تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 30 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شيطان به سپاهيانش مى گويد: ميان مردم حسد و تجاوزگرى بياندازيد چون اين دو، نزد خدا بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796693471




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سخنی نو در چیستی فلسفه/کاربردهای فلسفه


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: یادداشتی از محمد فنایی اشکوری؛
سخنی نو در چیستی فلسفه/کاربردهای فلسفه

فنائی اشکوری


شناسهٔ خبر: 2759209 - دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۹
دین و اندیشه > اندیشمندان

فلسفه کاربردهای گوناگونی دارد که سه کاربرد آن رایج تر است: فلسفه به معنای همۀ علوم حقیقی است. کاربرد دوم فلسفه اولی است. فلسفه تفکر عقلی روش مند دربارۀ مسائل بنیادین در هر موضوعی است. فلسفه تفکر عقلی روش مند دربارۀ مسائل بنیادین در هر موضوعی است.به گزارش خبرگزاری مهر، ابن سینا، به تبع از ارسطو، فلسفه را به عملی و نظری و فلسفه نظری را به فلسفه اولی یا الهیات، طبیعیات و ریاضیات و فلسفه عملی را هم به اخلاق و سیاست و تدبیر منزل تقسیم می کند. این معنا از فلسفه علوم قراردادی محض مثل صرف و نحو و علوم جزئی مثل تاریخ و جغرافیا  را در بر نمی گیرد، اما تقریبا همۀ علوم حقیقی کلی را اعم از علوم طبیعی، ریاضی، متافیزیک و بسیاری از علومی که امروزه آن ها را علوم انسانی می گوییم دربر می گیرد. فلسفه به این معنا یک علم نیست، بلکه مجموعه ای از علوم است. این کاربرد از فلسفه موضوع واحدی ندارد، چون علم واحدی نیست. فلسفه در این معنا، علوم مختلف است که هر یک از آن علوم برای خود موضوعی دارند. همچنین، فلسفه در این معنای وسیع، روش واحدی هم ندارد؛ بلکه روش در فلسفۀ اولی، علم طبیعی، ریاضی و اخلاق متفاوت است.کاربرد دوم فلسفه، ناظر به یکی از علومی است که زیر مجموعۀ فلسفه به معنای عام است و به آن فلسفه اولی می گویند. فلسفه اولی یکی از اقسام و مصادیق فلسفه به معنای عام است که به آن الهیات، فلسفۀ اعلی، متافیزیک یا مابعدالطبیعه هم می گویند.  فلسفه به این معنا علم خاصی است و موضوع معینی دارد که وجود یا موجود بماهو موجود است. این معنا از فلسفه روش واحدی هم دارد که روش عقلی است. فلسفه در آثار ملاصدرا و فیلسوفان پس از او عمدتا متمرکز در فلسفه اولی است.فلسفه در کاربرد امروزینش به ویژه در دانشکده های فلسفه، رشته های مختلفی همچون متافیزیک، معرفت شناسی، فلسفه علم، فلسفه سیاست، فلسفه اخلاق، فلسفه دین و فلسفه زبان را در بر می گیرد. این معنا از فلسفه هم با معنای عام ارسطویی متفاوت است، چون شامل طبیعیات و ریاضیات و علوم انسانی نمی شود؛ و هم با معنای خاص فلسفه یعنی فلسفۀ اولی تفاوت دارد. محدودتر از فلسفه به معنای عام ارسطویی است و وسیع تر از فلسفۀ اولی است. فلسفه در کاربرد سوم هم یک علم نیست. معرفت شناسی، متافیزیک، فلسفۀ تاریخ و فلسفه فیزیک، رشته های مختلفی هستند. آن ها چون علوم مختلف هستند، موضوعات مختلف دارند. موضوع مابعدالطبیعه وجود یا موجود است. اما فلسفه تاریخ، فلسفه اقتصاد، فلسفه علم، فلسفه تعلیم و تربیت، و فلسفه محیط زیست به موجود بما هو موجود کاری ندارند؛ بلکه هر یک از این علوم موضوع خاص خود را دارد که متفاوت با موضوع علم دیگر است.فلسفه در کاربرد سوم را چگونه می توان تعریف کرد؟ به عبارت دیگر، چه تعریفی از فلسفه می توان داد که هم شامل فلسفه اولی شود و هم شامل فلسفۀ علم و فلسفۀ هنر و دیگر فلسفه های مضاف؟ تعریفی که موقتا در اینجا پیشنهاد می کنم این است: فلسفه تفکر عقلی روش مند و نظام مند دربارۀ مسائل بنیادین و غایی در هر موضوعی است. فلسفه به این معنا از جهت موضوع هیچ محدودتی ندارد و همه چیز را در بر می گیرد. به عبارت دیگر، دربارۀ هر چیزی می توان بحث فلسفی کرد. اما آنچه به این کثرت ها وحدت می بخشد و همه را تحت عنوان فلسفه قرار می دهد، روش و نوع رویکرد آن است. فلسفه به این معنا تفکر است که نوعی فعالیت است. این تفکر به روش عقلی محض است. روش فیلسوف از آن حیث که فیلسوف است، تجربی یا تاریخی یا تفسیری و نقلی نیست. در فلسفه سروکار ما با تجزیه و تحلیل و استدلال عقلی است اما هر انسانی عقل و تفکر عقلی دارد، ولی هر انسانی فیلسوف نیست.فیلسوف کسی است که تفکر عقلی روشمند دارد. تفکر عقلی در فلسفه در چهارچوب روش یا روش های منطقی مشخص است. به مثل، فیلسوف در قیاس منطقی با مقدمات خاصی و با شکل معینی از تنظیم مقدمات بر مدعایش استدلال می کند. فلسفه به عنوان دانش یا مجموعه ای از دانش ها، نظام مند است. به عبارت دیگر، فلسفه فقط تک گزاره های استدلالی عقلی نیست. این گونه گزاره ها در علوم گوناگون غیر فلسفی هم یافت می شود، مثل علم تفسیر، علم کلام و علم اصول؛ اما در آن علوم یک نظام عقلی مستقل با مبانی و مسائل و نتایج منقح شده با روش عقلی نداریم. و بالأخره، آخرین قید در این تعریف نشان می دهد که فلسفه در هر موضوعی به دنبال پرسشهای خاصی است؛ پرسش هایی بنیادین و غایی دربارۀ چیستی هستی و چرایی امور پرسش هایی فلسفی هستند.با این قید، ریاضیات با اینکه از روش عقلی استفاده می کند، اما از حوزۀ فلسفه بیرون می رود. ریاضیات به تعبیر قدما از احکام (عوارض ذاتی) کم متصل و منفصل بحث می کند، نه از پرسش های بنیادین و غایی دربارۀ کم متصل و منفصل. این گونه پرسش ها در فلسفۀ ریاضیات طرح می شود. منطق هم به این معنا فلسفه نیست. بحث از مبانی و مبادی و غایات منطق مربوط به فلسفۀ منطق است. پرسش های دیگری هم البته در اینجا مطرح است. برخی مدعی هستند که روش فلسفه منحصر به روش عقلی نیست؛ در فلسفه امروز از روش های متنوعی همچون روش تجربی، تاریخی و تحلیل زبانی هم استفاده می شود. اگر چنین باشد، فلسفه اولا با علوم دیگر تداخل خواهد داشت و آنگاه از وجه تمایز فلسفه از آنها پرسش خواهد شد. ثانیا در این صورت فلسفه به لفظی مشترک تبدیل خواهد شد، نه عنوانی حاکی از حوزۀ خاصی از معارف یا رویکردی ویژه در اندیشه. این بحث را در مجالی دیگر باید پی گرفت.**این جستار به عنوان سخن نخست در دو فصلنامه معارف عقلی شماره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۳به عنوان سخن نخست سردبیر منتشر گردید.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 148]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن