تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  حضرت مهدی (عج):علم ما به شما احاطه دارد و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797168512




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قطره اي از دريا


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
قطره اي از دريا(1)
قطره اي از دريا   نويسنده: دکتر محمود عابدي*   (جامي و امير خسرو دهلوي) چکيده(1)   نورالدين عبدالرحمان جامي (درگذشته 898 هـ .ق) بيش از ديگر شاعران ايراني، با اميرخسرو دهلوي و آثار او انس و الفت داشته و در کار و حال هر دو مشابهت ها و همانندي هاي قابل ملاحظه است که عبارتند از: 1. هر دو در حيات هنري خود، معطوف به گذشته اند. 2. هر دو ديوان خود را به چند بخش تقسيم کرده اند. 3. اميرخسرو در منظومه قران السعدين عناوين فصول و ابواب کتاب را به صورت قصيده اي موزون مرتب نموده، جامي نيز بسياري از عناوين قصايد خود را موزون کرده است. 4. هر دو اثر منثور پديد آورده اند. 5. هر دو با تصوّف رابطه دارند. کليد واژه: جامي، اميرخسرو دهلوي، بهارستان، نفحات الانس. اميرخسرو دهلوي در شعر متفنّن است و قصيده و غزل و مثنوي را ورزيده و همه را به کمال رسانيده، تتبع خاقاني مي کند؛ هر چند به قصيده او نرسيده، اما غزل را از وي درگذرانيده. غزل هاي او به واسطه معاني آشنا که ارباب عشق و محبت برحسب ذوق و وجدان خود آن را درمي يابند، مقبول همه کس افتاده است. خمسه نظامي را کسي به از وي جواب نداده است؛ و وراي آن مثنوي هاي ديگر دارد(2). بهارستان جامي، ص 106 اين سخن جامع و بالنسبه دقيق،داوري يکي از بزرگترين صاحب نظران قرن نهم، در ادب و عرفان و شعر فارسي است، جامي، نورالدين عبدالرحمان (م: 898 هـ .ق)، از مؤلفان و گويندگاني که بيش از ديگر شاعران ايراني با اميرخسرو دهلوي وآثار او الفت داشته(3) و عمري را، در انديشيدن به پنج گنج نظامي(4) و پيروي از او گذرانيده است. از جانب ديگر، اين داوري در روضه هفتم بهارستان، از مؤلّفات سال هاي کمال و بلوغ ادبي جامي است (سال 892 هـ .ق)(5)، و به تمامي نتيجه تأمّلات و مطالعات مستمر او در شعر اميرخسرو دهلوي؛ و بنابراين جاي آن دارد که ملاحظات انتقادي آن روز وي، پيش درآمد مناسبي باشد براي آراي بسياري از محققان معاصر که در باب شعر اميرخسرو اظهارنظر کرده اند(6)؛ هرچند ممکن است سخن او با توجه به بعضي از معيارهاي امروزينه نقد ادبي، سخن کلي تلقي شود و بعضي از اجزاي آن به خصوص آن چه درباره غزل اميرخسرو و خاقاني است، قابل تأمّل باشد. داوري جامي درباره شعر اميرخسرو را در مقدمه اي که بر تحفه الاحرار خود نوشته است و هم در چند جا از منظومه هاي او مي بينيم [هفت اورنگ، صص 366، 759، 909 و927]، اما توجه خاص او تنها به شخصيت شاعري اميرخسرو محدود نيست؛ چرا که اميرخسرو، به سبب رابطه اش با تصوف و نسبتش به يکي از نمايندگان معروف آن در شبه قاره آن روز، يعني نظام الدين اوليا (محمدبن احمد، م: 725 هـ .ق)، شيخ مشهور چشتيه(7)، قابليت آن را يافته است که در حلقه مشايخ صوفيه درآيد وکسي را که در تصوف اسلامي، تذکره جامعي را تأليف مي کند، به معرفي و ذکر احوال خود الزام دارد. البته آن چه در نفحات الانس [صص 607-608] درباره وي مي خوانيم، گزارش مجملي است از سوانح زندگي اميرخسرو با اتّکا به منابعي که جامي در اختيار داشته است، چون تاريخ هند(8)(= تاريخ فيروزشاهي، تأليف ضياءالدين برني) و بعضي از رواياتي که از زبان مريدان و هواداران گفته مي شده است(9) و چه بسا در بعضي از آن مطالب جاي سخن و ترديد نيز هست(10)، جز اين عبارت که معرّف مقام روحاني شاعر صوفي، و راي و نظر شخصي جامي است: وي را از مشرب عشق و محبت، چاشني تمام بوده است، چنان چه [به جاي چنان که] در سخنان وي ظاهر است، و صاحب سماع و وجد و حال بوده است. نفحات الانس، ص 608 اين سخن، يعني برخورداري اميرخسرو از عشق و تصوف، در حقيقت، فلسفه حضور او در جمع صوفيان است، درعين اين که به رابطه شعر (مخصوصاً غزل) او با عشق و محبت بازمي گردد، همان «سوز و درد»ي که در اين بيت به آن اشاره شده است: جامي از خسرو همي گيرد طريق سوز و درد(11) طور او نبود خيالات محال انگيختن ديوان جامي، ص614 اما، در واقع، اشاره ضمني بيت، بيش از آنکه «طور» و طرز شعر جامي را معرفي کند، درباره نوع غزل اميرخسرو صادق است، نوع غالب در غزليات او؛ به خصوص که جامي با توجه کمتري نسبت به انگيختن خيال (و به گفته او: خيال محال)، انواع تصويرگري هاي طرفه اي که در شعر نظامي ديده مي شود و در خيال بندي هاي تازه اي که بعضي از شاعران روزگار جامي و پس از آن، بدان دل بسته اند، بخش اعظم غزليات خود را، با گرفتاري به دام بعضي تکلف ها(12)، از جوهر سوز و درد کم رنگ کرده است. آنچه گفتيم، به تناسب مجال سخن، اشاره اي به نوشته هاي جامي درباره اميرخسرو و حضور او در مجموعه شاعران بهارستان و صوفيان نفحات الانس بود، امّا خواننده اي که در شعر و احوال اين دو گوينده تأملي دارد و آثار آنها را با يکديگر مي سنجد، آشکارا سير نوساني شعر و ادب فارسي را در شبه قاره خواهد ديد و تأثير شاعر دهلوي (م:725 هـ .ق) را در آثار نماينده اول حوزه فرهنگي و ادبي هرات قرن نهم درخواهد يافت، و نيز خواهد ديد که در فضاي ذهني جامي که در ساحتي از انديشه خود شيفته محيي الدين عربي اندلسي (م: 638 هـ .ق) است، شرق و غرب به يکديگر نزديک شده است، اما وقتي دريابد که اين نزديکي و مقارنت در حال و هواي فرو بسته تقليد و آبشخور تنک مايه هنري نتواسته است به پيوندي مولد بينجامد و ناسازي و ناهمسويي عقيم، تنها همانندي هايي صوري به بار آورده است، بي ترديد دريغ ها و حسرت ها خواهد خورد. به هر حال بد نيست که به بعضي از مشابهت هايي که در کار و حال جامي و اميرخسرو آشکار است و نتيجه آن تأثيرپذيري هاست، اشاره کنيم(13). 1ـ اميرخسرو و جامي، هر دو، در حيات هنري خود، معطوف به گذشته اند و در مجموعه آثارشان کمتر اثري مي توان يافت که اهتمام خاطر آنها را به آينده اي دور و به کشف چشم انداز تازه اي در هنر و ادب نشان دهد. از اين رو هر دو با اعتقاد به هنرمندي ها و اقرار به استادي(14) «داستان سراي گنجه»(15) مثنوي هايي ساخته اند، اما هيچ يک به ساختن نظيره هاي پنجگانه بسنده نکرده اند. و ساخته هاي آنها را در برابر پنج گنج نظامي، ثمانيه خسرويه اميرخسرو دهلوي و هفت اورنگ(16) جامي شده است. رابطه شعر اميرخسرو با سعدي مشهور است(17) و بهارستان نيز توجّه جامي را به پديدآورنده بزرگ گلستان به خوبي نشان مي دهد، اما گذشته از اين، هر دو شاعر «متفّنن» با سنايي و خاقاني نيز الفتي داشته اند. به عنوان نمونه هر دو به اقتفاي «مرآه النّظر» خاقاني قصيده اي ساخته اند: «مرآه الصّفا» و «جلاء الرّوح». اين قصايد از همان روزها در ميان اهل ادب شهرتي يافته است و بعضي از گويندگان ديگر هم از آنها پيروي کرده اند(18). قصيده خاقاني چنين آغاز مي شود: دل من پير تعليم است و من طفل زبان دانش دم تسليم سرعًشر و سر زانو دبستانش ديوان خاقاني، ص209 و مطلع«مرآه الصّفا»ي اميرخسرو: دلم طفل است و پير عشق استاد زبان دانش سواد الوجه سَبق و مسکنت کنج دبستانش(19) وآغاز «جلاء الرّوح» جامي که يکي از بهترين قصايد اوست، چنين است: معلم کيست عشق و کنج خاموشي دبستانش سَبق ناداني و دانا دلم طفل سبق خوانش(20) ديوان جامي، ص49 2ـ اميرخسرو، در سال هايي از اواخر دوره شاعري ـ احتمالاً(21) ـ ديوان خود را در پنج دفتر مرتب کرد و آنها در تحفه الصّغر، وسط الحيات، غرّه الکمال، بقيّه نقيّه و نهايه الکمال ناميد(22). جامي نيز، ديوان سه گانه خود را که برحسب حروف تهجّي تنظيم کرده بود، در سال هشتصد و نود و هفت، به توصيه اميرعلي شيرنوايي(23) و با اقتدا به اميرخسرو [جامي، ص210؛ خمسه المتحيرين(24)، ص53] فاتحه الشباب، واسطه العقد و خاتمه الحيات ناميد. 3ـ اميرخسرو، در منظومه قران السّعدين که در سي و شش سالگي ساخت، عنوانهاي فصول و ابواب کتاب را چنان ترتيب داد که قصيده اي از متفرعات بحر رمل مثمّن از آن حاصل مي شود [تاريخ ادبيات در ايران، ص780]، و عجبا که جامي هم در کمال شاعري خود، بسياري از عناوين قصايد خود را موزون کرد؛ کاري که در همان سال ها، يا چند سالي پس از آن، مکتبي شيرازي در مثنوي ليلي و مجنون خود چنين کرد(25). 4ـ با اينکه جمع آمدن کمال هنر در نظم و نثر، در يک شخص، ديرياب و به قول ادباي ما «متعذّر»(26) است و دولت اين هنر در تاريخ نثر و نظم فارسي، به راستي، به قلم شيرين شيخ شيراز اختصاص يافته است، اين دو شاعر، اميرخسرو و جامي، علاوه بر آنکه در فراواني آثار، همانندي تامي دارند و شعرشان در حد خود مشهور است، در نثر هم، هر يک مجموعه اي پديد آورده اند که در جاي خود خواندني است(27). 5ـ مشابهت آشکار ديگري که به همانندي حوزه فرهنگي اميرخسرو و جامي مربوط است، و البته مانند فقرات پيشين چنان نيست که به اختيار انتخاب کرده باشند، رابطه آنان با تصوف است که براي هر دو از روزگار جواني پديد آمده است؛ اميرخسرو از زمان بلوغ به نظام الدين اوليا نسبت و ارادت يافت(28) و اين پيوند کم و بيش تا پايان عمر ادامه داشت، و حتي چنان که گفته اند در گذشت شاعر شش ماه پس از وفات شيخ و در سوگ فقدان مراد بود [سيرالاولياء، ص305] و جامي هم به گفته خود او [نفحات الانس، ص398] کودکي پنج ساله بود که به ديدار خواجه محمد پارسا (م: 832 هـ .ق) رسيد و به برکت نظر او نهال علاقه به تصوف و ارادت به خواجگان نقشبنديه در نهاد او جوانه زد و تا پايان عمر او را در سايه خود نشاند. امّا اين مشابهت در ارتباط با تصوف و مشايخ صوفيه، با کيفيت عمل آن ها تفاوت هايي يافت: اميرخسرو بيشتر کار و زندگي خود را در خدمت پادشاهان و اميران گذراند و آن ها را به شيوه هاي مختلف ستود؛ و اين کار، چنان که مي دانيم، با احوال صوفيان، در بنياد خود، ناسازگاري دارد؛ گيرم که شاعر گه گاه و بارها با مرشد خود تجديد بيعت کند و بر سر ستايش او بازگردد؛ در حالي که خاطر جامي پيوسته با محيي الدين عربي بود و انديشه هاي او را مي کاويد و در سلوک هم به طريق نقشبنديان مي رفت و به عبيدالله احرار ارادت مي ورزيد و سخنش در باب اميرعلي شيرنوايي و سلطان حسين بايقرا کمتر رنگ و بوي ستايشگران را داشت. هنوز درباره اميرخسرو، خسرو زبان فارسي در هند، بعضي از احوال خاص(29) او و رابطه جامي با شعر اميرخسرو، سخنان گفتني فراوان هست که ذکر آنها از حوصله اين مجال کوتاه بيرون است. اين سخن تنها قطره اي ازآن درياست.   پی نوشت ها :   *عضو هيئت علمي دانشگاه تربيت معلم. 1ـ صورت اوليه اين مقاله، سخنراني نگارنده در سمينار اميرخسرو دهلوي (فروردين ماه85)، در جامعه ملي اسلاميه دهلي بوده است. 2ـ تا آنجا که مي دانيم پيش از جامي، حسن دهلوي، شاعر معاصر اميرخسرو هم درباره شعر او اظهار نظر کرده است، اما شاعرانه و با ظرافتي خاص، وي مي گويد: خسرو از راه کرم بپذيرد آن چه من بنده حسن مي گويم سخنم چون سخن خسرو نيست سخن اين است که من مي گويم بهارستان، ص 106 3ـ ديگر خواننده جدي آثار اميرخسرو، محقق دانشمند شبه قاره شبلي نعماني است که در اين باب فصلي مشبع پرداخته است. ر.ک: شعرالعجم،ج2، صص77-149. 4ـ مثنوي هاي نظامي از ديرزمان به «پنج گنج» مشهور بوده است. اميرخسرو در مطلع الانوار (ص52) گفته است: گرچه به مُلک ابد از پنج گنج نوبت آن پنجه نشين گشت پنج... و نيز: ر.ک: نفحات الانس، ص606. 5ـ يادآوري کنيم که در اين سال (892 هـ .ق)، جامي بيشتر مثنوي هاي هفت اورنگ (به جز سلامان و ابسال) را ساخته بود و خود او هم، مانند: اميرعلي شيرنوايي، درگروه ملّقدان نظامي درآمده بود و بنابراين چگونگي داوري او در باب پيروان نظامي، مانند مايه انصافش، موضوع قابل توجهي است. 6ـ سخنان جامي را بسنجيد با: شبلي نعماني، شعرالعجم، ج2، صص77-149، صفا، تاريخ ادبيات در ايران، ج3، صص771-787، زرين کوب، سيري در شعر فارسي، صص81-82. 7ـ نسبت چشتيه به چشت، شهرکي در جنوب شرقي هرات است. ر.ک: نفحات الانس (تعليقات)، ص814. 8ـ ر.ک: نفحات الانس، ص608 و توضيحات ما در تعليقات آن، ص924. 9ـ امروز مجموع آنها را، با تفصيل بيشتري در منابع ديگر مي توان يافت. ر.ک: سيرالاولياء، ص311، تذکره دولتشاه، ص265، مجالس النفائس، ص356. 10ـ علاوه بر آنکه پيوستن اميرخسرو به نظام الدين اولياء بعد از درگذشت مبارک شاه خلجي (م:720) و مطالبي که در پي آن مي آيد، ظاهراً جاي تأمل دارد، ديدار اميرخسرو با سعدي، شمار مبالغه آميز مصنفات و اندازه اشعار او نيز، بايد با ترديد تلقي شود. 11ـ جامي در غزل ديگر (ديوان، ص293) طرز سخن خود را متمايز از شيوه خسرو مي داند و مي گويد: جامي تو را کمال بس است اين طريق خاص در طرز شعر خسرو و نظم حسن مپيچ 12ـ از جمله اين تکلّف ها که به طور طبيعي از لطف کلام شاعر کاسته است، پايبندي سخت جامي به عدد هفت در شماره ابيات غزل است. 13ـ بعضي از اين همانندي ها، به خصوص آنچه را که در پيروي از نظامي و سعدي و تبويب ديوان است، در آثار خواجوي کرماني (م:753 هـ .ق) هم مي توان ديد، بدون آنکه رابطه شعر او با اميرخسرو قابل ملاحظه باشد. 14ـ اميرخسرو بارها به پيشگامي و استادي نظامي اشاره دارد. از جمله در مجنون و ليلي مي گويد ( به نقل از تاريخ ادبيات در ايران، ص787): احسنت زهي سخنور چست کز نکته دهان عالمي شست مي داد چو نظم نامه را پيچ باقي نگذاشت بهر ما هيچ و ابياتي چون اين بيت (مطلع الانوار، ص51 و نگاه کنيد به نسخه بدل ها): دبدبه من که برآمد بلند غلغله در گوش نظامي فکند را بايد از شطحيات او به حساب آورد. درباره سخن جامي نيز ر.ک: هفت اورنگ، صص 759، 909، 927. 15ـ «داستان سراي گنجه» تعبيري است که استاد زنده ياد دکتر زرين کوب در با کاروان حلّه (ص195) براي نظامي به کار برده است. 16ـ تناسب اين هفت اورنگ با نه سپهر يکي از منظومه هاي اميرخسرو، قابل توجه است. 17ـ توجه و شيفتگي اميرخسرو نسبت به سعدي در نمونه هاي بسياري از شعر او پيداست، از جمله در قران السّعدين (که در سي و شش سالگي ساخته است) خطاب به خود مي گويد (به نقل از تاريخ ادبيات در ايران، ص786): نوبت سعدي که مبادا کهن شرم نداري که بگويي سخن و در يکي از غزليات خود گفته است: خسرو سرمست اندر ساغر معني بريخت شيري از خمخانه مستي که در شيراز بود 18 و19ـ ر.ک: جنگ خطي به شماره22/5367 کتابخانه ملي ملک (در اين جنگ قصايدي از شعراي معروف به همراه اشعاري که بعضي از گويندگان قرون بعد از آنها پيروي کرده اند، آمده است). 20ـ در ضمن اين قصيده، داوري جامي در باب شعر خود و شعر خاقاني و اميرخسرو خواندني است: سخن آن بود کز اول نهاد استاد خاقاني به مهمان خانه گيتي پي دانشوران خوانش چو در سير معاني يافت خسرو سوي آن خوان ره ملاحت هاي وي افکند شوري در نمکدانش گر امروز آرد اين خادم ز بحر شعر تر آبي پي دست و دهان شستن از آنها چيست تاوانش به خاقاني از آن بحر ار رسد رشحي، برانگيزد چو سوسن تر زبان تحسين کنان از خاک شروانش وگر خسرو سقاه الله نمي يابد از آن رشحه شود سيراب فيض عين عرفان جان عطشانش ديوان جامي، ص 54 21ـ اين احتمال ما از آنجاست که در حال حاضر، ديوان کامل شاعر را نديده ايم. 22ـ به نظر مي رسد که اميرخسرو، در تقسيم و تنظيم ديوان خود، مانند خواجوي کرماني، به سعدي توجه داشته است که در بسياري از نسخه ها کهن کليات شيخ، مجموعه غزليات به طيبات، بدايع، و خواتيم و غزل (غزليات) قديم تقسيم شده است، ر.ک: کليات سعدي، به تصحيح محمدعلي فروغي، صص 404-405. 23ـ اميرعلي شير نيز غزليات خود را در چهار بخش تدوين کرده و به ترتيب غرايب الصّغر، نوادرالشباب، بدايع الوسط و فوايدالکبر نامگذاري کرده است. ر.ک: مکارم الاخلاق، ص72. 24ـ نگارنده خمسه المتحيرين را با مقدمه و تعليقات لازم آماده چاپ کرده است. 25ـ ر.ک: ليلي و مجنون مکتبي، با تصحيح اسماعيل اشرف. 26ـ سعدالدين وراويني گفته است: «... جمع ميان صناعتي النظم والنثر مقام تعذّر دارد». مرزبان نامه، ص4. 27ـ اميرخسرو نثر خود را هم پايه شعر خود مي داند: چون شود آراسته نظمم چو دُر از گهر نثر کنم خانه پُر نثري از آن گونه کشم در قلم کاب ز شعري برد و نثر هم مطلع الانوار، ص53 و در مصراع دوم، نثره (نسخه بدل) صحيح است. 28ـ بنا به نوشته ميرخورد، چون اميرخسرو «به حد بلاغت رسيد، به شرف ارادت سلطان المشايخ مشرف گشت». سيرالاولياء، ص301. اما با توجه به شعر و زندگي اميرخسرو، پيداست که وي در سال هاي ميانين عمر و اشتغال در دربار و دستگاه اميران، کمتر توفيق آن را مي يافت که حضور شيخ را درک کند. افضل الفوائد (مجموعه اي از ملفوظات نظام الدين اوليا، نوشته اميرخسرو) نتيجه ديدارهاي او پس از شصت سالگي است. و نيز ر.ک: فوائدالفؤاد، ص171 (يادداشت هاي مربوط به سال 714 هـ .ق). 29ـ از آن صفات و احوال کم نظير اوست: 1. وي امير بود و گويا به سبب همين اميري هم مدّتي اسير بود. شگفت آنکه از شاعران آن سامان مسعود سعد، فيضي فياضي و بيدل هم هر يک به گونه اي با حکومتيان و کار حکومتي در پيوند بودند. 2. شاعري را از نوجواني آغاز کرد و گفته اند که تحفه الصّغر را در فاصله شانزده تا نوزده سالگي سرود. 3. رابطه او با اعضاي خانواده، و به خصوص مادر، و انعکاس اين احوال در شعر وي از نوع ديگري بود، چنان که دردمندي هاي او در مصيبت مادر در ليلي و مجنون، شبلي نعماني را به حيرتي واداشت که گفت: «ملاحظه کنيد در چهل سالگي مادرش را بدان سان ياد مي کند که گويي طفل خردسالي براي مادرش مي نالد». شعرالعجم، ج2، ص92. 4. آوازي خوش داشت و گفته اند بعضي از پرده ها و نغمه هاي تازه را ابداع کرد. تاريخ ادبيات در ايران، ج3، ص779. کتاب نامه ديوان خاقاني، به کوشش دکتر ضياءالدين سجادي، کتابفروشي زوّار، تهران، چاپ دوم، 1362. ديوان خواجو، به تصحيح احمد سهيلي خوانساري، انتشارات پاژنگ، تهران، 1369. با کاروان حله، عبدالحسين زرين کوب، انتشارات علمي، چاپ ششم، 1370. بهارستان، مولانا عبدالرحمان جامي، به تصحيح اسماعيل حاکمي، انتشارات اطلاعات، تهران، 1367. تاريخ ادبيات در ايران (جلد سوم)، ذبيح الله صفا، انتشارات فردوسي، چاپ سوم، 1363. تاريخ فيروزشاهي، ضياءالدين بَرَني، به تصحيح شيخ عبدالرشيد، عليگر، 1957م. تکمله نفحات الانس، عبدالغفور لاري، با تصحيح و توضيح محمود عابدي، جام گل، تهران، 1380. جامي (نورالدين عبدالرحمن جامي)، علي اصغر حکمت، انتشارات توس، 1363. خمسه المتحيرين، اميرعلي شيرنوايي، ترجمه نخجواني، کتابخانه مرکزي دانشگاه تهران، مجموعه حکمت (شماره111). ديوان کامل جامي، ويراسته هاشم رضي، انتشارات پيروز، بي تا. سيرالاولياء، سيد محمدبن علوي کرماني (= ميرخورد)، اسلام آباد، 1357. سيري در شعري فارسي، عبدالحسين زرين کوب، انتشارات نوين، 1363. شعرالعجم، شبلي نعماني، ترجمه فخر داعي گيلاني، دنياي کتاب، تهران. کليات جامي، نسخه عکسي، شماره 16-2205، کتابخانه مرکزي دانشگاه تهران. کليات سعدي، به اهتمام محمدعلي فروغي، اميرکبير، تهران، چاپ هفتم، 1367. مکارم الاخلاق (شرح احوال و زندگاني اميرعلي شيرنوايي)، خواندمير، با مقدمّه، تصحيح و تحقيق محمداکبر عشيق، مرکز نشر ميراث مکتوب، 1378. ليلي و مجنون، مکتبي شيرازي، به اهتمام و تصحيح اسماعيل اشرف، کتاب فروشي محمدي شيراز، 1343. مرزبان نامه، سعدالدين وراويني، به تصحيح محمد روشن، تهران، نشر نو، چاپ دوم، 1367. مطلع الانوار، اميرخسرو دهلوي، با تصحيح و مقدمه طاهراحمد اوغلي محرم اوف، مسکو، 1975 م. فوايدالفؤاد، (ملفوظات خواجه نظام الدين اوليا)، خواجه حسن دهلوي، تصحيح محمدلطيف ملک، افست تهران، انتشارات روزنه، 1377. نفحات الانس، نورالدين عبدالرحمان جامي، با مقدمه، تصحيح و تعليقات محمود عابدي، انتشارات اطلاعات، چاپ چهارم، 1382. هفت اورنگ، نورالدين عبدالرحمان جامي، به تصحيح و مقدمه آقا مرتضي مدرّس گيلاني، کتابفروشي سعدي، تهران. منبع:نشريه پايگاه نور شماره 28  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 726]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن