تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن هرگاه سخن گويد ياد (خدا) مى كند و منافق هرگاه سخن گويد بيهوده گويى مى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797928353




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هر صبح با سعدی.../ علت ظفرمندی اسکندر رومی چه بود؟


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب  - اسکندر رومی را پرسیدند: دیار مشرق و مغرب به چه گرفتی که ملوک پیشین را خزاین و عمر و ملک و لشکر بیش ازین بوده است و ایشان را چنین فتحی میسر نشده؟ گفتا: بعون خدای عزوجل هر مملکتی را که گرفتم رعیتش نیازردم و نام پادشاهان جز بنکویی نبردم... به گزارش خبرآنلاین، گلستان سعدی، از جمله آثاری است که خواندن آن برای هر ایرانی اخلاق‌مداری، توصیه شده و می‌شود و از آنجا که نثر متکلف و متصنعی نیز ندارد، خواندن آن که رمزگشایی از خصلت‌های نیک و بد مردمان است، لذتی مضاعف دارد. استاد عبدالحسین زرین‌کوب درباره گلستان شاعر پرآوازه ایرانی، سعدی علیه‌الرحمه می‌گوید: سعدی در این کتاب ظریف که هشت باب بیش ندارد و دیباچه  آن هم مثل باب هایش از سخنان تکلف آمیز عاری و از نکات اخلاقی و تربیتی مشحون است بین جد و هزل، بین قصه نویسی و مقامه پردازی و بین طیبت وتربیت چنان تلفیق معتدلی به وجود آورده است که در هیچ اثر دیگر همانند ندارد. در واقع با آن که اقوال نویسنده در جای جای کتاب خواننده را به چالش می طلبد و با آن که حکایاتش همه سر تا پا خالی از عیب و ایراد نیست بعد از قرن ها که از تصنیف آن می گذرد چنان می نماید که نویسنده یک انسان عصر ماست. در بین ما سر می کند و از زبان ما سخن می گوید و با لحنی آمیخته به جد و هزل جامعه  ما را که مثل جامعه  او از ضعف های مزمن انسانی رنج می برد تصویر می کند و زشت و زیبای آن را چنان که هست نشان می دهد. از آن چه در آن انسانی است اظهار خرسندی می کند و از آن چه حاکی از خوی بهیمی ماست با لبخندی آکنده از یأس و ترحم می گذرد و به هر حال از عصر ما و زبان ما و حال ما فاصله  زیادی نمی گیرد. گلستان سعدی دنیا و انسان را چنان که هست تصویر می کند و بر خلاف بوستان وی چندان به این که آنکه هست چگونه باید باشد ناظر نیست از این روست که انشای وی در این کتاب به نحو دهشت انگیزی مبتنی بر واقع نگریست - خاصه در توصیف دگرگونی های عالم و احوال و طبایع انسان. نثر کتاب هم تموج و تحرکی وقفه ناپذیر دارد که گویی با هر خواننده ای پویه ای دگرگون دارد و به نحو دیگر همراهی می کند. در هر حال گاه می جوشد و فوران می کند و به بالا می گراید و گاه در بستر خشک وادی های مطامع و اغراض هر روزینه  حیات می غلطد و با کـُندی راه می پوید. اما هیچ جا راکد نیست و حتی در این کندپویی نیز هموراه کسانی را که در تقلید شیوه  او پویه می آغازند با فاصله  زیادی عقب می گذارد و باز پس نگه می دارد. در ادامه سه حکایت از باب اول گلستان سعدی ـ در سیرت پادشاهان ـ را می‌خوانیم: پادشاهی با غلامی عجمی در کشتی نشست و غلام دیگر دریا را ندیده بود و محنت کشتی نیازموده، گریه و زاری درنهاد و لرزه براندامش اوفتاد. چندانکه ملاطفت کردند آرام نمی‌گرفت و عیش ملک ازو منغص بود، چاره ندانستند. حکیمی در آن کشتی بود. ملک را گفت: اگر فرمان دهی من او را به طریقی خامش گردانم. گفت: غایت لطف و کرم باشد. بفرمود تا غلام به دریا انداختند؛ باری چند غوطه خورد، مویش را گرفتند و پیش کشتی آوردند به دو دست در سکان کشتی آویخت. چون برآمد به گوشه‌ای بنشست و قرار یافت. ملک را عجب آمد. پرسید: درین چه حکمت بود ؟ گفت: از اول محنت غرقه شدن ناچشیده بود و قدر سلامت کشتی نمی دانست؛ همچنین؛ قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید. اى سیر ترا نان جوین خوش ننمایدمعشوق منست آنکه به نزدیک تو زشت است حوران بهشتى را دوزخ بود اعرافاز دوزخیان پرس که اعراف بهشت است  فرق است میان آنکه یارش در بربا آنکه دو چشم انتظارش بر در * گروهى حکما به حضرت کسری در بمصلحتی سخن همی گفتند و بزرگمهر که مهتر ایشان بود خاموش. گفتندش: چرا با ما، دراین بحث سخن نگویی؟ گفت: وزیران بر مثال اطبا‌اند و طبیب دارو ندهد جز سقیم را پس چو بینم که رای شما برصوابست مرا بر سر آن سخن گفتن حکمت نباشد. چو کارى بى‌فضول من بر آیدمرا در وى سخن گفتن نشاید و گر بینم که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینم گناه است * اسکندر رومی را پرسیدند: دیار مشرق و مغرب به چه گرفتی که ملوک پیشین را خزاین و عمر و ملک و لشکر بیش ازین بوده است و ایشان را چنین فتحی میسر نشده؟ گفتا: بعون خدای عزوجل هر مملکتی را که گرفتم رعیتش نیازردم و نام پادشاهان جز بنکویی نبردم. بزرگش نخوانند اهل خردکه نام بزرگان به زشتى برد 60




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 343]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن