واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حكومت تركمانان قراقويونلو و آق قويونلو نویسنده : عزت الله نوذری تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت ( قسمت بیست و هفتم ) 22 . حكومت تركمانان قراقويونلو و آق قويونلو از اواخر دوره ى سلطنت ايلخانان در ايران ، قبايلى از تركمانان ، در طى لشكركشى هاى مغول ، از حدود خوارزم و اطراف بحيره ى آرال و شرق بحر خزر به آسياى غربى آمده و در شمال غربى ايران ساكن شدند. آنان به تدريج قدرت يافته و از فترتى كه بعد از مرگ ابوسعيد بهادرخان ، پيش آمد استفاده نموده ، به دست اندازى به اطراف و تصرف شهرها پرداختند.چارلز گرى (310) مترجم چهار سفرنامه ونيزيان ، در اين باره مى نويسد:پس از مرگ تيمور، دو طايفه ى تركمان كه با هم رقابت داشتند، اماراتى در آذربايجان و ديار بكر بنيان نهاده بودند، يكى از آن دو قراقويونلو يا سياه گوسپندان و ديگرى آق قويونلو يا سپيد گوسپندان ، خوانده مى شدند و دشمن خونين همديگر بودند (311).نخست قراقويونلوها به رياست قرامحمد به روى كار آمدند و پس از او، قرايوسف در سال 812 - 813 ه . يوغ تسلط تيمور را شكست . اسكندر، فرزند قرا يوسف با شاهرخ جنگيد و پس از مرگ او، برادرش جهانشاه در سال 840 - 841 ه . بر اريكه سلطنت مستقر بودند. در اين سال ، رييس طايفه ى رقيب قراقويونلو، به نام اوزون حسين ، كه در ديار بكر استقرار يافته بود، لشكر جهانشاه را در نبردى كه خود او در آن كشته شد شكست داد و بدين ترتيب ، آق قويونلوها بر ايران تسلط يافتند. سلسله اى كه اوزون حسن بنيان نهاد، بايندريه خوانده شده است .دون گارسيا، سياح ونيزى ، درباره قلمرو اوزون حسن مى نويسد:كشور پهناور اوزون حسن ، محدود است به امپراتورى عثمانى و قرامان ، نخستين ولايتى كه به آن مى رسيم ، تركستان است كه در حدود ناحيه ى حلب به سرزمين سلطان عثمانى متصل مى شود، پايتخت و مقر حكومت ايران ، تبريز است كه اوزون حسن آن را به مدد بخت سازگار و نه با قدرت نظامى بيش تر، از چنگال جهانشاه درآورد و سپس او را به هلاكت رساند، آخرين ولايتى كه به آن مى رسيم شيراز است ، كه به مسافت بيست و يك روز مسافرت از تبريز و در جهت مشرق ، جنوب شرقى آن قرار دارد (312).عهد اميرحسين بيك بايندرى ، مشهور به اوزون حسن را بايد مهم ترين فصل در تارخى روابط ديپلماسى ميان اروپا، به ويژه جمهور ونيز، با ايران دانست ، زيرا با قدرت يافتن سلطان محمد فاتح و قدرت روزافزون دولت عثمانى ، بسيارى از كشورها، همچون جمهورى هاى ونيز، ژن وپيزا، حكومت طرابوزان ، حكومت پاپ و غيره نمايندگانى را جهت اتحاد نظامى به دربار اوزون حسن فرستادند. همينطور وى نيز نمايندگانى را به دربار كشورهاى مختلف فرستاد (313). اين ارتباطات ديپلماسى باعث اعتبار و قدرت يافتن قدرت نظامى دولت بايندرى گرديد.نظام حكومتى ، سازمان ارتش و تشكيلات ادارى بناى حكومت آق قويونلوها بر پايه اولوس مغولى بود، كه در مجموعه اى از سران قبايل تشكيل مى شد اداره امور حكومتى و لشكرى همه مطلقا تحت نظر شاه ، كه فرماندهى كل قوا را در جنگ و صلح بر عهده داشت ، انجام مى گرفت .چوزفا باربارو، در سفرنامه ونيزيان ، از دربار اميرحسين بيگ اطلاعاتى بسيار جالب را به دست مى دهد، وى مى نويسد:هنگامى كه لشكريان او (حسين بيگ ) براى سركوبى فرزندش ، اغورلو محمد، به سوى شيراز مى رفتند، وى براى شمارش عده ى افراد لشكرى كيسه ى نخود به دست داشت و چنين شمارش افراد و اسبان براى هر پنجاه نفر يكدانه نخود در جيبش مى ريخت .بيست هزار اسب سوارى ، سى هزار شتر، پنج هزار اسب بارى ، پنج هزار اشتر و دو هزار الاغ بودند كه شش هزار خيمه و چادر را حمل مى كردند. معمولا از بيست هزار اسب سوارى ، دو هزار راس مجهز به زرهى آهنين بودند كه زره هر اسبى شباهت به زره سوار داشت و ساير اسبان همه زره هاى چوبين و ابريشمى داشتند. زره ابريشمى لشكريان ايران در اين عهد، دست كمى از زره هاى آهنين نداشته و به قدرى كلفت بوده است كه هيچ گونه تبرى در آن كارگر نمى افتاده است (314).هم چنين باربارو، كه خود از مركز صنعت زره سازى اين عهد ديدن كرده است ، مى نويسد:اين محل را پشتين مى نامند كه در زمان ما، پنج ده معنى مى دهد و آن ، محوطه اى است كه مجموعا به مساحت دو ميل ، بر بالاى كوهى كه هيچ كس را به آن جا راه نمى دهند مگر آن كه خود از صنعتگران همان ناحيه باشد و در آن جا اقامت گزينند، در ساير شهرها نيز، از اين زره ها و سلاح ها فراوان ساخته مى شود اما هيچ جا نديده ام كه هنر صنعتگران تا به اين درجه ممتاز باشد (315).سازمان كشورى دولت بايندرى از ديوان هاى متعددى تشكيل مى شد كه در امور سياسى ، اقتصادى و مسائل نظامى ، نظارت مستقيم مى كرد. قدرت در اين ديوان ها بين دو مقام وزير و منشى الممالك تقسيم مى شد.مقامات ديگر ديوان اصلى عبارت بودند از: مستوفى ، صدرالشريعه ، قاضى القضات ، قاضى عسگر، امير ديوان يا ديوان بيگى ، اميرالامرا، امير ديوان تواجى ، امير ديوان پروانه چى ، خزينه دار، خازن ، مهماندار، شقاول و جارچيان و بكاولان ، كه هر يك در چهارچوب وظايف خود به خدمت مشغول بودند.در اين دوران هم چنين به گونه اى سياست هاى اقتصادى - قضايى ، توسط شاه تعيين مى شد. براى بهبود وضع مالى و درآمد دولتى ، تجار و پيشه وران ماليات مى پرداختند، ولى بر خلاف حكمرانان قراقويونلو، كه بر ماليات اراضى به مقدار زياد افزوده بودند. فرمانروايان آق قويونلو در اين نوع ماليات تعادلى ايجاد كردند. در زمان اوزون حسن ، قانون درباره ى وضع و وصول ماليات هاى خاص اهالى روستا و اسكان يافته تهيه شد كه به نام قانون نامه ى حسن بيگى معروف گرديد و بهترين منبع در مورد بررسى هاى مالياتى اين دوره است .غير از خراج (ماليات اراضى ) در حكومت آق قويونلو، ماليات تجارت و پيشه ورى كه تمغا گفته مى شد، متداول گرديد كه مقدار آن در شهرها و بنابر موقعيت ها تفاوت داشت (316).پی نوشت ها :310- چارلز گرى ، خاورشناس معروف انگليسى ، 4، سفرنامه ونيزيان را ترجمه و تحشيه نموده و مقدمه اى سودمند نيز بر آن ها نوشته است311- سفرنامه ونيزيان ، ص 48312- سفرنامه ونيزيان ، ص 185 - 186313- تشكيل دولت ملى در ايران ، حكومت آق قويونلو و ظهور دولت صفوى ، ص 51 - 80314- سفرنامه ونيزيان ، ص 275315- سفرنامه ونيزيان ، ص 70316- تاريخ عالم آراى امينى ، ص 117ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : sm1372 /ن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 376]