تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  انبر مناسب دستگاه تسمه کش اگر نگاهی به یک یخچال یا اجاق گازی که در کارتن است بیندازید، تسمه هایی د...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796904324




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اهمیت استراتژی بحرین؛ مانعی پیشاروی انقلاب


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
اهمیت استراتژی بحرین؛ مانعی پیشاروی انقلاب
اهمیت کشور کوچک بحرین از جمله استراتژیک بودن جایگاه این کشور به دلیل همسایگی با مناطق نفت خیز شرق عربستان و قرار گرفتن در مسیر انتقال نفت از خلیج فارس، بر دامنه ناکامی انقلاب در این کشور افزوده است.

خبرگزاری فارس: اهمیت استراتژی بحرین؛ مانعی پیشاروی انقلاب



بخش دوم و پایانی عوامل ناکامی و بازدارنده انقلاب بحرین تاکنون در بحرین، عوامل متعددی مانع از به ثمر نشستن حرکت های مردمی شده است که هر کدام به نحوی با وضعیت ژئوپلیتیکی کشور بحرین در ارتباط است که می توان به برخی از این عوامل اشاره کرد: 1. سرکوب شدید مردم توسط نیروهای نظامی آل خلیفه؛ 2. ورود نیروهای نظامی عربستان به بحرین و سرکوب معترضان؛ 3. حمایت نکردن قاطع کشورهای غربی و قدرت های منطقه ای و جهانی از حرکت های مردمی بحرین؛ 4. عدم اقدامات و تصمیمات قاطع از سوی سازمان ها و مجامع بین المللی به  ویژه سازمان ملل متحد در حمایت از مردم بحرین؛ 5. تفاوت های خاص جنبش بیداری مردم بحرین با سایر جنبش های مردمی عرب که آن را به موردی خاص تبدیل کرده است. دو نوع اقتدار در رابطه با رفتار حکومت آل خلیفه با معترضان در بحرین وجود دارد: ابتدا اقتدار مبتنی بر ساختار قانونی و رسمی که منبع و منشأ آن چیزی به غیر از رضایت مردم است و دوم، اقتدار ریشه دار؛ بدین معنا که رهبران و نخبگان، نظمی اجتماعی را بر پا می کنند و شهروندان با تأیید خود آن را مشروعیت می بخشند و در واقع مبتنی بر رضایت مردم است. (Lake, 2007: 54) در این راستا، کشورهای عربی با حمایت خارجی از سوی قدرت های بزرگ همواره بر اساس اقتدار مبتنی بر ساختار قانونی و رسمی خود عمل کرده اند و فاقد اقتدار ریشه ای بوده اند، به نحوی که نظم به وجود آمده در این کشورها بر اساس رضایت مردم نبوده و نوعی ثبات کاذب را در این کشورها شکل داده است. بنابراین واکنش حکومت آل خلیفه به اعتراضات، چیزی جز سرکوب شدید مردم نبوده است. علاوه بر سرکوب خیابانی معترضان، دولت بحرین در بخش رسانه ها و اطلاع رسانی نیز بسیار سرکوبگرانه عمل کرده است. حکومت بحرین در این رابطه به سانسور شدید رسانه های داخلی پرداخته است. بی توجهی مغرضانه رسانه های عربی و غربی به حرکت های مردمی بحرین (فضلی، 1390: 223) بر مشکلات معترضان افزوده است که این نحوه عملکرد، کاملاً متفاوت از عملکرد این رسانه ها در قبال جنبش های مردمی تونس، مصر و لیبی بوده است. برای مثال شبکه الجزیره به عنوان یکی از مهم ترین شبکه های عرب، با وجود اینکه تحت سلطه و نفوذ عربستان نیست ولی در مورد بحرین هرگز از خطوط تعیین شده از سوی ریاض فراتر نرفته و بسیار جهت دار به مسئله بحرین می پردازد. علاوه بر سرکوب مردم به وسیله نیروهای حکومتی بحرین، ما شاهد حضور نیروهای عربستانی نیز در بحرین هستیم. در این خصوص، عربستان با سه هدف عمده به سرکوب حرکت های مردمی بحرین به این کشور نیروی نظامی فرستاد: نخست، حفظ ثبات منطقه و جلوگیری از اشاعه این بی ثباتی و حرکت های مردمی به داخل عربستان؛ دوم اینکه بتواند ضمن حفظ روابط راهبردی با غرب نقش فعال تری در منطقه ایفا کند، و سوم جلوگیری از نفوذ احتمالی ایران بر اکثریت شیعه بحرین. (Coates Ulrichsen, 2012: 12-13) دخالت عربستان در بحرین یکی از مهم ترین عواملی است که تاکنون مانع از به ثمر نشستن بیداری اسلامی کشور بحرین شده است. در تاریخ 14 مارس 2011، 2000 سرباز شامل 1200 سرباز سعودی که با تانک پشتیبانی می شدند و همچنین 800 سرباز امارات متحده عربی، به دعوت پادشاه بحرین برای سرکوب تظاهرکنندگان به این کشور وارد شدند. (حاجی یوسفی و شهریار، 1391: 9) ریاض در قالب پیمان «سپر جزیره» تانک های خود را برای کمک به سرکوب قیام های مردمی روانه بحرین کرد؛ قیام هایی که از آن با تعبیر ناآرامی های فرقه ای و قومیتی یاد می کردند. اما به راستی چرا سعودی ها و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از این معترضان بیمناک شدند و این اعتراضات را به براندازی و آشوب تعبیر کردند، در صورتی که این اجتماعات مسالمت آمیز، به عنوان جنبشی مدنی، هیچ نشانی از خشونت و خصومت نداشت؟ شاید آنها را یاد جنبش های ملی گرایی در قرن گذشته می انداخت، زمانی که به دو کشور مراکش و اردن بر خلاف موقعیت های جغرافیایی، اما بر اساس واقعیت های سیاسی ناشی از انقلاب های منطقه، پیشنهاد ورود به بلوک قدرت خود را دادند. حتی کمک مالی به دولت جدید مصر و دیگر کمک های مالی نشان از این دارد که سلطان نشینان قصد تثبیت و گسترش نفوذ خود در سراسر منطقه خاورمیانه را دارند. (Jones, 2013: 2) عربستان بر این باور است که هرگونه تغییر در بحرین منجر به تغییر در عربستان به  ویژه مناطق شرقی این کشور به  دلیل همگونی های موجود بین این دو منطقه خواهد شد. «احساء» و «قطیف» که دو استان شرقی عربستان هستند، اکثراً خویشاوندند و هر تغییری که در بحرین ایجاد شود، بر این دو منطقه عربستان تأثیر خواهد گذاشت. (آدمی، 1391: 157) در همین ارتباط، هنری کسینجر، وزیر پیشین ایالات متحده آمریکا، معتقد است که «ازجمله انقلاب هایی که با جدیت می توان درباره آن حرف زد ولی غرب برای جلوگیری از نتایج آن، توجه کافی نشان نمی دهد، اتفاقاتی است که در بحرین جریان دارد». وی بر این باور است که منبع خطر انقلاب بحرین، ویژگی خاموش نشدنی بودن آن است و خطر انتقال آن به عربستان با اعلام مرگ «ملک عبدالله» پادشاه عربستان بسیار نزدیک است. (Kissinger, 2013) لذا بی دلیل نیست که عربستان در بحرین دخالت نظامی می کند و آن را بر اساس منشور شورای همکاری خلیج فارس توجیه و در جهت امنیت ملی خود ارزیابی می کند. عامل دیگری که در مورد جنبش های بحرین استثنا است، حمایت نکردن کشورهای غربی و قدرت های بزرگ از جمله آمریکا و اروپاست. در رابطه با حمایت کشورهای خارجی از بیداری اسلامی و حرکت های مردمی غرب آسیا و شمال آفریقا، مهم ترین نقش از آنِ قدرت های بزرگ بین المللی است. این قدرت ها به  ویژه آمریکا در مورد برخورد با این جنبش ها و حرکت های مردمی در موارد متعدد یکسان عمل نکردند. واشنگتن خطر بهره برداری ایران از تغییر رژیم در بحرین را علت اصلی مداخله و سکوت خود ابراز می کنند. اوباما در نطق خاورمیانه ای خود در 19 می 2011، از دیرینه بودن روابط آمریکا ـ بحرین و تعهد آمریکا به امنیت بحرین سخن راند و بدون هیچ گونه اشاره ای به اشغال بحرین توسط عربستان، ایران را متهم به فرصت طلبی از ناآرامی ها در بحرین کرد. وی همچنین در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در 21 سپتامبر 2011 از تلاش های مقامات بحرینی در جهت ایجاد اصلاحات در کشور خود قدردانی کرد، بدون اینکه حتی اشاره ای به اقدامات خشونت آمیز آل خلیفه در قبال خیزش های مردمی داشته باشد. (Katzman, 2013: 7-18) همچنین در رابطه با این موضوع باید توجه داشت که آمریکا و اروپا در لیبی مشغول شده اند و علاوه بر مسائل مصر، موضوع هسته ای ایران، همزمان مسائل دیگری از جمله حضورشان در عراق و افغانستان و همچنین موضوع سوریه در صدر اولویت هایشان قرار گرفته است و لذا برای جلوگیری از ناخشنودی بیشتر متحدان عرب خود، با اقدامات عربستان و دولت بحرین هیچ مخالفتی نکردند (فضلی، 1390: 222) تا نه تنها منافع شان به ویژه در رابطه با تأمین انرژی در شرایط بحران کنونی نظام سرمایه داری به راحتی حفظ شود، بلکه ثبات در بحرین نیز با بقاء نظام آل خلیفه تأمین شود. این نحوه عملکرد قدرت های بزرگ نیز کاملاً متفاوت از عملکرد آنها در قبال تونس، مصر، لیبی و سوریه بوده است. برای مثال اتحادیه اروپا از حرکت های مردمی تونس، مصر و لیبی حمایت کرد و از حاکمان خواست به خواسته های مردم احترام بگذارند و آنها را عملی کنند، اما واشنگتن از جنبش های بحرین به هیچ وجه حمایت نمی کند؛ زیرا منافع آمریکا در بحرین با حفظ و پایداری نظام آل خلیفه تأمین می شود، ولی در مورد لیبی از آنجا که ماندن قذافی چندان تأثیری در منافع استراتژیک آمریکا نداشت و همچنین منبع حمایتی برای قذافی در میان کشورهای مهم نمانده بود، با هماهنگ کردن کشورهای اروپایی، در قالب قوای نظامی ناتو به لیبی حمله کرد تا «قدرت همکاری دموکراتیک» را در راستای برقراری صلح و امنیت بین المللی به کار گیرد. ما در مورد لیبی شاهد حمایت های گسترده سازمان ملل متحد از مردم بودیم که مهم ترین و بارزترین آن قطعنامه های 1970 و 1973 شورای امنیت با هدف جلوگیری از کشتار غیر نظامیان، علیه حکومت معمر قذافی در لیبی بوده است. طی این قطعنامه ها نیروهای بین المللی بر اساس موازین حقوق بشری و اصل مسئولیت حمایت به لیبی حمله کردند و بدین صورت با اجازه سازمان ملل در لیبی مداخله نظامی صورت گرفت. در این رابطه شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه 1971 در تاریخ 26 فوریه 2011 ضمن محکوم کردن اقدامات سرکوبگرانه در چارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد به تحریم مالی و نظامی علیه لیبی پرداخت و همچنین دارایی سران حکومت لیبی را نیز مسدود کرد و مطابق قطعنامه 1973 در تاریخ 17 مارس 2011، شورای امنیت خواستار محاکمه عاملان کشتار غیرنظامیان در لیبی شده و دولت لیبی را مسئول حفظ جان مردم این کشور دانست و همچنین دولت لیبی را به نقض حقوق بشر در این کشور محکوم کرد. علاوه بر این، منطقه پرواز ممنوع را بر فراز آسمان لیبی برای جلوگیری از پرواز هواپیماهای نظامی قذافی برای سرکوب مردم ایجاد کرد. (مصفا و شمس لاریجانی، 1391: 151 ـ 150) با این تفاسیر، به روشنی شاهد اقدامات گسترده و گزینشی سازمان ملل در حمایت از حرکت های مردمی لیبی بودیم؛ ولی در مورد سرکوب مردم بحرین، سازمان ملل موضع گیری قاطعی اتخاذ نکرد. دبیرکل آن نیز تنها در یک مورد، خطاب به رهبران بحرین نگرانی های خود را از گزارشات رسیده از بحرین ابراز کرده و اعلام می کند: «ما اعمال زور علیه اعتراضات مسالمت آمیز مردمی را در هر نقطه ای از دنیا محکوم می کنیم». (غبیشی، 1390) اتحادیه عرب نیز به عنوان یک مجمع منطقه ای که در مورد تحولات اخیر غرب آسیا و شمال آفریقا به  ویژه در مورد سوریه اقدام به حمایت های گسترده از معترضان نموده است و در این رابطه پس از ارائه طرحی پیشنهادی با هدف آنچه برون رفت سوریه از بحران دو ساله خوانده شده است، عضویت سوریه را در این شورا به حالت تعلیق در آورده و نیز به اعمال تحریم هایی علیه این کشور پرداخته است، ولی در مورد بحرین، از حرکت های مردمی حمایت نکرده و در این مورد بی تفاوتی پیشه کرده است. در این میان، عوامل دیگری نیز در عقیم ماندن انقلاب بحرین دخیل است. به طور مثال بنابر آنچه که در بخش مفهومی این مقاله ارائه شد، می توان گفت در بحرین ثورﺓ الشباب و بلطجیه وجود دارد و شعار اسقاط النظام نیز مطرح می شود، اما در این بین اشکالاتی مطرح است: در مصر دیدیم احزاب باسابقه ای همچون اخوان المسلمین و حزب وفد کاملاً تحت نظم گفتمانی جدید عمل کردند و موفق شدند، اما در بحرین احزاب و گروه ها به جای همراهی با ثورﺓ الشباب، انقلاب را مصادره می کنند. از سوی دیگر بعضی از همین گروه ها شعار اصلی، یعنی اسقاط النظام را تلطیف و به اسقاط الحکومه، یعنی ساقط کردن دولت و نه نظام، بسنده می کنند که این خود باعث دوگانگی در عمل می شود. شاید این دوگانگی در مواری نقاط قوتی نیز داشته باشد، اما در چارچوب بررسی گفتمانی، به نظم گفتمانی ما آسیب می زند. افزون بر این، مفهوم بلطجیه نیز گاهی به «مجنسین» بدل می شد که سرانجام نیز به ارتش سعودی تبدیل شد. مجنسین در واقع غیر بحرینی های سنی مذهبی هستند که از پاکستان و عربستان و نقاط دیگر به بحرین آمده اند و نظام آل خلیفه به منظور تأثیرگذاری بر دموگرافی جمعیت بحرین، به آنها شناسنامه بحرینی داده است. این افراد به آل خلیفه بسیار وابسته اند و هیچ تعلق خاطری نسبت به مردم بحرین ندارند، پس می توانند به هر کاری برای سرکوب کردن مردم دست زنند، البته با ورود نیروهای سعودی، شکل کار کاملاً از گفتمان پیش گفته خارج شد. (Colombo, 2012: 5-7) در مورد حرکت های مردمی بحرین نیز باید به شرایط و ویژگی های خاص آن توجه کرد؛ چراکه موجب تفاوت آن با سایر حرکت های مردمی منطقه شده است و در نتیجه مسیری متفاوت برای رسیدن به هدف طی کرده است. از جمله عمده ترین ویژگی های خاص جنبش مردمی بحرین عبارتند از: 1. یکدست نبودن معترضان بحرینی: با توجه به جامعه بحرین که متشکل از مردمی با قومیت ها و مذاهب مختلف است، این جنبش ها و حرکات نیز با توجه به ویژگی مردمی بودن آن، شامل همه این مردم می شود که در این صورت ایجاد شکاف و اختلاف در آن با سهولت بیشتری نسبت به جوامع یکدست تونس و مصر صورت می گیرد؛ همچنان که حکومت آل خلیفه نیز از این مجرا نهایت استفاده را می برد. پس چیزی جز وفاق و وحدت مردم بحرین و ثبات آنها در رسیدن به هدف، در این مورد خاص کارساز نیست. 2. مشخص بودن احزاب و گروهای بحرینی مخالف حکومت است. انقلاب تونس، مصر و لیبی بدون رهبری خاص صورت گرفت تا آنجا که انقلاب تونس را «انقلاب بدون سر» نامیده اند؛ هرچند گروه ها و احزاب شاخصی در این حرکت ها دخیل بودند ولی به هیچ وجه نمی خواستند عامل محرک مردم شناخته شوند تا از این جهت اولاً بر حساسیت دیگران نسبت به خود بکاهند و ثانیاً در صورت شناخته شدن آنها به عنوان رهبر جنبش، با کوچک ترین بازداشت و یا تبعید و زندانی شدن، احتمال خلل در روند جنبش مردمی زیاد می شد؛ و ثالثاً از بروز اختلاف، شقاق یا چند دستگی در حرکت های مردمی جلوگیری شود. ولی در بحرین از همان آغاز مشخص بود چه احزاب و گروه هایی در ورای مردم قرار دارند تا آنجا که در طرح موسوم به «گفتگوهای ملی» که برای تنش زدایی بین حکومت آل خلیفه و مخالفان برگزار شد، جمعیت الوفاق بحرین و حزب وعد به عنوان مخالفان دولت، به رایزنی با حکومت پرداختند که در نهایت نیز این گفتگو ها به نتیجه ای نرسید و از سوی همین مخالفان تحریم شد. لذا به نظر می رسد تا زمانی که کشورهای عربی در قالب سازمان هایی چون اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس از حکومت آل خلیفه حمایت می کنند و کشورهای غربی به لحاظ منافعی که از بابت حفظ وضع موجود در بحرین کسب می کنند بی تفاوتند و انقلابیان به صورت واحد عمل نمی کنند، چندان امیدی به سقوط حکومت آل خلیفه نیست. نتیجه اساساً دومینویِ جنبش های نو پدیدِ سیاسی ـ اجتماعی در کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا، بر بن مایه هایی قدیم استوار است؛ ولی در پرتوِ مسئله جهانی شدن، هویتِ تازه ای پیدا کرده است. بی شک تحولات اخیر غرب آسیا و شمال آفریقا یکی از مهم ترین تحولات تاریخ بوده و بعد از حادثه یازدهم سپتامبر، جنگ افغانستان و عراق، به عنوان چهارمین تحول مهم و نقطه عطفی در عرصه بین المللی در قرن بیست ویکم به شمار می رود. این تحولات گسترده که ما از آن تحت عنوان بیداری اسلامی یاد می کنیم، حاصل همیاری عوامل گسترده ای است که ما در این نوشتار آنها را به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم و جزء به جزء مورد بررسی قرار دادیم و نیز به این موضوع مهم پرداختیم که ختم شدن بیداری اسلامی به وجود آمده در کشورهای عربی به هدف و یا به عبارتی تبدیل بیداری اسلامی به سقوط، نیازمند شرایط و مقتضیات خاصی است. به این نتیجه رسیدیم که ضمن شباهت های زیاد کشورهای درگیر انقلاب که موجب تسری بیداری و حرکات مردمی ناشی از آن شده است، تفاوت های مهمی نیز وجود دارد که موجب حصول نتایج گوناگون و نیز مسیرهای مختلف در جهت رسیدن به هدف شده است که یکی از مهم ترین آنها به عنوان عاملی پایه، موقعیت ژئوپلیتیکی این کشورهاست. سپس بحرین را به عنوان مطالعه موردی، با روش مقایسه ای مورد بررسی قرار دادیم و مشخص شد بحرین بنا به دارا بودن موقعیت ژئوپلیتیکی ویژه، به عنوان موردی خاص مطرح است که با سایرین متفاوت است. زمانی که اعتراضات مردمی بحرین در 14 فوریه 2011 سرتاسر این کشور کوچک را فرا گرفت، بسیاری از سیاستمداران و تحلیل گران امیدوار بودند که این نهضت فصل تازه ای را در مناسبات سیاسی داخلی این کشور رقم بزند. آنچه بحرین را به عنوان موردی خاص در بیداری اسلامی کشورهای عربی مطرح می کند، گذشته از شرایط خاص بیداری اسلامی این کشور و جنبش های مردمی ناشی از آن، حکومت استبدادی آن است که موجب رفتارهای دوگانه شده است. به همین سبب نیز اصولاً از سوی دولت های همسایه، رسانه ها و نیز بازیگران مهم بین المللی به ویژه قدرت های بزرگ، سازمان ها و مجامع بین المللی، این رویکرد بروز کرده است و نهایتاً مشخص شد بحرین برای رسیدن به هدف نسبت به سایر کشور های عربی ناچار به طی کردن مسیری متفاوت و قطعاً دشوارتر است. هرگونه تغییر در ترکیب سیاسی بحرین می تواند بازتاب های عمیقی بر تمامی اقلیت های شیعه حاضر در کشورهای حوزه خلیج فارس و مخصوصاً عربستان داشته باشد و رژیم های نفت خیز و غرب گرای حاکم در این کشورها را مورد تهدید قرار دهد. این در حالی است که در شرایط کنونی، ثبات سیاسی مهم ترین عامل حفظ منافع استراتژیک ابرقدرت ها در منطقه خلیج فارس به شمار می آید و نتایج تحولات بحرین قادر خواهد بود تمامی معادلات منطقه را دگرگون سازد. این تحولات همچنین آزمونی بزرگ برای حضور آمریکا و درگیری پنهان و آشکار این کشور بر ضد قدرت فزاینده ایران محسوب می شود و می تواند میزان توانمندی آمریکا در حمایت و تأثیرگذاری بر روی متحدانش و نیز میزان همراهی این کشور با خواسته های مردم منطقه در جهت برپایی اصلاحات سیاسی، عدالت اجتماعی و حکومت های مبتنی بر قانون را مشخص کند. بحرین کلید منطقه خلیج فارس و نقطه ضعف آن است و البته بر اساس خواست برخی حکام، پایگاه پنهان خوش گذرانی نیز محسوب می شود. با این حال پل «ملک فهد» که برای دستیابی به این هدف افتتاح شده است می تواند بر خلاف جریان یک طرفه موجود، انتفاضه شیعیان بحرین را به خارج از این کشور منتقل کند. در پایان باید در نظر داشت که با توجه به حمایت های منطقه ای و فرا منطقه ای، به نظر نمی رسد در کوتاه مدت اعتراض های مردمی در بحرین موفقیتی کسب کنند. در این شرایط اگر هم توافقی بین مردم بحرین و حکومت آل خلیفه رخ دهد مطمئناً از سر اضطرار خواهد بود نه رضایت و یقیناً مقطعی می باشد. منابع و مآخذ آدمی، علی، 1391، «بحران بحرین و امنیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه راهبرد، سال بیست و یکم، شماره 62، بهار91.
آشوری، داریوش، 1388، دانشنامه سیاسی، تهران، مروارید، چ 17.
ابراهیمی، شهروز و دیگران، 1391، «بررسی واکنش های آمریکا و عربستان به خیزش مردمی در بحرین، (2012 ـ 2011)»، فصلنامه تحقیقات سیاسی و بین المللی، شماره 10، بهار91.
امیر عبدالهیان، حسین، 1390، «ناکامی طرح خاورمیانه بزرگ و خیزش بیداری اسلامی در جهان عرب: مطالعه موردی بحرین»، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال چهاردهم، شماره 52.
بحرانی، مرتضی، 1381، جنبش های سیاسی ـ اجتماعی بحرین، مؤسسه مطالعات اندیشه سازان نور، تهران، چ 1.
بی نا، 1391، «جریان شناسی جنبش های اسلامی ـ سیاسی در بحرین»، خبرگزاری تسنیم، 24 بهمن 91.
بی نا، 1388، کتاب سبز بحرین، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.
توتی، حسینعلی و احمد دوست محمدی، 1392، «تحولات انقلابی بحرین و بررسی راهبردهای سیاست خارجی ایران در قبال آن»، فصلنامه علمی پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی، سال دهم، شماره 33، تابستان 92.
حاجی یوسفی، امیر محمد و فاطمه شهریار، 1391، «شناخت حوادث 2011 خاورمیانه در قالب مبانی مفهومی ـ نظری»، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره 55، بهار91.
سالار، محمد، 1383، «غرب و بیداری اسلامی»، مجله اندیشه انقلاب اسلامی، شماره 10.
شکوه، حسن، 1391، اقتصاد بحرین، بلاگ مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، 14 اسفند.
غبیشی، عبدالعظیم، 1390، اعتراضات مردمی بحرین و آینده شیعیان، تهران، مرکز بین المللی مطالعات صلح.
فضلی، محمد صادق، 1390، «آمریکا و سعودی در بن بست، همشهری دیپلماتیک، شماره 50.
فوزی، یحیی و بهروز پایاب، 1391، «تأثیر ژئوپلتیک بر الگوی سیاسی مورد حمایت شیعیان در کشورهای مختلف»، فصلنامه علمی پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی، شماره 30، پائیز91.
قزوینی حائری، یاسر، 1390، «گفتمان انقلاب های عربی چه می گویند؟»، ماهنامه زمانه، شماره 12، سال دهم، اردیبهشت90.
کوشکی، محمد صادق و مریم ناظم پور، 1389، «بررسی چالش ها و موانع درونی دموکراسی در خاورمیانه با تأکید بر کشور بحرین»، فصلنامه تحقیقات سیاسی و بین المللی، شماره 5، زمستان 89 .
مجتهدزاده، پیروز، 1375، «ریشه های داخلی بحران بحرین»، کیهان، 5 تیر.
مصفا، نسرین و علیرضا شمس لاهیجانی، 1391، «لیبی؛ آوردگاه مسئولیت برای حمایت»،  فصلنامه مطالعات راهبردی، سال پانزدهم، شماره اول، بهار.
Backer, Mohammad Redha and Bernadette, 2004, “Qalhat in Arabian History”, The Journal of Oman Studies, Vol. 13.
Bensahel, Nora and Daniel L. Byman 2004, The Future Security Environment in the Middle East: Conflict, Stability, and Political Change, RAND: Project AIR FORCE
Coates Ulrichsen, Kristian, 2012, "Bahrain’s Aborted Revolution", available in: http://www2.lse.ac.uk/IDEAS/publications/reports/pdf/SR011/FINAL_LSE__IDEAS__BahrainsAbortedRevolution_Ulrichsen.pdf Colombo, Silvia, 2012, “The GCC Countries and the Arab Spring between Outreach, Patronage and Repression”, Instiuto Affari Internazionali, IAI WORKING PAPERS, No. 12, 9 March.
Cooley, Alexander and H. Nexon, Daniel, 2011, “Bahrain's Base Politics”, Foreign Affairs, available at: http://foreignaffairs.com/articles/67700/Alexandercooleynexon/bahrains-base-politics. David, A. lake, 2007, “Escape from The State of Nature”, International Security, vol.23, No.1. Summer.
Fisk, Robert, 2011, “Bahrain - an Uprising on the Verge of Revolution”, The Independent, February 21, available in: http://questia.com/library/1P2-28002181/bahrain-an-uprising-on-the-verge-of-revolution#articleDetails. Jones, Seth G., 2013, "The Mirage of the Arab Spring", Foreign Affairs, January / February, available in: http://foreignaffairs.com/articles/138478/seth-g-jones/the-mirage-of-the-arab-spring Kamrava, Mehran, 2011, The Arab Spring and the Saudi-Led Counterrevolution, 2011, Published by Elsevier Limited on behalf of Foreign Policy Research Institute.
Katzman, Kenneth, 2013, "Bahrain: Reform, Security", and U. S. Policy, Congressional Research Service (CRS), available in: http://fas.org/sgp/crs/mideast/95-1013.pdf Kissinger, Henry, 2013, “The United States and the Middle East: Avoiding Miscalculation and Preparing for Conflict”, Brookings Institute Conference, September 11.
Lake, David. A, 2007, “Escape from The State of Nature: Authority and Hierarchy in World Politics”, International Security, vol. 23, No.1, Summer.
Tashjian, Yeghia, 2013, “The Holy Alliance of Gulf Cooperation Council”, Strategic Outlook, available in: http://strategicoutlook.org/publications/The_Holly_Alliance_of_GCC.pdf http://www2.lse.ac.uk/IDEAS/publications/reports/pdf/SR011/FINAL_LSE_IDEAS__BahrainsAbortedRevolution_Ulrichsen.pdf. مسعود رضائی: دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات اصفهان. شهاب جهانیان: دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج. فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی 36 انتهای متن/

94/03/05 - 05:35





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 152]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن