تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هرچیز بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797071621




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مردي که براي خدا برخاست


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مردي که براي خدا برخاست
مردي که براي خدا برخاست   نويسنده:محمدرضا محمدي پاشاک   ناشر: سوره مهر نوبت چاپ: دوم 1384 روزي مردي برخاست عنوان کتابي از محمدرضا محمدي پاشاک است که سوره ي مهر آن را منتشر کرده و چاپ دومش را در سال 1384 به بازار نشر فرستاده است. اين کتاب، از سري کتاب هاي مفاخر ملي و مذهبي، زندگي نامه ي داستاني حضرت آيت الله طالقاني است که محمدرضا محمدي پاشاک آن را به صورت داستاني در 233 صفحه، يک اشاره درباره چگونگي کتاب، در 18 عنوان و يک معرفي و توضيح اعلام آورده است. اين کتاب، بياني روايي دارد و نويسنده سعي کرده زندگي نامه ي تاريخي ـ سياسي آيت الله طالقاني را به صورت داستاني ارائه دهد. البته بايد اين را هم در نظر داشت که روزي مردي برخاست داستان نيست. و از برخي عناصر داستاني بي بهره مانده است. روايتي خطي و يکنواخت که گاهي به گفتار تاريخي محض مي رسد. نثر آن تا حدودي روان است. اگر از برخي مسائل جزئي چشم پوشي کنيم؛ کتاب را جذاب خواهيم يافت. روايت از زمان تولد شخصيت اصلي، يعني، محمود طالقاني آغاز مي شود. حال خلاصه اي از کتاب: در روستايي دور افتاده به نام «گليرد» برف بي امان مي بارد. آنقدر که راه را بند آورده است. مرد خانه ـ سيد ابوالحسن ـ منتظر تولد فرزندش، دست به دعا برداشته است. سيد که روحاني روستا است، ساعت هاي مردم دور و اطراف را تعمير مي کند و برو و بيايي هم به تهران دارد. زماني نمي گذرد که صداي طفل در کوه و کمر مي پيچد. سيد با شنيدن صداي کودک آرام مي شود و در آخر قرآن چنين مي نويسد: «اولين فرزند ذکورم در آبادي گليرد از توابع طالقان به دنيا آمد . در روز شنبه 4 ربيع الاول 1329 که برابر است با 15 اسفند 1289، نام او محمود است و ولدي از اولاد رسول خداست». دوران کودکي سيد محمود، تا هفت سالگي، در روستا مي گذرد و همان جا خواندن، نوشتن و مقدمات علوم اسلامي را فرا مي گيرد. و در مکتب پدر ـ که عالمي سياست مدار نيز هست ـ مبارزه با استبداد در ذهن او نقش مي بندد. او سپس همراه خانواده به تهران مي آيد. هنوز با دلتنگي به شهر آمدن دست و پنجه نرم مي کند که مبارزه ي روحانيون عليه ديکتاتوري رضا خان شديدتر مي شود. اين مبارزه در شکل گيري فکر سياسي سيد محمود نقشي به سزا دارد و از همان هنگام او را وارد ميدان مبارزه با ستم مي کند. چندي نمي گذرد که به پيشنهاد پدر راهي سفر مي شود. سفري از قنات آباد تهران به سوي کوير و شوره زاري به نام قم. سفري از خود خودش به سمت خدا، با کوله باري از سوال. آرزوهاي دور و دراز. حجره اي در مدرسه رضويه. خانه نوجواني اش مي شود و سيد محمد حجت (خوانساري) رفيق حجره اش. در اوضاع نا به سامان تهران درگذشت پدرش حکايتي ديگر دارد. سيد را به مسجد سپهسالار و پس از آن به مسجد هدايت مي کشاند. در اين دوره و زمانه است که سيد محمود به جرم دفاع از زني که بايد چادر از سر بر مي داشت و بر نداشته بود براي اولين بار شش ماه زنداني مي شود. کم کم زمزمه جنگ بين الملل دوم به گوش مي رسد و اوضاع ناآرام تر مي شود. اما سيد همچنان به تدريس و فعاليت هاي سياسي ادامه مي دهد. در همين آيند و روندها با نواب صفوي آشنا مي شود. سقوط رضاخان و بر سر کار آمدن شاه جوان و بي تجربه باز شدن فضاي فعاليت هاي فرهنگي و سياسي را به همراه مي آورد. آيت الله سيد محمود طالقاني، براي آشنايي هر چه بيشتر نوجوانان و جوانان با معارف اسلامي «کانون اسلام» را تشکيل مي دهد و براي فراگير کردن فعاليت زير بنايي اش به انتشار مجله ي دانش آموز از طرف کانون، همت مي گمارد. آيت الله کاشاني، نهضت ملي نفت را، پايه گذاري مي کند و مردم يکپارچه پشت سر او، براي ستاندن حق خويش از انگليس غارتگر حرکت مي کنند. آيت الله طالقاني هم گام با قهرمان مبارزه، عليه استعمار به آنها مي پيوندد و در اين راه يکي از ياران نزديک آقاي کاشاني مي شود و با زبان گويا و برنده خود به افشاگري و روشنگري مي پردازد. پس از کودتاي ننگين 28 مرداد 1332، که رژيم کودتايي جاي پايش را محکم مي کند و به انتقام جويي از فدائيان اسلام مي پردازد، در چنين زمان حساسي، آيت الله طالقاني، آنها را در خانه اش پناه مي دهد؛ ولي با مشکوک شدن ماموران به منزل وي، نواب و يارانش، آنجا را ترک کرده و متواري مي شوند، و خود را به گليرد روستاي دور از نظر و امن مي رسانند. از اين رو وقتي ساواک به آن خانه هجوم مي آورد، کسي از فدائيان را در آنجا نمي يابد. با اين حال، آقاي طالقاني را دستگير و بازداشت مي کنند؛ اما چون مدرکي عليه وي به دست نمي آيد، پس از مدتي آزاد مي شود. بعدها به بافت تبعيد مي شود و در آنجا مي خواند و مي نويسد و مشکلات زندگي مردم را از نظر مي گذراند. نگاه نافذ و زبان نرمش، زماني مردم را به راه مي آورد که بايد برگردد. روز خداحافظي، رو به اهالي بافت مي گويد: «سيد را دعا کنيد و زندگي خود را ببينيد. حق شما اين نيست که سرزمينتان به تبعيدگاه تبديل شود. از دولت مردان بپرسيد چرا بافت لم يزرع مانده است؟ آن هم زميني که اگر در آن سنگ بکاريد، گندم بر مي داريد». به تهران باز مي گردد. از رفتن به منبر و سخنراني محروم مي شود؛ اما آشوب را تاب نمي آورد و باز او را به زندان مي برند. و به ده سال حبس محکوم مي شود. در سال 56 به زندان قصر منتقلش مي کنند خبر شهادت دکتر شريعتي را در آنجا مي شنود. بعد هم شهادت مصطفي خميني (ره) را. آبان ماه، به بهانه فضاي باز سياسي زندانيان آزاد مي شوند و چندي نمي گذرد که انقلاب به بار مي نشيند و روزگاري نو آغاز مي شود. قلب آيت الله سيد محمود طالقاني، باز هم با وجود خستگي روحي و جسمي براي مردم مي تپد تا اينکه روز نوزدهم شهريور از راه مي رسد و سيد را به انتهاي راه پر فراز و نشيب زندگي مي رساند. به قول خود آقاي محمدي پاشاک، اين نوشته نشانگر همه ي زندگي طالقاني بزرگ نيست. گذري است و نظري، بي شک کمبودهايي هم دارد. چطور مي توان دويست صفحه زندگي يک انسان را نوشت ؛ آن هم انساني چون طالقاني. اما منابع مکتوب بسيار کم بود. اين در حالي است که دو دهه از پيروزي انقلاب اسلامي گذشته است. افسوس که هنوز زندگي نامه ي جامع و کامل آن بزرگوار نوشته نشده است. در پايان، از گفتن اين مطلب نيز غافل نشويم که توضيح اعلام کتاب از اهميت ويژه اي برخوردار است که در آن به شخصيت هاي تاثيرگذار عصر طالقاني به خوبي پرداخته شده است.
مردي که براي خدا برخاست
منبع: نشريه باران- ش 171  
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 540]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی
uyt


پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن