تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع): فضاى هر ظرفى در اثر محتواى خود تنگ‏تر مى‏شود مگر ظرف دانش كه با تحصيل علوم، فضاى آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797830090




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ناکامی ادغام 2وزارتخانه پهلوی(2)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ناکامی ادغام 2وزارتخانه پهلوی(2)ماجرای ناکامی سناریوی ادغام وزارت نیرو و نفت توسط نخست وزیر پهلوی در قسمت اول  از موضوع ماجرای ناکامی سناریوی ادغام وزارت نیرو و نفت توسط نخست وزیر پهلوی که گزیده ای از کتاب خاطرات "دکتر اکبر اعتماد" بنیانگذار و اولین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران است ، قسمت هایی از این موضوع را واکاوی کرده و در این مطلب ادامه این سیر تقدیم می شود.
جمشید آموزگار
البته من اینجا باید اقرار بکنم، همه اینها بهانه بود، برای اینکه من به دلائلی نمی خواستم وزیر بشوم؛ مخصوصاً درکابینه آموزگار. هویدا قبلاً دوبار به من پیشنهاد وزارت کرده بود، که هر بار قبول نکردم. دلایل این امر به نقش من در سازمان انرژی اتمی مربوط نمی شود. نباید این سوء تفاهم پیش بیاید که من سازمان انرژی اتمی را نمی خواستم رها کنم. دریک جمله می توانم بگویم دلیلش این بود که شانس موفقیت درآن موقع با آن شرایط و با آن دولت برای خودم نمی دیدم، خیلی راحت.وقتی آموزگار اصرار کرد و گفت در هرصورت اعلیحضرت امر فرموده اند و تو باید قبول کنی، گفتم یا دقیقاً آنچه که اعلیحضرت امر فرمودند کلمه به کلمه به من بگویید یا اینکه خودم می روم شرفیاب می شوم می پرسم اوامرشان چه هست. یکی از این دوتا. وقتی این را گفتم آموزگار گفت خیلی خوب، پس آنچه اعلیحضرت گفتند می گویم، و آن این است که اعلیحضرت گفتند در مورد اعتماد باید از خودش بپرسید. اگر خودش صلاح دانست و قبول کرد که این راه حل خوبی است، قبول می کنم؛ اگر گفت نه ولش کنید، او حتماً دلایلی دارد.گفتم خوب این را چرا اول نگفتید. اگر اعلیحضرت دراختیار من گذاشته اند، من قبول نمی کنم. آموزگار خیلی ناراحت شد. یک مقداری صحبت کرد. پس کی بشود؟ چه جوری بشود؟ من نظراتی داشتم همه را بهشان دادم. خداحافظی کردم و گفتم پس بروم پی مأموریتم به آن برسم. چون قرار بود روز دوشنبه 3 بعد ازظهر در واشنگتن جلسه داشته باشیم. اعضاء هیئت هم رفته بودند و قرار بود که من هم بروم آنجا به آنها به پیوندم. گفت نه، در هرصورت یکشنبه کابینه معرفی می شود. اعلیحضرت در رامسر تشریف داشتند باید می رفتیم آنجا کابینه معرفی شود. درهرصورت من چون معاون نخست وزیر بودم باید حضور می داشتم. یکشنبه رفتیم، کابینه معرفی شد، و من صبح روز دوشنبه به پاریس رفتم و خود را به پرواز کنکورد پاریس ـ واشنگتن رساندم و سرساعت 3 مذاکرات را در واشنگتن شروع کردیم. این شروع کار من با آموزگار بود.البته آموزگار از این موضوع ناراحت شد. تقی توکلی شد وزیر نیرو، که آدم بسیار خوبی بود، ولی نمی دانم تاچه حد در آن زمان می توانست وزارت نیرو را زنده بکند.کسی می توانست احتمالاً شانس موفقیت داشته باشد که هم مسائل انرژی را خوب بشناسد و از آن مهم تر، هم مورد اعتماد اعلیحضرت باشد. - درملاقات های شما با آقای آموزگار در وین، آیا ادغام احتمالی سازمان هایی که با نیرو سر و کار داشتند در یک وزارتخانه مسأله ای بود که خود او مطرح کرد با شما، و آیا در همان زمان صحبت ها مربوط شد به اینکه احیاناً شما وزیر نیرو بشوید؟همان طور که قبلاً گفتم، دراین زمینه به خصوص با آموزگار قبل از اینکه مامور تشکیل کابینه بشود صحبت کرده بودیم. یعنی اصل ایده قبلاً بین او و من مطرح شد، ولی از نظر کلی برای کشور، نه اینکه چه کسی این کار را بکند. بعد که او مأمور تشکیل کابینه شد، شاید به طور طبیعی به فکرش رسیده بود که از من بخواهد این مسؤولیت را بگیرم، چون در واقع با او هم عقیده بودم. یک دلیل دیگر هم حتماً برای او مهم بوده است و آن این است که این کار بسیار بزرگ و با اهمیت بود.یعنی اگر کسی می توانست بخش انرژی کشور را درسطح برنامه ریزی و در سطح تصمیم گیری های اساسی هماهنگ کند، کار بزرگی کرده بود. چون هم مجموع این بخش برای کشور جنبه حیاتی داشت و هم قدرت سازمان های مربوط و درجه استقلالشان به حدی بود که انجام این امر خیلی مشکل بود. با این ترتیب کسی می توانست احتمالاً شانس موفقیت داشته باشد که هم مسائل انرژی را خوب بشناسد و از آن مهم تر، هم مورد اعتماد اعلیحضرت باشد. درهرصورت با توجه به این تلقیات، آموزگار درآن زمان فکر می کرد که من می توانم این کار را انجام دهم و به من پیشنهاد کرد.- علت اینکه سؤال می کنم این است: مسئله این نبود که شما به آموزگار بگویید اگر این چهار تا سازمان را با هم ادغام کنید من قبول می کنم، به عنوان شرط.وقتی آموزگار اصرار کرد و گفت در هرصورت اعلیحضرت امر فرموده اند و تو باید قبول کنی، گفتم یا دقیقاً آنچه که اعلیحضرت امر فرمودند کلمه به کلمه به من بگویید یا اینکه خودم می روم شرفیاب می شوم می پرسم اوامرشان چه هست. نخیر، نبود. برای اینکه آموزگار این پیشنهاد را به من کرد و من قبول نکردم و دلایلم را هم بعداً حضور اعلیحضرت مطرح کردم. اصلاً اصل داستان برای من اشکال داشت. یعنی رفتن درکابینه. در ثانی مسئله ادغام سازمان ها نبود. مسئله ایجاد هماهنگی بود در سطح سیاست ها. من اگر با آموزگار صحبت این کار را می کردم، فارغ از اینکه من این کار را بکنم یا کس دیگر بود. حتی آن روز هم فکر می کردم خوب، من که قبول نمی کنم، بالاخره یکی دیگر را باید بگذارند سر این کار.البته اشکال این کار این بود که پیدا کردن کسی که بتواند این کار را بکند بسیار مشکل بود. به همین علت هم آموزگار صرف نظر کرد. تقی توکلی نمی توانست این کار را بکند. یک ترکیب خاصی از آدم می خواست تا بتواند این کار را انجام بدهد و چون نشد ولش کرد. ولی من هیچ وقت به عنوان شرط نگذاشتم. حالا اگر واقعا از من می خواهید، صمیمانه بگویم اگر می خواستم شرط بگذارم با نخست وزیر نمی گذاشتم، با اعلیحضرت می گذاشتم. چون سررشته این کار دست اعلیحضرت بود. می دانستم نخست وزیر بدون پشتیبانی اعلیحضرت ممکن نیست در این سیستم بتواند رخنه کند. بنابراین من شرطی نداشتم با آموزگار بکنم. برای من این مسئله جنبه کلی داشت و آن را برای مملکت لازم می دانستم، ولی نه اینکه خودم این کار را بکنم.»بخش تاریخ تبیانمنبع: خبر آنلاین





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 457]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن