيت يک ملت نسبت به ديگران، فقط رويدادها نقش ندارند، بلکه نوع روايت نيز بسيار حايز اهميت است. چنين ذهنيت ها يا به عبارتي فرهنگ سياسي به نوبه خود اولويت هاي سياست خارجي را تعريف مي کند و معمولاً کشورهايي که در فرهنگ سياسي با نظرگاه منفي قلمداد مي گردد معمولاً غير از شرايط گريز ناپذير و فقدان آلترناتيو، جايگاه مناسبي در سياست خارجي اينگونه کشورها ندارند. در مورد ذهنيت تاريخي ايراني نسبت به روس ها (اعم از دوره تزاري، شوروي و دوران جديد) بايد گفت که به دليل غلبه خاطرات منفي (بر مثبت) ايرانيان نسبت به روس ها و اقدامات خود در ايران همواره نوعي بدبيني، بي اعتمادي و ترس و نفرت در ميان ايرانيان وجود دارد (زرگر، 1384: وب سايت ديد). در واقع بايد گفت که "در چشم ايرانيان روسيه کشوري است ... که در کنار انگليسي ها از اصلي ترين عوامل توسعه نيافتگي و عقب ماندگي کشور به شمار مي آيند. "(موسوي، 1374: 58) "گراهام فولر نيز اين نگرش منفي ايراني نسبت به روس ها را مورد تاکيد قرار داده و مي نويسد: "... نفوذ روسيه و مداخله هميشگي اين کشور در امور داخلي ايران در دوران هاي تزاري، در روان ايرانيان به روشني حک شده است. در دوران معاصر فقط بريتانياي کبير است که همراه با روسيه بزرگ ترين کنترل استعماري را بر ايران اعمال کرده است" (فولر: 160). وي همچنين به نقل از کتاب حاجي باباي اصفهاني اثر جيمز موريه مي نويسد: "و اما روس ها اروپايي نيستند- آنها از سگ هاي اروپا هم کمترند. بعد از آن، زنادقه روس منحوس است، که ملتي نجس العين و عين نجاستند ... دشمن حقيقي ما اين است" (فولر: 158). سياست ها و اقدامات قدرت هاي بزرگ در ايران، بر فرهنگ سياسي ايراني تاثير شديدي گذاشته و عنصر قوي بيگانه ترسي را، در آن نيرومند ساخته و نگرش شديد منفي را به درجات مختلف، نسبت به قدرت هاي بزرگ رشد داده است. "ادموند هرزيک" در اين باره چنين مي گويد: "از قرن نوزدهم به اين سو، رقابت يا همکاري قدرت هاي بزرگ تاثير عميقي بر تاريخ ايران گذارد؛ و نه تنها چارچوب سياست خارجي اين کشور را شکل داده، بلکه تحولات اقتصادي و سياسي آن را نيز رقم زد ... مردم ايران معتقدند که سياست قدرت هاي بزرگ تعيين کننده تاريخ معاصر ايران بوده است. بازي هاي تلخ و مرموز روسيه، بريتانيا، و ايالات متحده منشا کليه مشکلات ايران قلمداد مي شود." (هرزيک، 1375: 10) خشم و نفرت ايرانيان نسبت به اقدام روسيه در حمايت از محمدعلي شاه در سرکوب جنبش مشروطه و نيز يورش نيروهاي روس به حرم امام رضا (ع) را مي توان در شعر «توپ روس» ملک الشعراي بهار به خوبي مشاهده نمود:   چشم دوزيد و ببينيد که اين پاک حريم قتلگاهي است که خون، موج زند سرتاسر پس بيا لختي و بيدار عدو را بشنو پس بيا زود زيارتگه ما بنگر بنگر که باز اين خيره تمدن خواهان کرده آن کار که وشي ننمايد باور هشتصد مرد و زن از بومي و زوار و غريب داده جان از يورش لشکر روس کافر (بهار، 1382: 207-205) بدون شک ذهنيت ايراني تحت تاثير اقدامات روس ها در ايران، نسبت به آنها منفي و تيره مي باشد و واقعيتي غيرقابل انکار است. در طي دو، سه سده اخير روس ها در ايران و حوزه تمدن ايراني (آسياي مرکزي و قفقاز) اقداماتي را انجام داه اند که روح و روان ايراني را آزرده است (زرگر، بيشين). از همان آغاز قدرت گيري روس ها، ايران و حوزه هاي تمدن ايراني براي آنها جذاب جلوه کرده و لذا به تدريج دست اندازي ها و گسترش طلبي هاي آنها را سبب گرديد. (امير احمديان، 1383) اهداف روس ها طي چندين قرن نسبت به ايران را مي توان در اين موارد خلاصه کرد: 1- تصرف سرزمين تا هر کجا که ممکن باشد. 2- جلوگيري از نفوذ کشورهاي مخالف منافع روسيه در سرزمين ايران؛ 3- کسب سيطره بر سياست هاي داخلي و خارجي ايران به منظور به حداقل رساندن نفوذ دولت هاي خارجي در ايران و کسب حداکثر منافع اقتصادي و سياسي در ايران. (فولر: 161) از قرن هفدهم با رشد تدريجي قدرت روسيه از يک سو و ضعف و افول تدريجي قدرت ايران، اين اهداف به مرور زمان عملي تر مي گرديد. جذابيت قلمروهاي جنوبي و به ويژه دسترسي به خليج فارس و آب هاي گرم بين المللي، روس ها را به گسترش طلبي به سوي جنوب وا مي داشت (زرگر، پيشين). روي کارآمدن خاندان رومانوف در روسيه که باعث تمرکز بيشتر قدرت در روسيه شد همزمان است با حمله محمود افغان به اصفهان و تضعيف شديد حکومت مرکزي ايران. درست در همين زمان روس ها از وضعيت آشفته ايران سوء استفاده نموده و به گسترش طلبي ارضي روي مي آورند چنان که در زمان پطر کبير نواحي مهمي از خاک ايران در شمال کشور از جمله گيلان و مازندران را به اشغال خود در مي آورند. (موسوي: 52) به باور ايرانيان، روس ها طي دو، سه سده قسمت هاي زيادي از خاک ايران را تصرف نموده و براي هميشه از خاک ايران جدا کردند. گسترش طلبي روس ها و اقدامات آنها در زمينه تصرف خاک ايران و اعمال سلطه بر سرزمين هاي واقع در حوزه تمدن ايراني بسيار گسترده و البته براي ايرانيان بسيار دردناک بوده است. (کاظم زاده، 1371: 4) به طور کلي اقدامات و سياست هاي روس ها نسبت به ايران که منجر به ديدگاه منفي ايرانيان شده است را مي توان در اين موارد خلاصه نمود: 1- عهدنامه گلستان 1813: در پي جنگ هاي ايران و روسيه در اوايل قرن نوزدهم و از دست رفتن بسياري از سرزمين هاي ايران، بين دو کشور پيماني منعقد شد که به موجب آن، ايران بسياري از متصرفات خود را در قفقاز، از جمله باکو و دربند و گنجه و گرجستان و حتي حق کشتيراني در درياي مازندران را نيز از دست داد. (همان) 2- عهدنامه ترکمانچاي: اين عهدنامه در سال 1828 در روستاي ترکمانچاي ميانه بين دو کشور منعقد شد و به موجب آن ايران علاوه بر سرزمين هاي وسيعي که از دست داد، مجبور به پرداخت 20 ميليون روبل به روس ها شد. 3- تصرف نواحي مختلف آسياي مرکزي که همواره در حوزه فرهنگ و تمدن ايراني قرار داشته و در ورق ورق تاريخ ايران داراي جايگاه مهم و برجسته اي بوده است. اشغال نواحي مانند: تاشکند 1865، خيوه 1873، خوقند 1876، مناطق ترکمن نشين 1881، مرو در سال 1884. (زرگر، پيشين) 4- قرار دادن 1907: به موجب اين قرارداد روسيه و انگلستان درصدد برآمدند ايران را به عنوان منطقه نفوذ بين خود تقسيم نمايند. (کولايي، 1378: 288) 5- کمک به محمدعلي شاه در سرکوب جنبش مشروطه 1912: مجلس مشروطه با کمک لياخوف روسي به توپ بسته شد و محمدعلي شاه با کمک جدي روس ها، اولين جرقه و حرکت آزادي خواهانه را سرکوب نمود. در اين راستا روس ها در اعدام بسياري از مشروطه خواهان (مانند مجتهد اعلم آذربايجان ثقه الاسلام و بسياري ديگر) نقش مستقيم داشتند (کاظم زاده، 640). در همين دوران حمله آنها به مرقد امام رضا و کشتن تعداد زيادي از مردم و تخريب برخي از بناهاي مذهبي موجب آزردگي مردم ايران شد. (بهار: 240) 6- اشغال ايران در جنگ جهاني اول. 7- تحريک جريان هاي جدايي طلب در ايران در برهه هاي مختلف شامل حمايت از جنبش چپ گرا – ملي گرا در گيلان بين سال هاي 1916-1920 و حرکت هاي جدايي طلبانه در دو استان کردستان و آذربايجان پس از جنگ جهاني دوم. (فولر: 170) 8- اشغال و نقض آشکار بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم و عدم ترک خاک ايران پس از پايان جنگ جهاني دوم. در پي شکست آلمان و متحدين آن از دول متفق و پايان جنگ جهاني دوم، اتحاد شوروي بر خلاف تعهدات خود در زمينه ترک خاک ايران عمل نمود و نه تنها نيروهاي خود را خارج نکرد، بلکه حرکت هاي جدايي طلبانه را در ايران تحريک و سعي در کسب امتيازات استعماري برآمد. شايد اولين مسئله بزرگي که شاه جوان ايران با آن مواجه گرديد همين تهديد بزرگ روس ها بود که در سال هاي بعدي زمامداري خود شديداً بر سياست هاي خود نسبت به روس ها تاثير گذاشت و به گونه اي ترس از اين تهديد (اتحاد شوروي) که شديداً احساس مي شد در گرايش هر چه بيشتر او به غرب تاثيرگذار بود. (زرگر، پيشين) 9- کمک هاي نظامي گسترده به طرف جنگ با ايران يعني عراق: در طول جنگ ايران و عراق اتحاد جماهير شوروي به دليل روابط خاصش با عراق، از آن کشور حمايت مي نمود... 10- تغيير موضع در قبال رژيم حقوقي درياي خزر. 11- فراز و نشيب هاي رفتاري در خصوص پرونده هسته اي ايران.   اغماض و کم اهميت دادن به فرازهاي مثبت روابط ايران و روسيه   به رغم اينکه رويدادهاي منفي تاريخ روابط ايران و روسيه چشمگير است، ولي بعد از انقلاب اکتبر 1917 بسياري از وقايع زير را نمي توان منفي تلقي کرد. ولي سبک تاريخ نگاري سعي در ناديده گرفتن اين حوادث و تاکيد بر منفي قلمداد انگاشتن کليت روابط ايران و روسيه داشته است: 1- قرارداد 1921 که طبق آن همه امتيازات استعماري روسيه تزاري لغو گرديد. البته پاره اي از تحليلگران مواد 5 و 6 آن را استعماري مي دانند، اگر اين قرارداد به صورت کل و يک بسته ملاحظه شود عيوب آن به چشم نمي آيد. 2- قرارداد بازرگاني 1940 که طبق آن روابط مثبت تجاري بين دو کشور برقرار مي شود. 3- روابط تجاري و کمک روسيه در تاسيس صنايع مادر همچون ذوب آهن که در دوره خود انقلابي در فرايند صنعتي شدن ايران محسوب مي شد. 4- راي وتوي شوروي در اقدامات آمريکا عليه ايران بعد از انقلاب اسلامي. 5- بازسازي نظامي ايران بعد از جنگ تحميلي (Eisenstadt, 1996: 66)از دهه 1990 به اين سو، ميزان صادرات تسليحات روسي به ايران به صورت قابل توجهي افزايش يافته است. بين سال هاي 1991 و 1997، ايران 4/3 ميليارد دلار تسليحات از روسيه خريداري کرد؛ از جمله، دو زير دريايي نوع "کيلو"، 48 فروند هواپيماي ميگ – 29 و 200 فروند موشک زمين به هوا. اين تبادلات از هزاره سوم وارد مرحله جديدي شد، بطوريکه روسيه مبادرت به صدور تسليحات پيشرفته اي مانند سامانه دفاع هوايي تور ام – يک به ايران کرد. حجم فروش تسليحاتي روسيه به ايران طي سالهاي 1998 تا 2005 بالغ بر 2 ميليارد دلار برآورد گرديد. (Beehner, 2006) ايران همچنان به خريد تسليحات از روسيه علاقه نشان داده است و روسيه هم به نوبه خود اعلام داشته است که آماده است تا به درخواست ايران براي خريد اسلحه پاسخ دهد (پايور، 1382: وب سايت ديد). 6- تنها کشور جهان که حاضر به ساخت نيروگاه هسته اي در ايران گرديده است. (Simonov, 2005) 7- عدم تسليم کامل در مقابل يک تازي آمريکا در قبال پرونده هسته اي و نهايتاً کمک به ايران از طريق صدور قطعنامه هاي کم اثر عليه ايران در شوراي امنيت. 8- کمک روسيه در بررسي عضويت ايران در سازمان شانگهاي و مقابله با يکجانبه گرايي آمريکا در پرتو اين سازمان و همچنين تشکيل اوپک گازي. (Barrett, 2007) همانطور که گفته شد اين حوادث مثبت تحت تاثير حوادث منفي و اساساً ذهنيت منفي ايرانيان به روسيه در حاشيه قرار گرفته است و در منابع تاريخي و کتاب تاريخ دبيرستان هيچ اشاره اي به آنها نشده است. اساساً تاکيد مي شود که اين حوادث مثبت در روابط دو کشور به خاطر ايران نبوده است، بلکه منافع روسيه چنين سياستهاي به ظاهر مثبت را ايجاب کرده است. چنين برخوردي به روابط بين الملل از نظرگاه فرهنگي خاصي بيان مي شود. انتظار ساده انگارانه اي است که سياست خارجي کشورها را دلسوزانه و نوع دوستانه تلقي کرد، مهم تقارن منافع دولتهاست و نبايد در روابط بين الملل از ديگران انتظار ترحم و دلسوزي داشت. براي اثبات ادعاي اين مقاله در وجود نگرشهاي فرهنگي منفي نسبت به تاريخ نگاري روابط ايران و روسيه، کتاب تاريخ دبيرستان مورد نقادي قرار گرفت. پي نوشت ها :   * استاديار گروه علوم سياسي دانشگاه اصفهان   منبع:پايگاه نور ش 37 ادامه دارد... /ج  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 368]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن