تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خدا داناست به هر رازى كه مردم در دل نهان داشته اند، و به نجواى آهسته رازگويان و به هر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797823014




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بررسی وساطت والدین: روابط، چالش‌ها و پرسش‌هایی برای سواد رسانه‌ای


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بررسی وساطت والدین: روابط، چالش‌ها و پرسش‌هایی برای سواد رسانه‌ای
این مقاله به بررسی راهبردهای سه‌گانه وساطت والدین می‌پردازد: همراهی در حین تماشا، وساطت محدودکننده و وساطت فعال. بدین ترتیب روابط، چالش‌ها و پرسش‌هایی درباره سواد رسانه‌ای مطرح می‌گردد.

خبرگزاری فارس: بررسی وساطت والدین: روابط، چالش‌ها و پرسش‌هایی برای سواد رسانه‌ای



بخش دوم و پایانی 2. وساطت محدودکننده وساطت محدودکننده زمانی رخ می‌دهد که والدین برای مصرف تلویزیونی فرزندان خویش قوانین و محدودیت‌هایی وضع کنند؛ از جمله قوانینی درباره نوع برنامه‌هایی که می‌توانند تماشا کنند. والدین اغلب خود چنین گزارش می‌کنند که وساطت محدودکننده را اِعمال می‌کنند، اما احتمالاً چیزی که رخ می‌دهد یک نوع وساطت نابسامان (چیزی شبیه همراهی در حین تماشا) است. نتایج سایر مطالعات نیز نشان می‌دهد که والدین ابتدا به وساطت محدودکننده متوسل می‌شوند و قوانینی را برای تماشای تلویزیون وضع می‌کنند؛ با این حال شواهد مختلفی درباره اثربخشی آن وجود دارد. همچنین در گزارش کودکان درباره اِعمال وساطت محدودکننده نیز تفاوت‌هایی مشاهده می‌شود. برای نمونه، 49 درصد از کودکان معتقدند برای تماشای تلویزیون هیچ قانونی ندارند و 42 درصد دیگر گزارش داده‌اند که اکثر اوقات، تلویزیون در خانه آنها روشن است. لیوینگستون و باویل در تحقیقی مشابه دریافتند که از هر چهار پدر و مادر (والدین)، سه نفر معتقدند زمان تماشای تلویزیون یا فیلم‌های ویدئویی را برای فرزندان‌شان تعیین می‌کنند، و این در شرایطی است که تنها یک سوم از کودکان به اِعمال چنین تصمیمی از سوی والدین خود اذعان داشته‌اند. بنابر یافته‌های رابرتز و همکارانش، 46 درصد از بچه‌ها معتقدند در خانه برای استفاده از تلویزیون هیچ مقرراتی وجود ندارد و با افزایش سن بچه‌ها، این آمار نیز افزایش می‌یابد. در حقیقت تخمین زده می‌شود که 25 درصد از بچه‌های 8 تا 18 ساله در خانه‌هایی زندگی می‌کنند که در آنها «گرایشی شدید به تلویزیون» وجود داشته، هیچ قانونی برای تماشای تلویزیون اِعمال نشده و تلویزیون در اکثر مواقع روشن است. اغلب مواقع، وساطت محدودکننده در مورد کودکان کم سن و سال‌تر و دخترها اِعمال شده و در خانواده‌های کم‌درآمد و از سوی والدینی به کار گرفته می‌شود که به سلطه اثرات منفی رسانه‌ها باور دارند. والدینی که از وساطت محدودکننده استفاده می‌کنند، کمتر به تماشای برنامه‌های سرگرم‌کننده و به طورکلی برنامه‌های تلویزیونی، می‌پردازند. ازاین‌رو، نگرش والدین نسبت به رسانه‌ها شاخصی است برای نحوه اِعمال وساطت محدودکننده از سوی آنها. ناتانسون با مطالعه‌ای که بر روی 394 مورد از والدین و دومین فرزند آنها که دوران آموزش شش ساله دبستان را سپری می‌کند، دریافت که اِعمال وساطت محدودکننده از سوی والدین، نشانه عدم‌تأیید برنامه‌های تلویزیونی خشونت‌آمیز و در مقابل، اِعمال وساطت فعال و همراهی در حین تماشا، نوعی تأیید برنامه‌های خشونت‌آمیز از سوی والدین به حساب می‌آید. وساطت محدودکننده «به شدت با این برداشت همراه است که برنامه‌های خشونت‌آمیز تلویزیونی برای کودکان مضر است ... [و این‌که] والدینی که قوانینی را وضع می‌کنند، ذاتاً از برنامه‌های خشونت‌آمیز بیزار هستند».  باکینگهام نیز در مصاحبه با والدینی که فرزندان آنها در سنین هفت تا دوازده سال بودند دریافت که، اکثر والدین موضعی «ضد تلویزیونی» داشته و «محدودسازی و قانون‌مندسازی رویارویی فرزندان خود با تلویزیون را مسئولیت خویش می‌دانند، هرچند در برخی موارد اذعان داشته‌اند که در این مسیر کاملاً موفق نبوده‌اند.» باکینگهام همچنین در اظهارنظرهای شخصی والدین، به وجود نوعی ضرورت اجتماعی پی‌برد که به موجب آن والدین تصور می‌کردند با اعلام اِعمال رفتارهای محدودکننده تصویری خوب از خود ارائه داده و والدین مسئولیت‌پذیری هستند. حال آن‌که فرزندان‌شان مدعی بودند کمتر از آن‌چیزی که والدین‌ اظهار داشته‌اند با محدودیت روبه‌رو هستند و اغلب موارد هم مقررات والدین را دور می‌زنند. پاسکوئِر با مطالعه‌ای که بر روی والدین و فرزندان درباره مصرف رسانه‌ای در خانه به انجام رساند به این نتیجه رسید که محدودیت‌ها بیشتر در مورد استفاده از تلفن و تلویزیون اِعمال می‌شود اما نظارت کافی در این زمینه وجود ندارد؛ در واقع احتمال استفاده از رسانه‌ها در بین کودکانی که با محدودیت روبه‌رو بودند در مقایسه با سایر کودکان برابر بود. پاسکوئر اشاره می‌کند که محدودیت رسانه‌ای در نظر کودکان یعنی «انجام کارهای ممنوعه و یا عدم پیروی از قوانین به نحوی که نشان دهید شما بزرگ شده‌اید»؛ ازاین‌رو، «بازی قوانین رسانه‌ای برای کودک راهی است برای آشنایی بیشتر با جهان بزرگسالان و زندگی پشت‌صحنه آنها.» علاوه بر این ناتانسون دریافت که اِعمال وساطت محدودکننده از سوی والدین به کاهش نگرش مثبت نوجوانان نسبت به والدین می‌انجامد، چراکه [این نوجوانان] تصور می‌کنند والدین‌شان به آنها اعتماد ندارند؛ و در مقابل به برنامه‌های تلویزیونی با نگرش مثبت‌تری نگاه کرده و درباره تماشای برنامه‌های محدودشده با دوستان خویش، نگرش مثبت‌تری دارند. به اعتقاد ناتانسون ممکن است توسل والدین به وساطت محدودکننده، بیش از آن‌که نتایجی مثبت در پی داشته باشد، عواقبی مخرب به بار آورد. وساطت محدودکننده و سواد رسانه‌ای نتایج تحقیقات صورت گرفته درباره وساطت والدین از نتایج ترکیبی وساطت محدودکننده حکایت دارند، با این حال والدین این نوع وساطت را راهبردی مفید ـ و آشنا ـ قلمداد می‌کنند. قانون‌مندسازی آنچه کودکان می‌توانند انجام داده و یا تماشا کنند و مدت زمان رویارویی رسانه‌ای آنها، برای بسیاری از والدینی که سعی دارند مصرف رسانه‌ای فرزندان خویش را تحت نظر داشته باشند، مسئله‌ای بنیادین محسوب می‌شود. قواعد و محدودیت‌ها برای کودکانی که در مدرسه و اجتماع نیز با آداب و مقررات مواجه هستند، امری آشنا است. گاهی اوقات والدین، نظارت رسانه‌ای در قالب وضع قوانین و مقررات را راهی برای انتقال اصول اخلاقی خانوادگی به فرزندان می‌پندارند، چراکه این مقررات، قضاوت درباره زندگی خانوادگی و رسانه‌ها را موجب می‌شود. ذکر این نکته ضروری است که توسل به محدودیت‌ها و قوانین در مواجهه با رسانه‌ها، راهبردی است که معمولاً به والدین پیشنهاد می‌شود و در رویکرد حمایت‌گرا در عرصه آموزش رسانه‌ای ریشه دارد. رویکرد حمایت‌گرا در عرصه آموزش رسانه‌ای والدین در دهه 1970 میلادی مطرح شد. این رویکرد را می‌شود از کتاب مشهور مری وین با عنوان مخدر کابلی: تلویزیون، کودکان و خانواده گرفته تا حرکت پِگی چارِن که به واسطه نگرانی یک مادر جنبش عمل برای برنامه‌های تلویزیونی کودکان ـ گروهی که صنایع رسانه‌ای و دولت را ملزم به تهیه برنامه‌های تلویزیونی باکیفیت برای کودکان می‌کرد و به تصویب قانون تلویزیونی سال 1990 برای کودکان کمک کرد ـ را به راه انداخت، پی‌گیری کرد. به رغم آن‌که انجمن فیلم‌های امریکایی از سال 1968 نظام درجه‌بندی فیلم‌ها را ثبت کرد، در دهه 1990 میلادی بود که این نظام بسط پیدا کرد (نخست برای استفاده والدین در محافظت از فرزندان خویش)؛ نظام رده‌بندی تلویزیونی و تراشه V-Chip، برچسب هشداردهنده به والدین بر روی آلبوم‌های موسیقی، و نظام رده‌بندی نرم‌افزاری محصولات سرگرم‌کننده برای بازی‌های ویدیویی از این جمله‌اند. در حال حاضر هیچ نظام رده‌بندی‌ اینترنتی‌ای وجود ندارد که تثبیت‌شده و یا در سطح جهانی پذیرفته شده باشد، با این وجود گزینه‌های متعددی برای فیلترینگ، بستن و ابزارهای نظارتی وجود دارد.  در راهبردهای پیشنهادی مدافعان آموزش رسانه‌ای به والدین، غالباً وساطت محدودکننده به عنوان راهبردی مفید معرفی می‌شود. برای نمونه، استِیر پیشنهاد می‌کند که «یک رژیم رسانه‌ای تعیین کرده و به آن پای‌بند باشید»، «برای مصرف رسانه‌ای فرزندان‌تان در دیگر خانه‌ها نیز قوانینی وضع کنید» و «پیچ تنظیم تلویزیون را خاموش کنید». والدینی که نسبت به فرهنگ و رسانه‌های عامه‌پسند دل‌نگرانی‌هایی داشته و یا از آنها بیزار هستند، به رویکرد حمایت‌گرا روی می‌آورند و این ساده‌ترین راهی است که می‌توان تحت عنوان سواد رسانه‌ای به آنها «قبولاند». هابز اشاره دارد که حمایت‌گرایی «اغلب صرفاً به خاطر ارزش‌ کلامی‌اش در القای اهمیت آموزش سواد رسانه‌ای در مدارس به والدین و اعضای اجتماع به کار گرفته می‌شود.» کیوبی مدعی می‌شود که والدین بیشتر از معلمان، سواد رسانه‌ای را معیاری بازدارنده در نظر می‌گیرند. بر اساس نتایج ترکیبی تحقیقات صورت گرفته پیرامون وساطت محدودکننده والدین، در کنار توصیه اِعمال محدودیت به والدین به عنوان راهبردی رایج برای محافظت از فرزندان، در نظر گرفتن اهداف و ملاحظات محدود‌سازی در بطن فرآیند سواد رسانه‌ای نیز از اهمیت برخوردار است ـ این‌که آیا مربیان سواد رسانه‌ای باید اِعمال محدودیت را به عنوان راهبردی که به ارتقای سواد رسانه‌ای والدین کمک می‌کند، توصیه کنند یا خیر. امروزه از وضعیت انفعالی مخاطب در برابر رسانه‌ها کاسته شده و بر خصلت تعاملی آنها افزوده می‌شود؛ رسانه‌ها کمتر به دنبال مخاطبان توده‌ای بوده و برنامه‌های رسانه‌ای شخصی‌تر شده‌اند؛ همگرایی و سیالیت رسانه‌ها بیشتر شده است؛ و در نهایت، رسانه‌ها بیش از پیش به بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی کودکان بدل شده‌اند. در چنین شرایطی، در نظر گرفتن ملاحظات و عواقب محدودسازی در فرآیند سواد رسانه‌ای از اهمیت برخوردار است. اگر کارشناسان سواد رسانه‌ای اِعمال محدودیت را توصیه کردند، آنگاه باید از چه راهبردهایی حمایت کرد؟ آیا همان‌طور که ناتانسون و یانگ اقسام مختلف همراهی در حین تماشا را مشخص کردند، باید گونه‌های مختلف اِعمال محدودیت را نیز دسته‌بندی کرد ـ مثلاً محدودسازی نوع برنامه‌ها در برابر مدت زمان اختصاص داده شده برای تماشای آنها؟ برای سنین و سطوح رشد مختلف چه محدودیت‌هایی باید اِعمال شود؟ به جز محافظت از کودکان در برابر اثرات منفی رسانه‌ها، اِعمال محدودیت (به عبارتی ارتقای آگاهی نسبت به عادات مصرف رسانه‌ای، وضع قوانین شخصی و یا ایجاد توازن میان فعالیت‌هایی که در مقابل تلویزیون صورت می‌پذیرد و سایر فعالیت‌هایی که در منزل انجام می‌شود) چه اثرات دیگری در پی دارد؟ با گسترش دامنه نفوذ سواد رسانه‌ای از نظام آموزشی به محیط خانواده‌ها، این‌که اِعمال محدودیت از کارآیی لازم برای ارتقای سواد رسانه‌ای برخوردار است یا خیر و نحوه عملکرد آن چگونه است، بحث‌های بیشتری را می‌طلبد. 3. وساطت فعال وساطت فعال، بیشترین تعامل را با سواد رسانه‌ای دارد و تحقیقات نشان می‌دهند که مؤثرترین نوعِ وساطت والدین است. ناتانسون انواع مختلف وساطت فعال را این‌گونه دسته‌بندی کرده است: مثبت، منفی و خنثی. وساطت فعال مثبت یعنی حمایت یا تقدیر والدین از برنامه‌های تلویزیونی. وساطت فعال منفی یعنی قضاوت یا نقد پیام‌های تلویزیونی، نظیر بحث درباره اثرات منفی روش‌های تبلیغ یا برنامه‌های خشونت‌آمیز. ممکن است والدین ترکیبی از وساطت فعال مثبت و منفی و را به کار گیرند، یا این‌که وساطت فعال خنثی را اِعمال کنند؛ وقتی نتوانیم لحن مثبت یا منفی بحث والدین با فرزندان را تشخیص دهیم، در واقع با وساطت فعال خنثی روبه‌رو هستیم. فوجیوکا و آستین اشاره دارند که برخی از این اظهارنظرها آگاهانه هستند، اما بخشی از گفت‌وگوی روزمره را شکل می‌دهند. ازاین‌رو، مشخص نیست که والدین برای کمک به تفکر انتقادی فرزندان به طور آگاهانه از وساطت فعال استفاده می‌کنند یا این‌که در وضعیتی منفعلانه و به عنوان بخشی از گفت‌وگوی اجتماعی این نوع وساطت را اِعمال می‌کنند. اندک تحقیقات صورت گرفته پیرامون اثرات اِعمال وساطت فعال بر نگرش‌ها و رفتار کودکان، نتایج مثبت آن را تأیید کرده‌اند. تحقیقات نشان می‌دهند که والدین اکثراً تمایل دارند به جای بحث با فرزندان درباره مطالب توهین‌آمیز، آنها را نادیده گرفته و یا شبکه تلویزیونی را عوض کنند؛ با این وجود، وساطت فعال به عنوان مؤثرترین شیوه اِعمال وساطت از سوی والدین توصیه شده است. صحبت با فرزندان به جای اِعمال محدودیت برای تماشای برنامه‌های تلویزیونی، اثر بهتری برجای می‌گذارد. برای نمونه، فرزندان والدینی که وساطت فعال را اِعمال می‌کنند چیزهای بیشتری از برنامه‌های آموزشی تلویزیون فراگرفته و در رفتار اجتماعی عملکرد مثبت‌تری دارند. وساطت فعال، شک‌گرایی نسبت به اخبار تلویزیونی را افزایش می‌دهد. وساطت فعال منفی بر فرآیند اجتماعی‌شدن سیاسی کودکان تأثیر می‌گذارد. وساطت فعال منفی و اِعمال محدودیت، پرخاش‌گری کلی کودکان و پرخاش‌گری ناشی از تماشای تلویزیون را کاهش می‌دهد؛ این دو راهبرد «نخست بر اهمیت برنامه‌های خشونت‌آمیز تلویزیونی در نظر کودکان اثر می‌گذارند... و کودکان را نسبت به گرایش به سمت این برنامه‌ها و این‌که تماشای خشونت رسانه‌ای آنها در برابر اثرات منفی در موقعیتی شکننده قرار می‌دهد، آگاه می‌سازند.» برای نمونه، والدینِ نوجوانان تنها زمانی می‌توانند با برنامه‌های جنسی و خشونت‌آمیز تلویزیون مخالفت کنند که «در کنار نوجوانان خود به تماشای این‌گونه برنامه‌ها نشسته و نظرات خود را مطرح سازند. تشریح صریح ارزش‌ها و انتظارات والدین ـ حتی اگر محافظه‌کارانه باشند ـ برای نوجوانان مفید و حمایت‌کننده هستند». فرزندانی که والدین‌شان دخالت بیشتری در مصرف رسانه‌ای آنها دارند، نسبت به گفت‌ و گو با والدین پیرامون برنامه‌های رسانه‌ای نگرش بهتری دارند. بچه‌ها از هم‌صحبتی با والدین در حین استفاده از رسانه‌ها لذت می‌برند؛ دانش‌آموزی می‌گوید «چنین کاری را دوست دارم چون اگر والدینم دوست نداشته باشند که بازی‌ای را انجام داده، مطلبی را مشاهده کرده، خوانده و یا گوش دهم، من متوجه می‌شوم.» یکی دیگر از دانش‌آموزان چنین اظهار داشت که «دوست دارم با والدینم درباره برنامه‌ها صحبت کنم تا بدانم چه اشتراکاتی با یکدیگر داریم. وقتی درباره برنامه‌های تلویزیونی با والدینم صحبت می‌کنم، با آنها احساس نزدیکی می‌کنم». تحقیقات صورت گرفته پیرامون اثربخشی وساطت فعال و توضیح اقدامات والدین به یافته‌های امیدبخشی رسیده‌اند؛ با این وجود، برای تشخیص کارآیی گونه‌های مختلف وساطت فعال (مثبت، منفی و خنثی) ـ به ویژه آنهایی که به ارتقای مهارت‌های سواد رسانه‌ای در بین کودکان کمک می‌کنند ـ به تحقیقات بیشتری نیاز است. علاوه بر این، تحقیقات انجام شده در زمینه وساطت والدین و یا سواد رسانه‌ای، اثربخشی برنامه‌های آموزش رسانه‌ای والدین را بررسی نکرده‌اند؛ برنامه‌هایی که اکثراً از «صحبت والدین با فرزندان در حین استفاده از رسانه‌ها» به عنوان یکی از راهبردهای وساطت فعال حمایت می‌کنند. شاید اثرات مثبت وساطت فعال بر فرزندان به اثبات رسیده باشد، اما برای تأیید اثربخشی آن به عنوان راهبردی برای ارتقای سواد رسانه‌ای به تحقیقات بیشتری نیاز است. وساطت فعال و سواد رسانه‌ای اظهارنظر والدین ـ مثبت یا منفی ـ در فرآیند وساطت فعال، راهی است برای ابراز ارزش‌ها و عقایدشان درباره رسانه‌ها و اثرگذاری بر ارزش‌های فرزندان. (مشخص نیست که وساطت فعال خنثی در راستای تحقق این هدف به چه صورت عمل می‌کند.) وساطت فعال از اظهارنظر مثبت یا منفی والدین درباره مشاهدات، قضاوت‌ها و ارزش‌‌های آنها تشکیل می‌شود و این راهبرد نوعی، یعنی حفاظت از فرزندان و اجتماعی کردن آنها درباره محتوا و مصرف رسانه‌ای مناسب و نامناسب. ناتانسون و بوتا با دسته‌بندی وساطت فعال (مثبت، منفی و خنثی) به طبقه‌بندی و تشریح گفته‌های والدین در جریان وساطت فعال کمک کرده‌اند. نمونه‌هایی از وساطت فعال مثبت عبارتند از: «من عاشق این برنامه هستم» یا «این شخصیت واقعاً عالیه.» برای وساطت فعال منفی نیز می‌توان به این نمونه‌ها اشاره کرد: «این واقعی نیست» یا «این برنامه نامناسب است.» و مثال‌هایی از وساطت فعال خنثی: «فکر می‌کنی بعداً چه اتفاقی رخ می‌دهد؟» یا «این برنامه در نیویورک فیلم‌برداری و ضبط شده است.» آستین و همکارانش با انجام تحقیقی دریافتند که وساطت فعال مثبت، بیشتر به صورت اتفاقی رخ می‌دهد، اما وساطت فعال منفی، بیشتر با نیت حفاظت از کودکان و مواجهه انتقادی با رسانه‌ها اِعمال می‌گردد.  بر اساس آنچه درباره کاربرد اظهارنظر در قالب وساطت فعال مثبت یا منفی می‌دانیم و نیز اصل جستجو به عنوان یکی از اجزای اصلی الگوی سواد رسانه‌ای، با دو مسئله روبه‌رو هستیم. این مسایل حوزه‌های وساطت والدین و سواد رسانه‌ای را به چالش کشیده و لزوم تحقیق بیشتر در این حوزه‌ها را برجسته می‌سازند. نخستین موضوع مهم در فرآیند سواد رسانه‌ای این است که آیا استفاده از اظهارنظرهای ارزش‌مدار از سوی والدین، به ارتقای مهارت‌های سواد رسانه‌ای فرزندان کمک می‌کند یا خیر و اگر پاسخ مثبت است، این کمک به چه صورت انجام می‌پذیرد. هنوز این مسئله مشخص نیست که والدین چگونه از راهبرد طرح پرسش در فرآیند وساطت فعال استفاده می‌کنند. «فکر می‌کنی بعداً چه اتفاقی رخ می‌دهد؟» نمونه‌ای است که ناتانسون و بوتا برای وساطت فعال خنثی مطرح کرده‌اند. آیا این مثال بدان معناست که پرس‌ و جو نوعی وساطت فعال خنثی است، و در صورتی که پاسخ مثبت باشد، چه تمایزی میان این مثال و اظهارنظرهای خنثی نظیر این نمونه وجود دارد «این برنامه در نیویورک فیلم‌برداری و ضبط شده است»؟. استفاده از پرس‌ و جو در فرآیند سواد رسانه‌ای از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ در سواد رسانه‌ای از یادگیری به واسطه «آموزشی مبتنی بر تحقیق و تفحص و فرآیند محور» حمایت می‌شود. بسیاری از مدافعان این رویکرد معتقدند که پرس ‌و جوی انتقادی ـ طرح سؤال پیرامون متون رسانه‌ای ـ «میله مرکزی چتر سواد رسانه‌ای» است و این‌که پرس‌ و جوی انتقادی، شالوده سواد رسانه‌ای را شکل می‌دهد. «پرسش‌های پنج‌گانه» و «مفاهیم پنج‌گانه بنیادین» سواد رسانه‌ای، به عنوان مقدمه و بنیان تحقیق در عرصه سواد رسانه‌ای در سطحی گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ انجمن ملی آموزش سواد رسانه‌ای نیز توصیه می‌کند به منظور بررسی اصول بنیادین سواد رسانه‌ای باید پرسش‌هایی را طرح کرد. پرس‌ و جو باید پرسش‌هایی باز، تأملی و انتقادی پیرامون پیام‌های رسانه‌ای را شامل شده و استقلال انتقادی افراد را تقویت کند؛ چراکه هدف «بسط تفاسیر و واکنش‌های شخصی به شدت پیچیده و ظریف افراد در مواجهه با رسانه‌ها» می‌باشد. یکی از کارکردهای پرس‌ و جوی انتقادی حمایت از تفکر مستقل و اندیشه انتقادی افراد است ازاین‌رو، بررسی نحوه عملکرد راهبرد پرس‌ و جو در چارچوب وساطت فعال و نحوه اِعمال آن از سوی والدین در راستای ارتقای مهارت‌های سواد رسانه‌ای فرزندان، موضوعاتی هستند که برای پژوهشگران از اهمیت برخوردار است. دومین مسئله‌ای که در فرآیند وساطت فعال در مورد سواد رسانه‌ای مطرح می‌گردد، رویکرد آموزشی استفاده والدین از اظهارنظر مثبت یا منفی تحت عنوان وساطت فعال است. والدین به عنوان بخشی معمول از فرآیند تربیت و اجتماعی‌سازی فرزندان، ارزش‌ها و عقاید خویش را با آنها در میان می‌گذارند. با این وجود، کنشِ به اشتراک‌گذاری ارزش‌ها و عقاید در مورد رسانه‌ها در نقطه مقابلِ تحقیق درباره رویکرد آموزشی مربیان سواد رسانه‌ای قرار دارد. اگر اِعمال وساطت فعال ـ به ویژه وساطت فعال منفی ـ از سوی والدین را نوعی حمایت‌گرایی قلمداد کنیم، این رویکرد در مورد معلمان چندان صدق نمی‌کند. به مربیان سواد رسانه‌ای ـ به ویژه معلمان مقاطع تحصیلی پیش از دانشگاه ـ توصیه می‌شود که در مقابل دانش‌آموزان، رویکردی خنثی اتخاذ کرده و کمتر ارزش‌های شخصی خویش را با آنها در میان بگذارند. معلمانی که از رویکرد آموزشی حمایت‌گرایانه استفاده می‌کنند، اغلب با مقاومت دانش‌آموزان روبه‌رو می‌شوند چرا که «مهارت‌های سواد رسانه‌ای در نقطه مقابل فرهنگ رسانه‌ای قرار دارند.» همچنین، ارزش‌های حمایت‌گرا در راستای شناخت رسانه‌ها به ما می‌گویند که چه روشی «درست» و چه روشی «اشتباه» است و این رویکرد زمانی دردسرساز می‌شود که معلم در مقام «قهرمانی که تمام پاسخ‌ها و خوانش‌های صحیح از یک متن را می‌داند» در کنار دانش‌آموز حاضر شود. مربیان رسانه‌ای رویکرد و روش‌های آموزشی متفاوتی را دنبال می‌کنند، از جمله طردِ مفهوم سنتی معلم به عنوان یک مرجع و معلم در مقام شخصی که تمام پاسخ‌های «صحیح» را در اختیار دارد. به رغم آن‌که والدین مایل‌اند از راهبرد پرس‌ و جو به عنوان وساطت فعال استفاده کنند، اما در این فرآیند به حمایت از آنچه «صحیح» یا «نادرست» می‌پندارند نیز اتکا دارند. روابط و پویایی‌های قدرت، میان والدین و فرزندان و در بافت خانواده در مقایسه با محیط کلاس درس، متفاوت است. علاوه بر این، والدین به منظور اِعمال سواد رسانه‌ای در برخورد با فرزندان به راهبردهای متفاوتی نیاز دارند که در زندگی روزمره از کارآیی لازم برخوردار باشند؛ راهبردهایی که مبنی بر نظام آموزشی و معیارهای آن نبوده و چندان معلم‌وار نیستند. با علمِ به این‌که والدین گرایشی به رویکرد آموزشی مدنظر مربیان نداشته و راهبردهای متمایزی (در مقایسه با مربیان) را برمی‌گزینند، حوزه سواد رسانه‌ای برای واکاوی این تمایزات به مطالعه بیشتری نیاز دارد. سواد رسانه‌ای باید پاسخ‌گوی راهبردهای کنونی وساطت والدین ـ از جمله حمایت از ارزش‌ها و عقاید شخصی ـ باشد. تحقیق در حوزه وساطت فعال از الگوی تحقیقی که در آموزش سواد رسانه‌ای از نقشی محوری برخوردار است، نشانی به همراه ندارد. بررسی بیشتر درباره آنچه در مورد راهبردهای وساطت فعال گفته شده است، تشخیص نحوه اِعمال راهبرد پرس‌ و جو در فرآیند وساطت فعال، و بررسی اقسام وساطت فعال بیشترین کمک را به ارتقای سواد رسانه‌ای کرده و به پیشرفت این دو حوزه کمک می‌کند. در راستای ارتقای برنامه‌های آموزش رسانه‌ای والدین، بهترین توصیه به والدین این است که صرفاً به حفاظت از فرزندان خویش در برابر اثرات رسانه‌ای تمرکز نکرده و به توان‌مندسازی آنها برای پرداختن به تفکری انتقادی در مواجهه با رسانه‌ها و خلق پیام‌های ارتباطی نیز توجه داشته باشند. به طور خلاصه باید گفت، وساطت فعال در مورد مسایل زیر، پرسش‌هایی را مطرح می‌سازد: کارآیی طرح ارزش‌ها و عقاید در فرآیند ارتقای سواد رسانه‌ای، رویکرد آموزشی مدنظر والدین، نحوه تطبیق الگوی پرس‌ و جوی سواد رسانه‌ای با الگوی وساطت فعال مثبت، منفی و خنثی. نتیجه‌گیری در این مقاله سعی شد، کنش‌های سه‌گانه وساطت والدین و ارتباط آنها با سواد رسانه‌ای مورد بررسی قرار گیرد و نگاهی به چالش‌هایی که در دو زمینه مطرح است، انداخته شود. بررسی وساطت والدین نه تنها به طرح راهکارهایی نوین در آموزش رسانه‌ای والدین کمک می‌کند، بلکه موضوعات متعددی را مطرح می‌سازد که در حوزه سواد رسانه‌ای باید به آنها توجه کرد. هرچند راهبرد همراهی در حین تماشا را صراحتاً نمی‌توان گونه‌ای از سواد رسانه‌ای دانست، اما این راهبرد به والدین این امکان را می‌دهد تا کنش‌های وساطت فعال را اِعمال کنند؛ البته والدین را نیز باید نسبت به اثرات معکوسِ «تأیید بی‌ سر و صدا» در فرآیند همراهی در حین تماشا، هوشیار کرد. اثربخشی وساطت محدودکننده، چگونگی تطبیق اِعمال محدودیت با فرآیند سواد رسانه‌ای و به طور خاص‌تر این‌که مربیان رسانه‌ای اِعمال چه نوع محدودیت‌هایی را باید به والدین توصیه کنند (به خاطر این‌که چنین کاری معمولاً به والدین پیشنهاد می‌شود)، موضوعاتی هستند که به مطالعات بیشتری نیاز دارد. وساطت فعال می‌تواند سواد رسانه‌ای را تحت تأثیر قرار دهد؛ والدین با طرح اظهاراتی ارزشی (مثبت، منفی یا خنثی) درباره برنامه‌های رسانه‌ای می‌توانند اثراتی مثبت بر فرزندان خویش داشته باشند (به ویژه از بُعد حفاظت در برابر اثرات منفی رسانه‌ای). البته در مورد نحوه استفاده والدین از راهبرد پرس‌ و جو به عنوان نوعی از وساطت فعال، شناخت کافی وجود ندارد. تمایز میان ملاحظات، اهداف و ابزار والدین و مربیان در زمینه سواد رسانه‌ای، بر نحوه به کارگیری سواد رسانه‌ای از سوی آنها در برخورد با کودکان تأثیر می‌گذارد.  پاتر پیشنهاد می‌کند که به منظور سامان‌دهی روش‌های مختلف وساطت به یک نظام طبقه‌بندی نیاز است. پژوهشگران این عرصه به کمک این نظام می‌توانند برای آزمودن اثربخشی روش‌های مختلف، معیارهایی را طراحی کرده و دستورالعملی را برای والدین تدوین کنند. این نظام طبقه‌بندی مشخص می‌کند که کدام‌یک از روش‌های وساطت و تحت چه شرایطی بهترین عملکرد را در مورد کودکان برجای خواهد گذاشت. چنین نظامی بر نتایج به دست آمده در فرآیند اِعمال سواد رسانه‌ای نیز تأثیرگذار خواهد بود. پژوهشگران عرصه وساطت والدین همچنان به تحقیق درباره راهبردهای رایج میان والدین ادامه می‌دهند، اما یکی از قطعه‌های گمشده این عرصه، بررسی واکنش والدین به رویکردها، برنامه‌ها، مطالب، توصیه‌ها و روش‌های پیشنهادی در حوزه سواد رسانه‌ای، است. تحقیق در این حوزه‌ها به پیشرفت نظام آموزشی، برنامه‌ها و نتایج مفیدتر در عرصه سواد رسانه‌ای برای والدین خواهد انجامید. حوزه سواد رسانه‌ای نیازمند آن است که به والدین کمک شود تا به نحوی وساطت خود را اِعمال کنند که به ارتقای مهارت‌های سواد رسانه‌ای فرزندان بیانجامد. نویسنده: کِلی مندوزا مترجم: امیر یزدیان/ کارشناس ادبیات انگلیسی و کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی منبع: فصلنامه رسانه و خانواده شماره 5 انتهای متن/

94/02/08 - 05:03





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن