محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797887953
تسويه حساب
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تسويه حساب خانه اي براي همه ميلاني براي فيلم جديدش تقريباً از اکثر افرادي که به عنوان عوامل اصلي در آتش بس با او همکاري کردند استفاده کرد: عليرضا زرين دست( فيلمبردار)، اسحاق خانزادي(صدا بردار)، جلال معيريان(گريم، ناصرچشم آذر(آهنگساز)، مستانه مهاجر(تدوين) و عباس خواجه وند(برنامه ريز و دستيار اول کارگردان). محمد نيک بين که در آتش بس طراح صحنه و لباس بود در اين فيلم ترجيح داد که فقط تهيه کننده باشد و طراحي صحنه و لباس به کيوان مقدم سپرده شد و در اين مورد مي گويد: «براي اين فيلم فرصت طراحي صحنه و لباس نداشتم.البته قبلاً با کيوان مقدم حتي پيش تر از آن که کارش را به طور رسمي در اين حرفه شروع کند، کار کرده بوديم و هميشه هم همکاري خوبي با ايشان داشتيم، بنابراين وقتي صحبت از طراحي صحنه ولباس شد، طبيعي بود که به ياد مقدم باشيم.»قهرمانان اصلي قصه ميلاني چهار دختر به نام هاي سارا( مهناز افشار)، زيور (لادن مستوفي)، مريم(السا فيروزآذر) و ليلا(بهاره افشاري)هستند. به عقيده نيک بين، مطرح کردن مسائل اجتماعي و اقتصادي و بازتاب آنان در زندگي مردم و شايد بيشتر در زنان، چيزي است که در همه فيلم هاي ميلاني مشترک است، اما تفاوت اساسي اين فيلم با فيلم هاي قبلي ميلاني، ساختار محکم فيلم و تعدد شخصيت هاست. البته شخصيت هاي فيلم به يک اندازه نقش ندارند و به جز چهار شخصيت اصلي قصه، بقيه نقش ها کوتاه هستند. اما حتي براي همين نقش هاي کوتاه، ميلاني ترجيح داد تا از چهره هاي شناخته شده و معروف استفاده کند، از جمله اکبر عبدي، سياوش طهمورث، رضا عطاران، حامد بهداد، غلامحسين لطفي، شهره لرستاني و.. که البته اکثر اين بازيگران مشغول بازي در کارهاي ديگري بودند و برنامه ريزي دقيق براي حضور آنان در سکانس هاي کوتاه بر دوش عباس خواجه وند بود که از کاکادو تاکنون با ميلاني همکاري مي کند: «طهمورث در يکي از شهرستان ها تئاتري را بر روي صحنه آورده بود، حامد بهداد درآبادان مشغول بازي در روز سوم بود، غلامحسين لطفي و مهدي فقيه هم سر يک سريال بودند و اکبر عبدي هم مشغول بازي در تئائر و بقيه هم هر کدام گرفتاري هاي روزمره خود را داشتند. هماهنگ کردن بازيگران براي حاضر شدن در روز موعود فيلمبرداري، خيلي سخت بود، اما با همکاري بچه ها موفق شديم، فيلم را چهل روزه به پايان ببريم.»پيداکردن يک خانه بزرگ در فرمانيه به مقدار زيادي کار گروه را آسان کرد. زيرا از اين خانه به عنوان چند لوکيشن استفاده شد. علاوه بر مکاني براي سکونت چهار شخصيت فيلم، از سالن ساحتمان به عنوان رستوران، يک اتاق به عنوان مطب دکتر و اتاقي هم براي نشان دادن اتاق يک آسايشگاه استفاده شد، ديوارها رنگ آميزي شد و با کمک مقدم دکور زده شد. يکي از شخصيت ها (زيور) که نام مستعارش زيبا است پيش از اين با صاحب خانه که يک پزشک بوده و مدتي است در خارج به سر مي برد دوست بوده و حالا در غياب او، همراه سه دختر ديگر به طور مخفي در اين خانه زندگي مي کنند.بخشي از دشواري هاي فيلم به صحنه هاي خارجي و به ويژه فيلمبرداري در صحنه هاي داخل اتومبيل برمي گشت. اکثر صحنه هاي بيروني در خيابان هاي اطراف فرمانيه بود. براي برخي از صحنه ها، از خيابان شهيد لواساني و اختياريه و همچنين انتهاي بزرگراه شهيد همت استفاده شد، اما به هر حال صحنه هاي داخلي بيشتر از صحنه ها ي خارجي است. خواجه وند مي گويد: «کار کردن در فصل زمستان به خصوص امسال که شروع زمستان، شروع سردي بود کار را سخت مي کرد. از ساعت نه صبح کار مي کرديم و تا حدود ساعت سه بعد از ظهر که نور طبيعي هنوز از بين نرفته بود کار مي کرديم. وقت کمي داشتيم و در خيابان و با توجه به هواي سرد و امکانات محدود سينماي ايران خيلي نمي شد پيش بيني کرد که اوضاع هميشه به خوبي پيش خواهد رفت. در خيابان يا مأمور برق پاپيچ ما مي شد و يا صداي وحشتناک موتورها و يا اتومبيل هايي که با يکديگر کورس مي گذاشتند و صداي ترمزهاي شديد و گاه تصادف آن ها با يکديگر، کارمان را مختل مي کرد. يکي دو مورد به دليل آمدن برف برنامه مان را تغيير داديم. اما جالب است که بدانيد که به رغم همه اين ها، طبق زماني که پيش بيني کرده بوديم. به پايان رسيد و تازه در اين ميان سه روز هم به دلايل مختلفي تعطيل بوديم.»عليرضا زرين دست با دوربين آريفبکس 535 و با استفاده از نگاتيوهاي کداک با حساسيت 150، کارش را شروع کرد. به عقيده او رنگ و تصوير در فيلمبرداري بسيار مهم است و به خصوص شخصيت اصلي فيلم را رنگ تعيين مي کند. او مي گويد: «هويت هر فيلم را نوع تصويرش تعيين مي کند نوع تصوير هم به چند عامل بستگي دارد، مثل نورپردازي، طراحي صحنه، اندازه پلان ها، نوع حرکت دوربين، اين که چه زمان بايد به شخصيت ها نزديک شويد و چه زمان از آن ها دور شويد. در مورد اين فيلم، برمبناي مشاوره و گفت و گوهايي که با کارگردان داشتيم به يک تصوير واحد مي رسيديم و تلاش مي کرديم تا اين تصوير واحد را نگاه داريم. مثل دستور زبان است. اين دستورزبان بايد گرامرش در طول فيلم حس شود. بعد عوامل ديگر به اين تصوير اضافه مي شود و شروع مي کند به تأثير گذاشتن و در نهايت تبديل مي شود به همان جادوي سينما.»زرين دست معتقد است که پس از گفت وگوهاي متعدد با ميلاني هردو به يک نقطه مشترک رسيدند. زرين دست از سال هاي پيش ميلاني را مي شناسد. چه آن زمان که به عنوان دستيار کارگردان و منشي صحنه در خط قرمز(مسعود کيمايي) حضور داشت و چه سال ها بعد که به عنوان کارگردان، فعاليتش را آغاز کرد. زرين دست در مورد شيوه کارش در اين فيلم مي گويد: «در واقع لوکيشن و جغرافيايي که شما در آن کار مي کنيد به شما مي گويد که از چه انرژي استفاده کنيد، اين که حرکت هاي دوربين چگونه باشد و از چه نوع نورهايي استفاده کنيد يا در واقع فيلمنامه است که به شما در مورد استفاده از لوازم ضروري هرصحنه هشدار مي دهد.»حرکت دوربين زرين دست در اين فيلم به اقتضاي پلان و موقعيت صحنه بستگي داشت. در برخي صحنه ها دوربين ثابت و در برخي صحنه ها متحرک بود، اما زرين دست به يک نکته ظريف هم در ارتباط با ميلاني اشاره مي کند: «ما وقتي با هم کار مي کنيم، از اعتماد به يکديگر مطمئن هستيم.» و اضافه مي کند: «فيلمبرداري تا موقعي که شما کليد را بزنيد و دوربين شروع به کارکند، کار ساده اي است و در واقع دوربين اين کار را انجام ميدهد و شما نقشي نداريد، دوچرخه نيست که شما پا بزنيد تا راه بيفتد، اما اگر بخواهيد اين دوربين را کنترل کنيد و به تصويري که مي گيريد. معنا و شخصيت دهيد، حالا ديگر اين شما هستيد که مي توانيد از اين وسيله صنعتي و ماشيني، يک معناي هنرمندانه بگيريد و در اين جا دوربين مثل ابزاري براي نقاش براي نقاشي کردن مي شود.»زرين دست به حرکت هاي زياد دوربين اعتقادي ندارد و مي گويد: «البته گاهي نقطه نظرهايي در ذهن کارگردان شکل مي گيرد که نياز به حرکت دوربين حس مي شود. در اين فيلم ما هرچه را که احساس مي کرديم لازم است انجام مي داديم. متأسفانه در برخي فيلم ها يک جور دستپاچگي براي فيلمبرداري ديده مي شود. مثلاً فکر مي کنيم حالا که تاورکرين داريم، بي دليل بايد از آن براي فيلمبرداري استفاده کنيم. يعني بعضي ها وقتي يک وسيله جديد دارند مي خواهند مدام با اين وسيله جديد کارکنند. من چنين رفتاري نمي کنم. ميلاني هم به دليل آگاهي اش از سينما با درايت و دقت خاصي به اين مسائل نگاه مي کند و در واقع هيچ گاه مرعوب اين چيزها نمي شود. که مثلاً سکانسي را خراب کنيم به خاطر آن که مثلاً مي خواهيم از فلان وسيله جديد استفاده کنيم، در حالي که اين وسيله ممکن است هيچ مناسبتي با آن سکانس نداشته باشد.»اسحاق خانزادي، صدابردار فيلم هم که سال هاست در سينماي ايران به عنوان صداگذار و صدابردار فعاليت مي کند، پيش از اين، هم با ميلاني و هم با زرين دست در فيلم هاي ديگري همکاري کرده بود. خانزادي صدابرداري فيلم ميلاني را با يک ضبط ناگراي استريو و ميکروفن هاي mk 60و mk70 شروع کرد. او مي گويد: «با آن که کارمان در سرما بود، اما همه با دل و جان کار مي کرديم و همه تلاش خود را کردند تا کاري بي نقص ارائه دهند. براي من جالب است که همه کساني که با ميلاني کار مي کنند، به طور خستگي ناپذيري کارشان را ادامه مي دهند و متقابلاً کارگردان هم به بچه هاي گروه احترام مي گذارد.»به گفته خانزادي، صحنه هاي دشوار فيلم مربوط به صحنه هاي داخل اتومبيل بود. زرين دست براي فيلمبرداري داخل اتومبيل ترفندهاي ويژه خودش را دارد، از جمله آن که سقف اتومبيل برداشته شده و شيشه هاي ماشين هم پايين کشيده مي شود که در چنين مواقعي کار صدابرداري اندکي دشوارتر خواهدشد. با اين همه، خانزادي مي گويد: «زرين دست يک آدم حرفه اي است. کاري مي کند که بقيه هم کارشان را حرفه اي انجام دهند. من هيچ گاه و در طول اين سال ها با او مشکلي نداشته ام و آن قدر محبت دارد که وقتي نور مي دهد مواظب است که سايه بوم در کادر نباشد و يک حرف ديگر. اگر فيلمبرداري خوب شود، صدابرداري هم خوب خواهد شد.»خانزادي همچنان به کارکردن با ميکروفن هاي hf اعتقادي ندارد و مي گويد: «در فيلم ها سعي مي کنم تا 99 درصد با همان ميکروفن هاي حرفه اي کار کنم و از hf استفاده نکنم، مگر آن که مواردي پيش بيايد که وجودش الزامي به نظر بيايد.» او براي اولين بار با ميلاني به عنوان صداگذار در افسانه آه همکاري کرد و مدتي است صداگذاري و ميکس مجموعه تلويزيوني چهل سرباز ساخته محمد نوري زاد را برعهده گرفته و رئيس(مسعود کيميايي) را هم آماده نمايش دارد.براي تسويه حساب از هشت دستگاه اتومبيل سواري، چهار دستگاه اتومبيل پليس و چهار موتورسيکلت پليس استفاده شد. خواجه وند مي گويد: «پليس براي در اختيار گذاشتن خودروها به ما خيلي کمک کرد. حتي يک کارشناس هم براي ما فرستادند. در صحنه اي از فيلم هم از تعدادي از نيروهاي انتظامي در نقش خودشان استفاده کرديم که جا دارد به خصوص از «ناجي هنر» که اين امکانات را در اختيار ما گذاشتند تشکر کنم.» گروه فيلمبرداري همچنين پنج روز را در زندان قصر کار کرد که در آن جا زيور را مي بينيم. يک صحنه از فيلم هم در جلوي زندان قلعه حصار فيلمبرداري شد.مستانه مهاجر که تدوين فيلم را از نيمه فيلمبرداري شروع کرده بود، در مورد نحوه تدوين فيلم مي گويد: «با کارگردان، راش هاي فيلم را مي بينيم و بعد با صلاحديد ايشان تصميم مي گيريم که چه ريتمي را براي فيلم اجرا کنيم. هرچند به عقيده من اين خود فيلم است که به من مي گويد چه بايد بکنم.»کارگردان: تهيمنه ميلاني. تهيه کننده: محمد نيک بين. فيلمنامه نويس: تهيمنه ميلاني. فيلمبردار: عليرضا زرين دست. صدابردار: اسحاق خانزادي. صدا گذار: حسين ابوالصدق. طراح صحنه ولباس: کيوان مقدم.چهره پرداز: جلال الدين معيريان. تدوينگر: مستانه مهاجر. موسيقي: ناصر چشم آذر. مدير توليد: محمد صادق آذين. بازيگران: لادن مستوفي، مهناز افشار، السا فيروزآذر، بهاره افشاري، اکبر عبدي، سياوش طهمورث، حامد بهداد. زمان 103 دقيقه.خلاصه داستان.چهار زن بزهکار که تازه از زندان آزاد شده اند با شناسايي مردان ثروتمند متاهل از ايشان اخاذي مي کنند.مشخصات کارگردان:متولد: 1339تبريز، تحصيلات: کارشناسي ارشد معماري.فيلم شناسي کارگردان:سازنده آثار بچه هاي طلاق، ديگه چه خبر؟ افسانه آه، کاکادو، دو زن، نيمه پنهان، واکنش پنجم، زن زيادي، آتش بس، سوپراستار.منبع: صنعت سينما- 91
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 781]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها