تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):روزه و حج آرام‏بخش دل‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797527234




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چه گونه ايده هاي خود را پرورش دهيم؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چه گونه ايده هاي خود را پرورش دهيم؟
چه گونه ايده هاي خود را پرورش دهيم؟   نويسنده: ريموند فرنشمان   درس هايي براي فيلم نامه نويسان مبتدي   وقتي نوشتن حرفه اي را آغاز کردم، تنها کسي که مدام با او حرف مي زدم دستگاه تايپم بود. ديگر ياد گرفته بودم که چه طور به ايده هايم اجازه بروز بدهم. (اندرو ديويس، نويسنده «فيلم نامه هاي تأليفي و اقتباسي» ) مرحله پيش نويس   چرا امروزه تعداد فيلم نامه هاي خوب تا اين حد کم شده است؟ خوب بودن يک فيلم نامه بستگي به ميزان کاري دارد که پيش از نوشتن آن، شما انجام مي دهيد. فيلم نامه نويسي شغلي بسيار سخت و نيازمند انضباط است، اما تحمل اين همه سختي ارزشش را دارد. (آدرين دانبر، دستيار فيلم نامه نويس «آواي مرا بشنو» ) يک فيلم نامه نويس مبتدي به طور طبيعي انرژي زيادي را صرف نوشتن مي کند. او اغلب در يک لحظه انفجار خلاقيت، هر آن چه در ذهن دارد، بيرون مي ريزد. بعد هم نتيجه کارش را همان چيزي فرض مي کند که بايد باشد. اما به راستي در چنين روندي بسياري از عوامل و ويژگي هاي يک فيلم نامه ناديده گرفته مي شود. در حقيقت فراهم آمدن اين نسخه که به آن نسخه مقدماتي هم مي گويند، به معناي آن است که فقط پنج درصد از کل کار انجام شده است. به تمام کارهايي که پيش از نوشتن نسخه مقدماتي؛ از جمله گسترش ايده ها، خلق شخصيت ها، تعيين ساختار، نماها و صحنه ها انجام مي گيرد، مرحله پيش نويس يا پيش از نوشتن گفته مي شود. در ادامه به هريک از اين موارد پرداخته خواهد شد. به طور کلي مراحل نوشتن و خلق يک فيلم نامه را مي توان به شکل زير تقسيم بندي کرد: - مرحله پيش نويس يا پيش از نوشتن: شصت و پنج درصد کل کار؛ - مرحله نوشتن نسخه مقدماتي: پنج درصد کل کار؛ - مرحله بازنويسي : سي درصد کل کار. هرچه شما در مرحله پيش نويس بهتر و دقيق تر کار کنيد، نوشتن نسخه مقدماتي برايتان راحت تر خواهد بود. نوشتن فيلم نامه حرکتي پيوسته از مسايل کلي به مسايل جزيي تر است. در نموداري که در پي مي آيد، کل فرايند خلق فيلم نامه از مرحله پيدايش ايده تا تحويل اثر، نوشته شده است. اگر در حال حاضر معناي برخي واژه ها و عبارات را متوجه نمي شويد، خيلي نگران نشويد، به مرور و پس از مطالعه مجموعه مطالب حاضر، مي توانيد به نمودار مراجعه کنيد و با معناي هريک آشنا شويد.

هدف شما از فيلم نامه نويسي   هيچ وقت فيلم نامه اي را ننويسيد که خودتان دوست نداريد به ديدن فيلم آن برويد. (پاولا مايلن، نويسنده «همسر سياستمدار»، «Die Kinder»، «عشق حقيقي» ) چرا مي خواهيد فيلم نامه بنويسيد؟ اغلب نويسنده ها در پاسخ اين پرسش مي گويند: «مي خواستم مردم را به خنده يا گريه وادارم.» چطور بايد اين کار را کرد؟ بنا به گفته استاد فيلم نامه نويسي مايکل هاگز: «هدف اصلي يک فيلم نامه نويس اين است که پاسخي عاطفي را از مخاطب خود دريافت کند.» بنابراين، يک فيلم نامه نويس دوست دارد که مخاطبانش را به ديدن فيلمش يا خواندن فيلم نامه اش ترغيب کرده و به عبارتي آن ها را اغوا کند. پس لازم است هر کاري که انجام مي دهد، از شرح صحنه ها و نوشتن گفت و گوها تا خلق تصاوير، براي رسيدن به همين هدف باشد. به خاطر داشته باشيد اگر بتوانيد با تعريف درست يک داستان خوب، مخاطب خود را مشغول کنيد، حتماً موفق مي شويد که پاسخ عاطفي او را هم دريافت کنيد. سعي کنيد به درون ذهن مخاطبان خود راه يابيد و شيوه هاي تحريک عاطفي آن ها را بشناسيد. برگ برنده اي به نام هيجان و شور دروني   فيلم نامه هايي که بسيار تأثيرگذارند، آن هايي هستند که درست از قلب نويسنده سرچشمه مي گيرند. اگر فيلم نامه اي پر شور که بازتاب صداي دروني و خواست هاي قلبي نويسنده است، ساختار چندان درستي هم نداشته باشد، مهم نيست، زيرا بعدها مي توان ساختار آن را اصلاح کرد. (ديويد تامپسون، تهيه کننده و مجري شبکه تلويزيوني بي بي سي) آن چه در نهايت همه نويسنده ها به آن نيازمندند، اين است که درباره خواست هاي قلبي شان بنويسند نه اين که فقط به موضوعات پولساز فکر کنند. (ديويد فرندلي، قائم مقام رياست مؤسسه ايمجين اينترتينمنت) هر وقت از يک تهيه کننده يا مسئول انتخاب فيلم نامه بپرسيد که در يک فيلم نامه به دنبال چه چيزي مي گردد، حتماً پاسخ مي دهد: «هيجان و شور دروني»؛ شوري که در نوشته و ايده فيلم نامه شما به چشم مي خورد. البته آشکار است که با وجود همه تلاش آن ها براي يافتن فيلم نامه هايي با ايده هاي ناب، شخصيت هاي سرگرم کننده و ساختار درست، آن ها فقط فيلم نامه هايي را مي خوانند که نکته هاي ضروري يک قالب صحيح، در آن ها رعايت شده باشد. در عين حال بسيار ديده مي شود که يک فيلم نامه با وجود ضعف در طرح، شخصيت ها و يا ساختار، نوعي قوت دروني دارد و همين قوت دروني سبب تأثيرپذيري خواننده مي شود (تا جايي که تصميم مي گيرد با نويسنده آن گپي بزند). اين جاست که اهميت نداي شخصي نويسنده معلوم مي شود. ممکن است از شما بپرسند که «فيلم نامه تان درباره چيست؟» و يا بپرسند که «فيلم نامه تان واقعاً درباره چيست؟» ... طبيعي است که ميان اين دو پرسش تفاوت معنايي زيادي هست. پرسش دوم در واقع شامل افکار و ايده هاي عميق و دروني شما (درون مايه يا مضمون) مي شود که مي خواهيد آن ها را به مخاطب خود منتقل کنيد. آيا از پيش چنين ايده هايي را در ذهن خود آماده کرده ايد؟ اگر حرفي براي گفتن نداشته باشيد، آن وقت فايده نوشتن يک فيلم نامه با ساختاري بديع و رعايت همه نکات فني فيلم نامه نويسي چيست؟ (ليندا لاپلان) بنابراين، هنگام نوشتن يک شاهکار هنري سينمايي يا حتي زمان نوشتن فيلم نامه يک کمدي سطح پايين، فقط درباره چيزهايي بنويسيد که برايتان مهم اند. براي اين کار بايد نخست درونتان را به دقت بکاويد و به يکي از تجربيات زندگي تان مراجعه کنيد. سپس از آن حادثه يا جنبه اي از تجربه تان کمک بگيريد که به پيشرفت شما کمک کرده است. اما اين گفته به معني آن نيست که از واقعه مذکور درست به همان شکلي که بوده استفاده کنيد، بلکه بايد ايده را بگيريد و آن را گسترش بدهيد. کمي در اطراف آن خيالپردازي کنيد و حاصل را به ايده اوليه اضافه کنيد. به اين ترتيب شما به حقيقتي جهاني دست يافته ايد که براي ديگران يعني مخاطبانتان هم قابل درک است. اگر شما به موضوع فيلم نامه خود علاقمند نباشيد، چطور انتظار داريد که ديگران به آن توجه و علاقه نشان دهند. علاوه بر اين، با نوشتن فيلم نامه اي که به موضوع آن علاقه نداريد، هيچ لذتي هم از کار خود نخواهيد برد. (پاول مارکوس) خلاقانه فکر کردن   نويسنده ها به شکل ها و شيوه هاي مختلفي فکر مي کنند. اين شيوه ها عبارتند از: 1. شيوه استقرايي: از جزء به کل. 2. شيوه قياسي: از کل به جزء. 3. شيوه منطقي: براي مثال رابطه علت و معلولي: حوادث در جهان چگونه يکي پس از ديگري اتفاق مي افتند؟ 4. شيوه غير منطقي: براي مثال رابطه تصادفي: هر چند زندگي پر از مسايل اتفاقي و تصادفي است، اما اين وضعيت را، وضعيت بي معني مي گويند. 5. شيوه خلاقانه: کشف روابط و يا پيوندهاي پنهاني ميان دو چيز به ظاهر نامربوط (افکار يا افراد) به گونه اي کاملاً بديع و تازه. شيوه فکر کردن خلاقانه سبب مي شود تا فيلم نامه نويس بتواند پيچش هاي غير منتظره را در طرح فيلم نامه و يا شخصيت هايش کشف کند. مثلاً تصور کنيد که زن و مردي با خشونت تمام با يکديگر گلاويز شده و روي زمين افتاده اند. چاقويي هم در دست يکي از اين دو نفر ديده مي شود. چيزي که قابل پيش بيني و طبيعي به نظر مي رسد، آن است که فرد مسلح، ديگري را مجروح کند. اما فرض کنيد که به ناگهان همه چيز تغيير کند و خشونت اين درگيري به مغازله اي عاشقانه ميان آن دو تبديل شود. به اين ترتيب شما مسير حرکت شخصيت هاي خود را تغيير داده و به نوعي با انتظارات تماشاگر خود بازي کرده ايد. بکوشيد هميشه به عنوان يک نويسنده، دنبال لحظه ها و حوادث غير قابل پيش بيني و نامنتظره باشيد. به اين ترتيب مي توانيد پيوسته خواننده خود را در انتظار حادثه بعدي نگه داريد. اين اشتياق که خواننده را به خواندن صفحه بعد تشويق مي کند، همان چيزي است که بيننده را نيز تا آخرين لحظات روي صندلي سينما ميخکوب مي کند. ويليام گلدمن معتقد است که نويسنده بايد در هر صفحه اثرش، با طرح موضوعي جالب، تعجب خواننده را برانگيزد. شما هم با اين گفته او موافق هستيد؟ البته يک چيز مسلم است و آن اين که براي يافتن ايده ها فقط نشستن و منتظر الهام بون کافي نيست.

کسي داراي هنر نويسندگي است که بتواند با نوشته خود خواننده اش را روي صندلي ميخکوب کند. (آرتور آرتورز، نويسنده) تمرين: فيلم مظنونين هميشگي را با دقت ببينيد. کاغذ و قلم برداريد و مواردي را که پيچش و تغيير ناگهاني در طرح داستان، شما را غافلگير مي کند، يادداشت کنيد. همين کار را در مورد فيلم هاي ديگر هم انجام دهيد. بهتر است فيلم هايي را انتخاب کنيد که قبلاً آن ها را نديده ايد. پرورش ايده   فيلم نامه نويسان نسل حاضر، افراد ضعيفي هستند، چون با فيلم ديدن بزرگ شده اند و تنها کاري که برايشان مانده بازيابي موضوع ها از دل همين فيلم هاست. اما شما بکوشيد که به ايده هاي ناب فکر کنيد، زيرا سينماي واقعي چيزي جز تخيلات نويسنده نيست. (مايکل ليسن، فيلم نامه نويس «جنگ خانواده رز» ) در مرحله پرورش ايده که نخستين مرحله پيشنويسي است، مي توانيد از دو نوع شيوه تفکر استفاده کنيد: نخست، شيوه استقرايي که نوعي روش تفکر ناهمگرا - نامحدود است و به جريان خودآگاه ذهن مربوط مي شود. حاصل اين نوع تفکر، رسيدن به ايده هاي امکان پذير متنوع و بسيار است. اين نوع تفکر قضاوت پذير نيست، زيرا در اين مرحله فرد فقط به کميت فکر مي کند. پس از اين مرحله نوبت به تفکر قياسي مي رسد. در اين مرحله شما ايده هايتان را به دقت بررسي مي کنيد و پس از پالايش و آزمودن آن ها، ايده هايي را که قوي تر و جاندارترند، انتخاب مي کنيد. در آغاز کار فقط بنشينيد و هر ايده اي را که به ذهنتان مي رسد، حتي ايده هاي کاملاً احمقانه تان را، روي کاغذ بنويسيد يا در کامپيوتر وارد کنيد؛ بايد تا جايي که مي توانيد خود را رها کنيد. کمي بعد منتقد دروني شما به کمکتان مي آيد و با جرأت به شما مي گويد که «اين ايده فوق العاده است»، «آن يکي مزخرف است» يا «فلان شخصيت به درد نمي خورد». (تام شولمن)

چطور مي توانم اين ايده ها را پرورش بدهم؟   استفاده از تجارب شخصي: بياييد از زندگي اي که پشت سر گذاشته ايد، استفاده کنيد (اما خواهش من اين است که داستان زندگي خود را درست همان طور که اتفاق افتاده روايت نکنيد.) بکوشيد از خلال تجربه خود نکته برجسته اي را بيرون بکشيد و آن را به حادثه يا موقعيت ديگري تعميم بدهيد، به نحوي که براي مخاطبتان هم با معني و قابل درک باشد. بايد از پدر و مادرم که مرا به اين شکل تربيت کردند تشکر کنم و نيز از روان کاوم، که حالات و روحياتم را قابل فروش کرد. (رابي وکس) استفاده از تجارب ديگران: در اين مورد هم با در نظر گرفتن شرايطي که گفته شد به موارد جالب توجه در زندگي دوستان، اطرافيان، اقوام و يا کساني که ديده ايد و مي شناسيد دقت کنيد و از آن ها استفاده نماييد. البته لازم نيست که يک شخصيت يا حادثه را دقيقاً مطابق با واقعيت روايت کنيد، بلکه فقط برخي از عناصر شخصيتي آن فرد را به کار ببريد. در واقع بايد با کنار هم قرار دادن اين جزييات، طرح تازه اي بريزيد. استفاده از بخش هايي از يک گفت و گو يا برخي ويژگي هاي يک شخصيت: هميشه يک دفترچه يادداشت و مداد يا خودکاري براي نوشتن همراه داشته باشيد. به اين ترتيب مي توانيد گفت و گوهايي را که اتفاقي مي شنويد ثبت کنيد و ويژگي هاي پوششي، رفتاري و گفتاري شخصيت هاي جالبي را که با آن ها برخورد مي کنيد، ضبط نماييد. استفاده از روزنامه ها: بريده اخبار و حوادث تکان دهنده و جالب در روزنامه را در يک پرونده ثبت و ضبط کنيد (اين پرونده مي تواند منبع بسيار خوبي براي کار فيلم نامه نويسي، به ويژه در زمينه نوشتن فيلم نامه هاي روز تلويزيوني باشد.) استفاده از يک شعار تبليغاتي، نام يک ترانه و يا تيترهاي مهم روزنامه ها: هريک از موارد مذکور که بتواند شما را جلب و تحريک کند، مي تواند منبع خوبي براي خلق يک داستان تازه باشد. تحريک و انگيزش بصري: به يک عکس يا تابلو نقاشي نگاه کنيد. چه چيزي در آن وجود دارد که شما را به طرف آن جذب و يا حتي فريفته آن مي کند؟ اين تصوير ثابت حامل چه داستاني است؟ يک عکس جالب از روزنامه اي انتخاب کنيد و براي آن داستاني بسازيد. (اين داستان مي تواند همه مواردي را که به ايجاد آن صحنه به خصوص منجر شده، در برداشته باشد.) از خود بپرسيد که سرنوشت هرکدام از شخصيت هاي اين تصوير چه بوده و بعد از گرفتن اين عکس چه اتفاقي براي آن ها افتاده؟ فکر بکر: به موضوع خاصي فکر کنيد. سپس فهرستي از افکار و احساساتي که هنگام فکر کردن به آن موضوع خاص به ذهنتان مي رسد، تهيه کنيد. در اين فهرست هيچ محدوديتي براي خود قايل نشويد و حتي مسايل عجيب و غريب بدون ساختار درست و پايان هاي غير محتمل را هم در آن بياوريد. اين فن همان شيوه اي است که بيشتر در ساخت فيلم هاي تبليغاتي از آن ها استفاده مي شود. استفاده از نقشه ذهن: ايده يا موضوع اصلي خود را در وسط صفحه و ايده هاي پيوسته با آن را دور تا دور آن بنويسيد و همه را با يک خط به ايده اصلي ربط دهيد، به همين ترتيب براي هريک از ايده هاي ثانويه تان هم ايده هاي تازه اي در دور آن بنويسيد. اين کار را تا جايي ادامه دهيد که به يک شکل عنکبوتي از ايده ها و عبارات رسيده باشيد.

فيلم نامه هاي «چه مي شد اگر ...»: هميشه ازخودتان بپرسيد اگر فلان اتفاق مي افتاد، چه مي شد؟ مثلاً فرض کنيد چه مي شد اگر فردا صبح از خواب بيدار مي شديد و متوجه مي شديد که کوريد، دست هايتان به اندازه ده فوت دراز شده و به يک سوسک تبديل شده ايد. يا به يک باره متوجه مي شديد که تا پايان دنيا فقط بيست و چهار ساعت فرصت باقي است و يا اين که زمان از حرکت باز ايستاده؟ (اين شيوه براي ايجاد چرخش ها و تغيير جهت هاي ناگهاني در فيلم نامه بسيار مناسب است). داستان هاي زيادي هست که با اين شيوه شروع مي شود. استفاده از رؤياهاي شبانه: هميشه در کنار تخت خواب کاغذ و قلم آماده داشته باشيد تا بتوانيد داستان يا تصوير رؤيايتان را ثبت کنيد. (مثال: فرانکنشتين مري شلي) تجسم کردن: همه ما در رؤياهاي شبانه، اوهام و تخيلات خود تصاويري را تجسم مي کنيم. اگر اين تجسم خلاقانه به شکل آگاهانه اي صورت بگيرد، مي توان آن را متوقف کرد يا تحت کنترل در آورد. از طريق فنون آگاهانه رهاسازي و آرامش (Relaxation) مي توان به درون ذهن ناخودآگاه دست يافت. بسيار آرام و در سکوت مطلق قرار بگيريد و تصويري را در مکان دلخواه خود در ذهن مجسم کنيد، به جاي اين تصوير مي توانيد به يکي از افراد آشنا که در گذشته با او ارتباط داشته ايد؛ فکر کنيد. سپس همه احساساتي را که از آن مکان يا فرد به خاطر مي آوريد، از جمله آن چه ديده ايد، مزه ها، بوها، حرکات، عواطف و شنيده هايتان را مرور کنيد. در چنين حالتي ذهن شما حالت پرده اي را پيدا مي کند که تصوراتتان مانند يک فيلم روي آن به نمايش در آمده است. اقتباس (از رمان ها، داستان واقعي زندگي اشخاص و ...): اقتباس از آثار ديگران مي تواند تمرين خوبي براي فيلم نامه نويسي باشد، اما در حالي که از نوشتن فيلم نامه تان هدف هاي جدي تري را در سر داريد، بهتر است اول با صاحب اثر درباره حقوق مؤلف به توافق برسيد. تداخل و تشابه متني: تعبير مؤدبانه اي براي معضل هميشگي سرقت ادبي است. با اين شيوه مي توان از متن هاي ديگران سرقت کرد، بدون اين که موضوع يا مورد به سرقت رفته به صراحت به کار برود (براي مثال سگ هاي انباري هم از جنگل آسفالت و هم از قاتلين وام گرفته است. ناشي هم بازسازي تازه اي از اما اثر جين آستين است). تمرين: با استفاده از يک يا همه توصيه هاي مذکور، سي ايده يا موضوع متفاوت طرح کنيد. برخي از ايده هاي شما مي توانند فقط در حد يک کلمه باشند. فهرستي از اين سي ايده بنويسيد و به خاطر داشته باشيد که در اين مرحله هيچ گونه قضاوت منتقدانه اي روي آن ها نداشته باشيد. بعد از نوشتن اين فهرست آن را کنار بگذاريد و ادامه اين مطالب را بخوانيد. پالايش و آزمايش ايده ها   احتمالاً حالا ديگر شما هم متوجه شده ايد که يک نويسنده مي تواند ايده داستان هاي خود را در هر جايي پيدا کند. مشکل اصلي خلق داستاني است که از حداکثر انرژي و توان لازم براي جذب تماشاگر برخوردار باشد. از اين هم سخت تر زماني است که بايد از ميان داستان هاي مختلف، داستاني را انتخاب کنيد که هم بيشتر برايتان اهميت دارد و هم بهتر مي توانيد آن را تعريف کنيد. براي حل اين مشکلات چه بايد کرد؟ درباره همه ايده هاي داستاني خود پرسش هاي زير را مطرح کنيد و به آن ها پاسخ بدهيد: الف- ايده ام درباره چه کسي، چه چيزي، چه زماني و چه مکاني است؟ و چرا و چگونه اتفاق مي افتد؟ ب- آيا ايده ام قدرت کافي دارد؟ مي تواند به جايي برسد؟ دراماتيک هست؟ مي توانم ايده ام را با کمترين توضيحات و در خلال چند صحنه دراماتيزه کنم؟ آيا پيرنگ خوبي دارد؟ يا مي توانم پيرنگ خوبي براي آن بسازم؟ ج- آيا در ايده ام چيزي که هم براي شخصيت هاي داستان و هم براي خودم به عنوان نويسنده حياتي باشد، وجود دارد؟ د- در ايده و شخصيت هاي خود به دنبال وجوه غير قابل پيش بيني، بکر و منحصر به فرد باشيد؛ چيزي که سبب تعجب و حيرت مخاطب شود.

ه- آيا داستاني که مي خواهم بگويم، واقعاً برايم اهميت دارد؟ آيا مي توانم پيش از هر چيز تصوير صحيحي از احساسات و تجربيات خود ترسيم کنم و سپس اين تصويررا به ايده ام تعميم بدهم؟ آيا ايده ام را کاملاً درک کرده ام يا باز هم بايد بيشتر روي آن کار کنم؟ آيا اين ايده از آن ايده هايي است که من فکر مي کنم، بايد به آن ها اهميت بدهم؛ اما تمايلي به آن ها ندارم (مثل جنگ، سرطان، زنان)؟ و- آيا اين داستان خيلي شخصي است؟ به حدي که ديگران نتوانند با آن درگير شوند؟ مي توانم اين ايده را به شکلي محتاطانه و متعادل تغيير بدهم تا ديگران هم آن را بفهمند؟ حالا وقت آن رسيده که سي ايده قبلي خود را با پرسش هاي بالا مورد بررسي دقيق تر قرار بدهيد و بهترين و قوي ترين ايده ها را از بين آن ها انتخاب کنيد. بدون هيچ واهمه اي باقي ايده ها را کنار بگذاريد. از ميان ايده هاي برگزيده، دو سه عبارت يا ايده نامربوط را انتخاب کنيد و آن ها را کنار هم بگذاريد. حالا آن ها را به هم مربوط کنيد و سپس براي هر گروه يک جمله با معنا بنويسيد. براي هر کدام از ايده هايي که انتخاب کرده ايد، داستاني داراي آغاز، ميانه و انجام بنويسيد. (براي هر مرحله فقط يک يا دو جمله کافي است). البته اين کار در مورد همه ايده ها مصداق پيدا نمي کند، به همين دليل مي توانيد اين دسته از ايده ها را هم دور بريزيد. براي ايده هاي باقي مانده، شرح مفصل تري بنويسيد که شامل صحنه هاي اصلي باشد (براي هر صحنه حداکثر دو جمله کافي است) و هر صحنه را به يکي از سه مرحله آغاز، ميانه و انجام اختصاص دهيد. اگر پس از طي همه اين مراحل هنوز هم با جديت از ايده تان دفاع مي کنيد، پس حتماً اين ايده ارزش کار بيشتر را دارد. منبع:فيلم نگار، شماره 6 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 628]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن