تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):از دنیای شما سه چیز محبوب من است: 1- تلاوت قرآن 2- نگاه به چهره ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796963407




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقش باورداشت غیبت در پویایی حیات علمی و فکری شیعیان


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
نقش باورداشت غیبت در پویایی حیات علمی و فکری شیعیان
اهتمام گستردۀ امامان معصوم(ع) در باورداشت غیبت از یک سو بیش‌ترین نقش را در پر رنگ نمودن خطوط فکری تشکیلات شیعی ایفا نمود و از سوی دیگر، با تعمیق آن، زمینه را برای نقش‌آفرینی همه‌جانبۀ اندیشمندان شیعی مهیا ساخت.

خبرگزاری فارس: نقش باورداشت غیبت در پویایی حیات علمی و فکری شیعیان



بخش اول چکیده همواره پیشینۀ مباحث مهدویت با پرسمان‌های فربه و اندیشه‌خیزی چون چیستی و چرایی غیبت امام عصر(عج) پیوند می‌یابد. دغدغۀ این پرسمان‌ها تنها به طالبان مطالعات منجی‌باوری محدود نیست، بلکه هر کس به تتبع در تاریخ علاقه‌مند است، به ناگزیر با آن سر و کار خواهد یافت. با وجود فراگیری اندیشۀ مهدویت در تمامی فرق و مذاهب اسلامی، این اندیشه در همۀ فرقه‌های اسلامی به یک قوت و شکل نیست، بلکه این آموزه در بین شیعیان امامی از جایگاه مهم‌تری در قیاس با دیگر فرق اسلامی برخوردار است. بحث اعتقاد به حضور معصوم و غیبتش از انظار و به تبع آن کالبد‌شناسی بحث انتظار فرج و غیبت امام دوازدهم تفسیر عمل‌گرایانه از اصل امامت شیعه را به اندیشه و پویایی علمی و فکری فرامی‌خواند. این نوشتار آغازی است در بازنمایی پیامدهای باورداشت غیبت در عرصۀ علمی و فکری شیعیان در قرن سوم و چهارم. نویسنده در پاسخ به چرایی این مسئله، تصویری متفاوت از آموزۀ مهدویت در نزد عالمان شیعه برمی‌گزیند. در ادامه نیز یافته‌های تحقیق را یک به یک ذکر می‌کند. درآمد در بازشناسی شیعه در تاریخ، همواره کلیدی‌ترین عنصر فکری که موجب پدید آمدن گروه‌بندی‌ها و موضع‌گیری‌های مختلف در آن شده، باورداشت امامت بوده است. این اعتقاد که همیشه با یک شخصیت به نام امام گره خورده است، مورد تجزیه و تحلیل و تفسیرهای مختلف جریانات گوناگون واقع شده و موضع‌گیری‌های متفاوتی را در طول تاریخ پدید آورده است.  قرن سوم و چهارم از مقاطع حساس تاریخ شیعه و تأثیرگذار در سیر تفکر اعتقادی و سیاسی بوده است؛ عصری که در باور شیعه، آخرین امام منصوص الهی، تابع عوامل و قضایایی از چشم آدمیان مستور شد و به روشی دیگر در پی برقراری ارتباط با پیروانش برآمد و بی‌تردید مبدأ دغدغه‌ها و ابهام‌ها، پرسش‌ها و حتّی شبهاتی گردید. این دوره، از آن جهت شایسته تأمل است که دورۀ میانی عصر حضور ائمه و دورۀ غیبت کبری و ظرف زمانی برای انتقال از یک موقعیت اجتماعی به موقعیتی جدید به شمار می‌رود. کاوش پیرامون موضوع مورد بحث از دو جهت ضروری به نظر می‌رسد؛ نخست آن‌که یکی از راه‌های شناخت اصالت آموزۀ مهدویت، بررسی این باورداشت در سنّت جامعه‌ای است که این تفکر در آن پدید آمده، خود را شناسانده و به وسیلۀ مأمومان فهمیده و باورپذیر شده است. آن‌چه در تحلیل آموزۀ مهدویت معمولاً از آن غفلت می‌شود، وجود زمینه‌های جدی و ریشه‌های عمیق فکری و دینی باورداشت این آموزه و نقش‌آفرینی آن در عرصۀ علمی و فکری حیات شیعه است. به بیان دیگر نحوه‌های مختلف تلقّی و مواجهه با این باورداشت، راهی به سوی فهم هرچه بهتر آن باز می‌گشاید. از سویی دیگر بازکاوی آثار علمی و فکری باورداشت امام حاضر و زنده در جامعه شیعی بیان‌گر نوعی رسوخ اعتقاد به غیبت در جامعۀ شیعی است و این امر خط بطلانی است بر شبهاتی که غیبت را ساخته و پرداختۀ عالمان شیعی در سدۀ سوم هجری یا ابداع واقفیان می‌داند. (نک: احمد الکاتب، 1998) فرضیۀ این نوشتار این است که در دسترس نبودن امام غایب برای شیعیان به شکلی که او را نمی‌شناسند، سبب شده که دانستن اعمال و آرا و خواسته‌های امام برای شیعیان در مسائل جامعه غیرممکن گردد. با این همه، اعتقاد به وجود امام حاضر یا همان غیبت، به مثابۀ اصلی اعتقادی، خود سبب تحول و تغییر در حوزۀ علمی و فکری شیعه شده است. از این‌رو برای نشان دادن صحت این استدلال نکات زیر را باید پاسخ گفت:1. باورداشت غیبت چه تأثیری در حیات علمی و فرهنگی شیعیان داشته است؟2. آثار این باورداشت چه بوده است؟روشن است که نویسنده پیامدهای باورداشت غیبت را تنها در میان شیعیان اثنا عشری بررسیده است، نه دیگر فرقه‌های شیعی. مفهوم‌‌شناسی 1. غَیبت «غَیبت» اسم مصدر از ثلاثی مجرد «غاب یغیب» است و معنای لغوی آن ناپدید شدن و دور از چشم بودن است (مصری انصاری، 1405: ج1، 654) و در اصطلاح عبارت است از پنهانی زیستن حضرت مهدی(عج).غیبت امام عصر(عج) در روایات به دو دوره تقسیم می‌گردد: دورۀ اول با شهادت امام حسن عسکری(ع) در سال 260قمری آغاز و با درگذشت علی بن محمد سمری چهارمین و آخرین نائب خاص آن حضرت در سال 329قمری به پایان رسید. این دوران 69ساله به نام غیبت کوتاه یا غیبت صغری معروف شد و پس از آن، مرحلۀ دیگری از غیبت آغاز شد که به غیبت کبری مشهور است. تمایز و تفاوت این دو مرحلۀ غیبت، چنان‌که در روایات تذکر داده شده، در این بوده که در غیبت صغری، برخی از شیعیان خالص و وکیلان خاص یا نایبان، از جا و مکان امام آگاهی داشتند ولی در غیبت کبری کسی از این امر آگاه نیست، مگر معدودی از موالیان خاص دینی آن حضرت. 2. پویایی «پویا» که مصدر آن پوییدن است به معنای رفتن، دویدن، رفتنی نه به شتاب و نه نرم است. اما پویایی، حالت و چگونگی پویا و صفت پویندگی است. (دهخدا، 1373: ج13، 556 - 558) مفهوم پویایی از سه عنصر حیات، بالندگی و استمرار تشکیل شده است. پویا انگاشتن مهدویت به این معناست که زنده است و همگام با سیر زمان پیش می‌تازد. مراد از پویایی آموزۀ مهدویت نیز یعنی آن‌که در بایگانی تاریخ و کتب علمی نباشد، بلکه در متن معرکۀ زمان قرار بگیرد و به کار اندیشمندان آید و چه کم و چه زیاد در حوزه‌های گوناگون علمی و فرهنگی نقش‌آفرینی کند. آموزۀ مهدویت که نمونه‌هایش در تاریخ شیعه کم نیست، در عرصه‌های گوناگون باورمندانش نقش‌آفرینی کرده است. چرایی نقش‌آفرینی مهدویت شیعی در حیات علمی و فکری باورمندان آن شاید در هیچ کدام از اندیشه‌های موعود ادیان و مکتب‌های مختلف جهان، موردی به جز تشیع دوازده امامی را نتوان یافت که موعودش الزاماً بایستی «امام» باشد. گو این‌که مفهوم «امام» با ابعاد و ویژگی‌های خاصی که در تشیع دوازده امامی مطرح است، در دیگر ادیان و مذاهب مطرح نیست. (موحدیان عطار، 1388: 463) با در نظر گرفتن این حقیقت و با بررسی ویژگی‌ها و خصوصیات امام در تفکر شیعی چون مقام هدایت‌گری، خلیفۀ خدا بودن، حجت الهی و نور خدا بر روی زمین، به اصل‌ترین و اصلی‌ترین رسالت و کارکرد انقلاب مهدوی می‌توانیم پی ببریم. آن‌چه در موعود باوری شیعی، جوهری‌تر است، نه صرفاً برقراری رفاه، عدل و امن در زمین است و نه حتی فقط اجرای احکام و حدود الهی است، بلکه ظهور حق در زمین در همۀ ابعاد است؛ چیزی که تا کنون هیچ نبی یا امامی به‌طور کامل و آشکار، مجال برپایی و تحققش را نیافته است. (همو: 465) این ویژگی منحصر به فرد سبب می‌شود که با رهیافت نقل‌گرایانه محض و احساسی از آموزۀ مهدویت که با نقلیات و روایات تاریخی متهافت و متناقض همراه است مواجه نشویم و آموزۀ مهدویت را بیش از آن‌که پیش‌گویی آخرالزمانی بپنداریم، اصل اعتقادی بینگاریم. مدعای نویسنده این است که همۀ ارکان لازم برای آفرینش تحول علمی و اجتماعی حقیقی، همه‌جانبه و کامیاب در آموزۀ مهدویت شیعی گنجانده شده است. این ویژگی ممتاز مهدویت شیعی از آن‌جا ناشی می‌شود که مهدی موعود(عج) مورد اعتقاد و انتظار شیعه، حاضر است و غیبت آن حضرت فقط به معنای عدم ظهور است. تشیع تنها مکتب و مذهبی است که منجی و موعودش زنده و عینی است و مانند دیگر مکاتب و ادیان به آینده نامعلوم واگذار نشده است. در مکتب شیعه پندار انسان‌ها به این‌که روزگاری، نیروی عادلانه مجهول، ظلم را از صفحۀ گیتی ریشه‌کن می‌کند، از موضوعی فقط در دامنۀ مباحث غیبی به صورت باوری پیرامون یک موجود واقعی زندۀ ملکوتی درآورده که تمام مشخصاتش شناخته شده است. (صدر، 1384: 19)از این منظر، حکمت غیبت آن است که انسان‌ها به تمهید شرایط و مقدماتی بپردازند تا با تلاش و مشقت بسیار شرایط معرفت و طاعت امام را احراز کنند. سازگاری با فطرت انسانی، عقل، اصالت اسلامی و غنای محتوایی منابع مهدوی و دیگر غیر قوم‌مدارانه و غیر منطقه‌ای بودن منجی شیعه و همچنین برآورده‌سازی سعادت دنیایی بشر و انسجام و استحکام درونی آموزه، از مهم‌ترین ویژگی‌های مهدویت شیعی است که سبب می‌گردد اندیشۀ مهدویت در میان شیعیان به مثابۀ الگویی برای آفرینش تحولات عظیم، یا فلسفه‌ای مرموز برای تحلیل و تفسیر روند حوادث حال و آیندۀ جهان عمل کند. راز ماندگاری، بالندگی و نقص‌ناپذیری اندیشۀ مهدویت در تفکر شیعی در همین شفافیت، قطعیت، مستند و مستدل بودن است. یافته‌های تحقیق 1. شکل‌گیری میراث مکتوب مهدوی شیعه در قالب غیبت‌نگاری منابع اهل سنّت احادیث مهدویت را با نشانه‌های برپایی قیامت به هم آمیخته‌اند. از این‌رو کتاب‌هایی با عنوان اشراط الساعة یا علامات القیامة نوشته‌اند و روایات مربوط را در آن‌ها ذکر کرده‌اند. از سویی دیگر آنان کتاب‌هایی با عنوان فتن یا ملاحم یا ترکیبی از آن دو نوشته و این احادیث را در آن‌ها آورده‌اند. کتاب‌های ملاحم و فتن به پیش‌گویی‌هایی اختصاص دارد که پیامبر اکرم(ص) و صحابه دربارۀ حوادث تلخ و شیرین آیندۀ مسلمانان بیان کرده‌اند. در بیش‌تر منابع روایی اهل سنّت چنین عنوانی وجود دارد و روایات مربوط به ظهور و علایم را می‌توان در آن یافت. الفتن نعیم بن حماد (م228ق) قدیمی‌ترین و مهم‌ترین کتابی است که از مهدی سخن به میان آورده است. در بسیاری از این کتاب‌ها مباحث مربوط به مهدویت، از آن جهت ذکر می‌شود که یکی از رویدادهای آخرالزمان و قیامت است. (نک: مروزی، 1424) اما از دیرباز تا کنون شیعیان کتاب‌های متعددی را در تبیین مسئلۀ مهدویت نوشته‌اند. آثار به جا مانده از میراث مکتوب شیعه در حوزۀ مطالعات مهدوی و به خصوص غیبت‌نگاری‌ها قابل مقایسه با اهل سنّت نیست. البته دلیل این مهم را بایستی در چند امر زیر جست: 1. حاکمیت اصل اساسی «امامت» در تفکر شیعه و تأکید این اصل بر نصب، نص و عصمت، موجب گردید در روزگار غیبت امام معصوم(ع)، نگاه علمای شیعه در قیاس با علمای اهل سنّت تفاوت جدی کند. از سویی دیگر حضور و زنده بودن امام غایب و پیوند آن با اندیشۀ انتظار سبب این دگرسانی در رویکرد شده است. 2. ریشۀ دوگانگی رویکرد شیعه و اهل سنّت به مسئلۀ مهدویت را بایستی در منابع مرجعیت دینی متفاوت در دو مکتب جست‌. عمدۀ منبع دینی اهل سنت قرآن و سنت نبوی اما به تفسیر و قرائت عالمانی است که معرفتشان را بیش‌تر از صحابه و تابعین اخذ کرده‌اند. برای نمونه، ابن حماد در باب‌های 29 - 44 کتاب الفتن که پیرامون مهدی و سفیانی است حدود 170روایت نقل می‌کند که تنها حدود 25روایت به معصوم می‌رسد و دیگر اسناد کتاب به افرادی چون سعید بن سنان، کعب الاحبار، زهری و ارطاة بن منذر ختم می‌شود. این‌گونه سندها از نظر اهل سنّت موقوف است، یعنی حجت نیست؛ زیرا سند آن به صحابی متوقّف است. (مروزی، 1424: 186 -205) اما عمدۀ منبع دینی تشیع پس از قرآن، مکتب اهل‌بیت(ع) است. فراوانی روایات مهدویت و نیز تبیین مسئلۀ غیبت از سدۀ اول تا سوم به گونه‌های مختلف نشان‌دهندۀ پیشگویی‌های معصومان(ع) است. البته در قرن اول اندکی روایات به صورت اجمالی پیرامون غیبت برای افراد ویژه‌ای بیان شده که نشان از رازآلودی آن در آن دوره است، ولی در قرن دوم آن روایات گسترش یافت که شیوع بحث مهدویت را در آن دوره نشان می‌دهد. (غلام‌علی، 1388: 161) در این روایات به وقوع یقینی غیبت، اوصاف غیبت، بن‌مایه‌های غیبت در ادیان پیشین، چرایی و چگونگی غیبت اشاره شده است. نعمانی در کتاب الغیبة بعد از ذکر نود روایت در موضوع غیبت متذکر می‌شود که این نود روایت بخش اندکی از مجموع روایات در موضوع غیبت است. (نعمانی، 1376: 275) 3. غیبت امام دوازدهم در سال 260قمری، تحولی جدید در جامعۀ شیعه پدید آورد که تا مدتی دست‌کم بخش عمده‌ای از جامعه شیعه را دچار حیرت و سردرگمی کرد. پیش از این شیعیان همواره لزوم وجود امامی زنده و حاضر را در هر عصر، اصلی اساسی در دین می‌دانستند، چنان‌که معتقد بودند با غیبت آن حضرت، می‌بایست از مستور شدن امام خود دفاع کنند. برای درک وضعیت پیش آمده باید به انشعابات شیعه در این روزگار توجه کرد. نوبختی چهارده فرقه (نوبختی، 1368: 79) و مسعودی بیست فرقه (مسعودی، 1374: ج2، 599) برای شیعیان ذکر می‌کنند. عده‌ای از امامیه این‌گونه استدلال می‌کردند که اگر امام مهدی(عج) در سال 256قمری متولّد شده باشد، در سال 329قمری، سال آخر غیبت صغری، 73 ساله بوده و با عمر طبیعی انسان موافق است. اما حیرت و سؤال از چگونگی غیبت و مدت آن با طولانی شدن غیبت کبری بسیاری از شیعیان را به شک و تردید فرو برد. این حیرت و سرگردانی با گرویدن برخی از امامیه به زیدیه، صورت دشواری یافت. شیخ طوسی (م460ق) در اشاره به این مطلب می‌نویسد: از استادم شنیدم که ابوالحسین هارونی علوی معتقد به حق و امامیه بوده اما امر بر او ملتبس شده و مذهب حق را ترک گفته است. (طوسی، 1364: ج3، 1) در این راستا علمای شیعه مهم‌ترین وظیفۀ خود را نجات شیعیان از این حیرت و سردرگمی می‌دانستند، چنان‌که شیخ صدوق می‌نویسد کمال‌الدین را زمانی جمع‌آوری و انشاء کرده که در نیشابور بوده است؛ زیرا غیبت امام موجب حیرت و تحیر در بین اکثریت شیعیانی شده بود که او را ملاقات می‌کردند. 4. باور شیعیان به غیبت امام عصر(عج) از برای مخالفانشان تیرهایی ساخته است که به سبب آن بر شیعیان می‌تازند و تیرهای انتقاد و اتهام بر ایشان می‌اندازند. ابوالقاسم بلخی (م319ق) معتزلی کتاب المسترشد را در موضوع امامت و در رد عقاید شیعه نوشت. (طوسی، 1420: 389) اما زیدیه بیش از دیگران بر انتقاد از امامیه پای می‌فشردند، شیخ صدوق در کمال‌الدین تصریح می‌کند که زیدیه در خرده‌گیری بر امامیه بیش از دیگران اصرار دارند. (صدوق ،1422: 126)  مهم‌ترین عالم زیدی ناقد آرای امامیه در مسئلۀ غیبت در آن روزگار، ابوزید عیسی بن محمد بن احمد (م326ق) است. اثر مشهور وی الاشهاد به شمار می‌آید. شیخ صدوق در کمال‌‌الدین به این کتاب با عنوان انتقادات متکلمی زیدی و بدون تصریح به نام وی اشاره می‌کند. محور این انتقادها، حصر تعداد امامان در دوازده تن است. سخن زیدیه این بود که چنین عقیده‌ای در میان امامیه قولی است که آن‌ها در پی غیبت ابراز کرده‌اند. (همو: 67) زیدیه، تردید و حیرت شیعیان در تعیین جانشین امامان بعد از درگذشت آنان را دلیلی بر جعل روایات دوازده امام می‌دانستند. (همو: 74) چهارچوب فکری زیدیه بر مبارزه مبتنی بود و رفتار منفعلانه امامیه را جایز نمی‌دانستند و نیز قیام و خروج را از شرایط امام می‌شمردند. (بغدادی، 1997: 77) این شبهات سبب گردید که عالمان شیعه نیز از همان آغاز وقوع غیبت، به دفاع از این مسئله بپردازند و کوشیدند با شیوه‌ها و روش‌های گوناگون شبهات را پاسخ گویند. شیخ مفید (م 413ق) کتاب‌های المسائل العشرة فی الغیبة، مختصر فی الغیبة، جوابات الفارقین فی الغیبة، النص علی الطلحی فی الغیبة و الجوابات فی خروج الامام المهدی را در راستای پاسخ‌گویی به این‌گونه شبهات نوشت. (نجاشی، 1416: 399) بغدادی اختلاف امامیه و زیدیه در غیبت را به خوبی ترسیم کرده و شعر زیر را از قول شاعر زیدی در پاسخ به شاعر امامی آورده است: امامنا منتصب قائم                         لا کالّذی یطلب بالغربلة کلّ امام لایری جهرة                         لیس یساوی عندنا خردلة    (بغدادی، 1997: 77) با جست‌و‌جو در کتاب‌های فهرست نام 52 نفر از راویان شیعه یافت می‌شود که در عصر حضور معصومان تا پایان قرن پنجم کتاب‌هایی در موضوع غیبت نوشته‌اند. هجده نفر از نویسندگان این مجموعه پیش از غیبت، پانزده نفر در دوران غیبت صغری و نوزده نفر در دوران غیبت کبری تا پایان قرن پنجم بوده‌اند. (نک: غلام‌علی، 1386) متأسفانه از این کتاب‌های بسیار، تنها اندکی در گذر زمان از گزند حوادث رهیده و به دست ما رسیده است.  از دیگر کتب جز نامی در فهرست‌نگاری‌ها یافت نمی‌شود. بخش مهی از کتاب‌های مربوط به غیبت که در اواخر قرن دوم و پیش از میلاد امام مهدی(عج) نوشته شده است مربوط به واقفی‌هاست. علی بن حسن طایی معروف به طاطری (نجاشی، 1416: 254) و حسن بن سماعه (م263 ق) از واقفی‌هایی هستند که در غیبت‌نگاری بر همگان پیشی گرفته‌اند. (همو: 255) غیبت‌نگاران امامی کتاب‌های خود را با عناوینی چون الغیبة، أخبار المهدی، اثبات الغیبة، کشف الحیرة، اخبار القائم و الفتن و الملاحم (نک: همو) می‌نگاشتند و در این کتاب‌ها موضوعات مرتبط با حضرت ولی‌عصر(عج) چون غیبت امام عصر(عج)، تعداد غیبت‌ها، سبب غیبت، علّت طولانی شدن غیبت، علایم پیش از ظهور، هرج و مرج‌ها، کثرت فساد در زمین، موانع ظهور و غیبت پیامبران پیشین و... بحث و بررسی شد. مهم‌ترین عالمان امامی که در عصر حضور امامان به غیبت‌نگاری شهرت یافتند عبارتند از: عبّاس بن هشام ناشر اسدی (م 219) از اصحاب امام رضا(ع) (نجاشی، 1416: 280)، ابراهیم بن صالح انماطی (همو: 15)، محمد بن حسن بن جمهور (همو: 337)، عبدالله بن جعفر حمیری که کتاب‌های متعدّدی چون الغیبة، المسائل و التوقیعات، الفترة و الحیرة و قرب الاسناد الی صاحب الأمر را نگاشته است (همو: 147)، ابراهیم بن اسحاق نهاوندی (همو: 190)، معلّی بن محمد بصری (همو: 381)، حسن بن علی الناصر (همو: 40)، حسن بن محمد بن احمدصفّار (همو: 64)،  سلامة بن محمد بن اسماعیل (م339ق) که کتاب الغیبة و کشف الحیرة را نگاشت (همو: 191)، علی بن محمد بن ابراهیم رازی (همو: 257)، فضل بن شاذان نیشابوری که آثار فراوانی با موضوع مهدویت با نام‌های: القائم، الملاحم، اثبات الرجعة، حدیث الرجعة و الغیبة نگاشته (همو: 807) نسخۀ خطی کتاب الغیبة او هم‌اینک موجود است (آقابزرگ تهرانی، 1403: ج16، 78) و علی بن مهزیار اهوازی که از راویان امام رضا و امام جواد(ع) بوده و دو کتاب به نام‌های القائم و الملاحم نگاشته است. (نجاشی، 1416: 253) در روزگار غیبت صغری و دهه‌های ابتدایی غیبت کبری مهم‌ترین اشخاصی که به غیبت‌نگاری شهرت یافته‌اند عبارتند از: حسن بن محمد بن احمد صفّار (همو: 64)، احمد بن علی بن خضیب ایادی (همو: 97)، مظفّر بن علی بن حسین طهرانی (خویی، 1403: ج18، 179)، سلامة بن محمد بن اسماعیل (نجاشی، 1416: 192)، عبدالعزیز بن یحیی جلودی (همو: 240)، ابوالقاسم علی بن احمد کوفی (همو: 265)، علی بن محمد بن ابراهیم رازی (همو: 257)، محمد بن علی بن فضل بن تمام (همو: 446)، احمد بن نوح سیرافی (همو: 86) و علی بن بابویه رازی (م339ق) صاحب کتاب الامامة و التبصرة من الحیرة هستند. (همو: 261) کهن‌ترین و مهم‌ترین منبع شیعی در موضوع غیبت که در قرن چهارم نگاشته شده و تا به امروز کتاب مرجع محسوب می‌شود، کتاب الغیبة ابوعبدالله محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی معروف به ابن ابی‌زینب (م 360ق) از محدثان دورۀ غیبت صغری و دیگری کتاب کمال الدین و تمام النعمة محمد بن علی بن بابویه معروف به شیخ صدوق (م381ق) است. نعمانی در کتابش بنا را بر نقل روایات می‌گذارد و به ندرت توضیحی از خود می‌افزاید. نعمانی از نخستین عالمان شیعی است که با استفاده از روایات فراوانی که دو غیبت برای حضرت حجّت(عج) پیش‌بینی کرده‌اند به تطبیق آن بر دوران حضور سفیران در غیبت صغری و دوران عدم حضور سفیران خاص پرداخته است. وی روایات فراوانی را از احمد بن هوذه و علی بن احمد بندیجی نقل می‌کند که در فهرست‌نگاری‌ها نامی از آنان نیست. (صادقی، 1385: 27) تألیف این کتاب گویا به سال 342قمری به پایان رسیده، نعمانی این کتاب را در 26 فصل سامان داده است. محتوای کتاب شیخ صدوق نیز از این جهت ارزشمند است که شیخ صدوق بر مأخذهای اصلی شیعه (الاصول) که قبل از سال 260ق گردآوری شده دسترسی داشته است. لذا وی در مواردی خواننده را به نویسندگانی چون حسن بن محبوب، فضل بن شاذان، حسن بن سماعه، صفار حمیری و ابن بابویه ارجاع می‌دهد. (حسین، 1377: 26) اهمیت ویژۀ کتاب شیخ صدوق در نقل آرا و سخنان ابوجعفر محمد بن عبدالرحمان ابن قبه رازی (متوفی قبل از 319ق) است. (صدوق، 1422: 157)  دانسته‌های ما دربارۀ این عالم امامی به نکاتی محدود است که ابن ندیم (ابن ندیم، 1381: 225) و نجاشی (نجاشی، 1416: 375) آورده‌اند. شیخ صدوق از کتاب‌های او چون «نقض کتاب الاشهاد ابو زید علوی» (صدوق، 1422: 124) و «النقض علی ابی الحسن علی بن احمد بشار» مطالبی نقل می‌کند. (همو: 52) از دیگر جنبه‌های با اهمیت این کتاب نقل برخی توقیعات صادر شده از ناحیۀ مقدسه است. شیخ صدوق برخی از مطالب این بخش کتاب را از متون کهن‌تر و گاه به نحو شفاهی از برخی مرتبطان با نواب اربعه نقل کرده است. (همو: 520) یکی از متون کلامی که تنها به واسطۀ نقل شیخ صدوق در کتاب کمال‌الدین از آن اطلاع داریم، کتاب التنبیه فی الامامة تألیف متکلم نامدار امامی عصر غیبت صغری، ابوسهل اسماعیل بن علی بن اسحاق نوبختی (م311ق) است. (همو:118) اهمیت کتاب التنبیه، اطلاعات مهمی است که در باب نواب اربعه و توقیعات در بردارد.  قدیمی‌ترین گزارش دربارۀ توقیعات، گفتۀ ابوسهل نوبختی است. شیخ صدوق در کتاب کمال‌الدین در واقع خواسته است که با آن‌چه مخالفان شیعه در موضوعات غیبت پیامبران یا طول عمر افراد یا... گزارش کرده‌اند بر آنان احتجاج کند و گاه تصریح می‌کند که این اخبار شگفت‌تر از غیبت امام مهدی(ع) است، ولی شگفت است که چگونه مخالفان آن را پذیرفته ولی غیبت حضرت مهدی(عج) را انکار می‌کنند. (همو: 558-564)نزدیک به صدسال بعد از شیخ صدوق، کتاب دیگری با نام الغیبة، به قلم شیخ طوسی (م460ق) در قرن پنجم تألیف گردید که به لحاظ شکلی شباهت فراوانی با   کمال‌الدین دارد ولی به لحاظ محتوایی با آن متفاوت است. 2. بالندگی و پویایی کانون‌های علمی شیعه پیش از غیبت امام دوازدهم، تنها مرجع مطمئن و مورد اعتماد شیعیان در امور دینی و حتی غیردینی، امامان(ع) بودند و اگر شیعیان به منابع و مراجع دیگری نیز توجه داشتند، آن منابع وثاقت و قابل اعتماد بودن خود را با تأیید و تقریر از ائمه(ع) یافته بودند. پراکندگی شیعیان در سراسر جغرافیای اسلامی و نیز غیبت امام دوازدهم(عج) نیاز شیعیان به مرجع شایسته در امور دینی را دوچندان می‌کند؛ مرجعی که در حل مشکلات و مسائلشان به او مراجعه می‌کنند. اگرچه با تشکیل سازمان وکالت، از روزگار امام صادق(ع) رهبری امور دینی امامیه در مناطق دوردست بر عهدۀ وکلا بود و آنان ضمن برخورداری از اجازۀ صریح امام عصر خود، هیچ‌گاه از مراجعه به او در استفتاء احکام شرعی بی‌نیاز نبودند، در روزگار غیبت کبری که دسترسی به امام معصوم تقریباً ناممکن بود، گرفتن تصمیم راهبردی برای امام دوازدهم(عج) مبنی بر رجوع به راویان احادیث در حوادث پیش‌ آمده است. (صدوق، 1422: 484) از سوی دیگر عملکرد موفّق وکلا و علمای امامیه پیش از غیبت کبری سبب شده بود که علما که بهترین زمینه را برای زعامت جامعۀ امامیه در مناطق گوناگون فراهم کنند، هرچند که این زعامت دینی، هرگز آن‌ها را در مقام حاملان خلافت امام معصوم(ع) نمی‌نهاد. باورداشت غیبت امام دوازدهم(عج) سبب شده بود که علمای امامیه، خود را تنها عالم دینی صرف ندانند بلکه خود را جانشین امام زنده‌ای بینگارند که بایستی از اصول مذهب به بهترین وجه حمایت کنند.نگارنده بر این نکته پای می‌فشارد که میان غیبت امام عصر(عج) و جهت‌گیری‌ها و مناسبات اجتماعی و سیاسی اهل‌بیت(ع)، رابطه‌ای انکارناپذیر یافت می‌شود. بر همین اساس، ائمۀ اطهار(ع) در طول دورۀ حدود 250سال حضور خود در میان مردم و در شرایطی که فاقد ابزار معمول و اهرم متعارف اعمال قدرت و حاکمیت از جمله قدرت سیاسی و نظامی بودند، جامعۀ شیعه را برای رویارویی با غیبت امام عصر(عج) آماده می‌کردند. از روزگار امام صادق(ع) به بعد، ائمه(ع) نوعی فرهنگ را در میان شیعیان رواج دادند که در عین حال که حضور امام در رأس هرم مورد قبول همه بود، مراجعه به امام رو به کاهش بود و سیر نزولی داشت. در این فرهنگ، علما طبقه‌ای شاخص معرفی می‌شدند و مراجعه به آنان به عنوان یک فرهنگ به جامعه تزریق شد. این راهکار چنان جا افتاده بود که گاه عالمان یک منطقه از دانشمندان حوزه‌های دیگر، در مسائل علمی نظرخواهی می‌کردند، جالب آن‌که حسین بن روح نوبختی نایب سوم در دوران غیبت صغری، کتابی را به منظور ارزیابی و تعیین صحت مطالبش به نزد دانشمندان قمی فرستاد (طوسی، 1417: 390) تا آن کتاب را بررسی کنند و اگر مطلبی مخالف رأی آنان در آن کتاب دیدند به وی یادآورند. به هر حال، در مواجهه با بحران ناشی از تجربۀ جدیدی که شیعیان با آن روبه‌رو شدند، علمای امامیه رسالت سنگینی برعهده گرفتند. آنان موظف بودند که از نظام امامت در عصر غیبت دفاع کنند و از ‌نظر حدیثی، تفسیری، فقهی و کلامی نیز پاسخ‌گوی سؤالات شرعی مردمی باشند. همین امر سبب پویایی و بالندگی حوزه‌های علمی شیعه شد. نیم‌نگاهی به حوزه‌های علمی شیعه در قرن سوم و چهارم، بهترین شاهد بر این ادعاست. برای نمونه، حوزۀ علمی کوفه، مکتب فقهی و حدیثی خود را حفظ نمود و در این عصر راویان و محدثان بسیاری را در قرن سوم و چهارم به جامعۀ شیعی عرضه نمود که مهم‌ترین آنان عبارتند از: ابوعلی احمد بن محمد بن عمار (م346ق)، (طوسی، 1417: 75)، احمد بن میثم بن ابی نعیم (م 270ق)، (نجاشی، 1422: 88)، محمد بن حسین بن حفص خثعمی (م317ق)، (طوسی، 1420: 422) و علی بن محمد بن زبیر اسدی (م348ق)، (همو:420) حوزۀ علمی بغداد با رویکردی کلامی در قرن سوم و چهارم به رشد و تعالی رسید. در این دو قرن متکلمان بزرگی نظیر ابوعیسی محمد بن هارون ورّاق (م247ق)، (نجاشی، 1422: 372) و احمد بن یحیی رواندی، (م 245ق) می‌زیستند.حوزۀ علمی قم در قرن سوم و چهارم رویکردی حدیثی داشت که گرایش‌های کلامی در آن هیچ جایگاهی نداشت. در این دوران محدثان بزرگی در قم تربیت یافتند و به چنان تبحری در فن حدیث رسیدند که در تصحیح متون حدیثی، مورد مراجعۀ دیگر محدثان شیعه قرار گرفتند. قم بزرگ‌ترین کانون مبارزه با انحرافات بود. آنان نسبت به هرگونه حرکت انحرافی و اندیشۀ نادرست واکنش نشان می‌دادند و با آن برخورد می‌کردند. خاندان‌ بزرگ اشعریان، برقی و آل بابویه در عرصۀ علمی این شهر خوش درخشیدند. (حسین‌زاده شانه‌چی، 1386: 267) بزرگ‌ترین محدثان این شهر در قرن سوم و چهارم عبارتند از احمد بن محمد بن خالد برقی (م280ق)، (نجاشی، 1422: 86) احمد بن محمد بن عیسی (م280ق)، (همو: 81) محمد بن احمد بن یحیی اشعری (م280ق)، (همو: 348) سعد بن عبدالله قمی (م299ق)، (همو: 177) ابوعلی احمد بن ادریس (م306ق)، (همو: 92) علی بن حسین بن موسی بن بابویه (239ق)، (همو: 261)محمد بن حسن صفار (م290ق)، (همو: 345) احمد بن حسن بن الولید (م363ق)، عبدالله بن جعفر حمیری (م289ق)، (همو: 219). در حوزۀ علمی ری که بسیاری تحت‌تأثیر مکتب قم بودند، محدّثانی نظیر محمد بن جعفر اسدی (م312ق)، محمد بن حسّان رازی (طوسی، 1420: 435) و محمد بن یعقوب کلینی (م329ق) زندگی می‌کردند.در نیشابور خاندان فضل بن شاذان نیشابوری در قرن سوم و چهارم خوش درخشیدند. چهرۀ شاخص این خاندان در این روزگار، ابومحمد فضل بن شاذان (م260ق) است. علی بن قتیبة نیشابوری و محمد بن اسماعیل بندقی، داود بن ابی‌زید نیشابوری (طوسی، 1420: 183) مهران بن سلیمان نیشابوری (همو: 163) از دیگر افراد شاخص حوزۀ علمی نیشابور هستند. در سمرقند و کش، دانشمندانی چون حسین بن اشکیب سمرقندی (صدوق، 1422: 438)، جعفر بن محمد بن ایوب سمرقندی (همو: 353)، جعفر بن محمد معروف به کشّی (طوسی، 1420: 353) و محمد بن مسعود عیاشی (طوسی، 1415: 439) به دفاع از کیان مذهب شیعه مشغول بودند. به هر روی راهبرد مراجعه به عالم به جای مراجعه به امام به مثابۀ پشتوانۀ علمی غیبت امام عصر(عج)، نه تنها جامعۀ شیعی را با بحران روبه‌رو نکرد که در افقی متفاوت دانشمندان شیعی را به تکاپوی علمی فراخواند. این راهبرد که ریشه در سازمان وکالت داشت با کارویژه‌های مطمح نظر در روزگار غیبت، در صحنۀ عمل و منصۀ ظهور نیز توانمند ظاهر شد. نگارنده از آن جهت که یکی از شاخص‌های اساسی و معتبر در سنجش وضعیت علمی هر عصری را وجود دانشمندان آن دوران تلقّی می‌کند، شمار اندکی از آنان را بر شمرد. شمار مراکز علمی و نهادهای آموزشی، آثار علمی و عالمانۀ اندیشمندان شیعی در رشته‌های حدیث، فقه، عقاید و کلام، خداشناسی، امامت، رجال، تاریخ، فضایل و مناقب، نوادر، طب، شعر و ادب و نیز مهاجرت‌ها و سفرهای علمی در قرن سوم و چهارم از دیگر معیارهای سنجش وضعیت علمی شیعیان در قرن سوم و چهارم است که ذکر همگی آن در این مختصر نمی‌گنجد.  منابع 1.         ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ترجمه: محمدرضا تجدد، تهران، اساطیر، 1381ش. 2.         امین، سیدمحسن، اعیان الشیعة، تحقیق: حسن امین، بیروت، دارالتعارف، بی‌تا. 3.         بغدادی، عبدالقادر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالمعرفة،‌ 1997ق. 4.         تبریزی، حافظ حسین، روضات الجنان و خبات الجنان، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1344ش. 5.         جواهری، محمدرضا، اجتهاد در عصر ائمه معصومین(ع)، قم، بوستان کتاب،‌ 1381ش. 6.          حسین، جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ترجمه: آیة‌اللّهی، تهران، امیرکبیر، 1377ش. 7.         حسین‌زاده شانه‌چی، حسن، اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیعه در غیبت صغری، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،‌ 1386ش. 8.         خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، دارالزهراء، 1403ق. 9.         دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامۀ فارسی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1373ش. 10.       صادقی، مصطفی، تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،‌ 1385ش. 11.       صدر، سیدمحمد باقر، انقلاب مهدی و پندارها، ترجمه: سیداحمد علم‌الهدی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1384ش. 12.       صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کمال‌الدین و تمام‌النعمة، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، 1422ق. 13.       طبرسی، ابوعلی فضل بن حسن، الاحتجاج، نجف، 1386ق. 14.       طوسی، خواجه نصیرالدین، رساله امامت، به کوشش: محمدتقی دانش‌پژوه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1335ش. 15.       طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1364ش. 16.        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، رجال، تحقیق: جواد القیومی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، 1415ق. 17.       ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، الغیبة، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، 1417ق. 18.       ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، فهرست کتب الشیعة و اصولهم، قم، مکتبة المحقق الطباطبایی،‌ 1420ق. 19.       طهرانی، آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت، در الاضواء، 1403ق. 20.       غلام‌علی، مهدی، «بن‌مایه‌های غیبت امام عصر(عج) در روایات»، علوم حدیث، ش53، 1388ش. 21.       ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، «درآمدی بر غیبت‌نگاری»، حدیث اندیشه، ش3، 1386ش. 22.       فؤاد، ابراهیم، «گذاری تاریخی بر اندیشه‌های سیاسی شیعه»، کاوشی نو در فقه اسلامی، ش23، 1389ش. 23.       کاتب، احمد، تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری الی ولایة الفقیه، بیروت، دارالجدید، 1998م. 24.       کریمی زنجانی اصل، محمد، «فقه اسلامی امامیه؛ تأملی بر نخستین دوران تدوین»، فصل‌نامه تحقیقات اسلامی، سال سیزدهم، ش1 و 2، 1378ش. 25.       کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دارالاسوه للطباعة و النشر، 1418ق. 26.        گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، تهران، سمت، 1379ش. 27.       مدرسی طباطبایی، سیدحسین، مقدّمه‌ای بر فقه شیعه، ترجمه: محمدآصف فکرت، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، 1368ش. 28.       مروارید، علی‌اصغر، الینابیع الفقیه، بیروت، مؤسسة فقه الشیعه، 1410ق. 29.       مروزی، نعیم بن حماد (ابن‌حماد)، الفتن، تحقیق: احمد بن شعبان و محمد بن عیادی، بیروت، مکتبة الصفا، 1424ق. 30.       مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1374ش. 31.       مصری انصاری، جمال‌الدین محمد بن مکرم (ابن‌منظور)، لسان العرب، قم، نشر ادب حوزه،‌ 1405ق. 32.       مفید، محمد بن محمد بن نعمان، التذکرة باصول الفقه، بیروت، دارالمفید، 1414ق. 33.       مفید، محمد بن محمد بن نعمان، ـالمقنعة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، 1410ق. 34.       موحدیان، عطار، علی، جوهره مهدویت؛ گونه‌شناسی اندیشه منجی در ادیان، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، 1388ش. 35.       موسوی، علی بن حسین (سیدمرتضی)، الذریعة الی اصول الشیعة، تحقیق: ابوالقاسم گرجی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1363ش. 36.        نجاشی، احمد بن علی، الرجال، تحقیق: سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، 1416ق. 37.       نعمانی، ابن ابی زینب، الغیبة، ترجمه: محمد جواد غفاری، تهران، نشر صدوق،‌ 1376ش. 38.       نوبختی، حسین بن موسی، فرق الشیعة، ترجمه: محمدجواد مشکور، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی،‌ 1368ش. امیرمحسن عرفان منبع: فصلنامه مشرق موعود شماره 17 ادامه دارد...

94/03/07 - 03:53





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن