واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: الماسي از داوري جشنواره استعفا دهد
اظهار نظر تأسفبار آقاي جهانگير الماسي را درباره يکي از شريفترين و نجيبترين فيلمسازان اين کشور که کارنامهاي سراسر قابل افتخار و غرور براي کشور و سينماي ايران دارد شنيديم و خوانديم.چه شده آقاي جهانگير الماسي که دو سه سالي است رداي داوري حرفهاي و تمام وقت به تن کرده و در مقابل يک اظهار نظر در باب جايگاه داوري اين دوره از جشنواره فجر از سوي آقاي رضا ميرکريمي چنان برآشفته شده که اندک شأن متصوره براي يک داور (در هر رشته و زمينهاي) را که همانا سعه صدر طمانينه و آرامش و متانت است به کناري مينهد و با الفاظي به غايت دور از ادب، فيلمسازي را که هميشه در اين ساليان آثارش موجب مباهات جشنواره فجر و ديگر جشنوارههاي معتبر جهاني است آماج توهين و استهزا قرار ميدهد.اگر داوري نوعي از قضاوت است، قاضي هيچگاه مجاز نيست، حتي در برابر تلخگويي متهم از دايره بيطرفي و انصاف خارج شود، که اگر شد از مقام داوري و قضاوت به طرفيت رسيده و ديگر صلاحيت قضاوت ندارد و حکم و رأي او به دليل غلبه احساس بر عقل پشيزي ارزش ندارد.اين داور محترم حتماً ميدانند در اصول قضاء در محاکم اصلي است که در ابتداي هر محکمهاي، متهم و وکيل وي ميتوانند در باب صلاحيت محکمه اعتراض کنند و محکمه را صالح به رسيدگي ندانند و قاضي موظف است در برابر متهم به بيان متين و به استناد قانون در باب صلاحيت خود و محکمه اقامه دليل کند.در محاکم قضايي که پاي جرم و اتهام در ميان است چنين حق و اختياري به متهم ميدهند. اين چه جفاي آشکاري است که به روز فرهنگ و هنر اين کشور ميرود که تحمل اظهار نظر متين و مؤدبانه يک فيلمساز در باره شأنيت و جايگاه داوري جشنواره فجر تاب آورده نميشود.رضا ميرکريمي فرزند انقلاب و بزرگ شده ميادين جنگ است، حتماً مرا سرزنش خواهد کرد بابت افشاي اين راز که معدودي از خواص ميدانند که او جانباز شيميايي جنگ است و هر از چندي خراشهاي دردناک گاز خردل را بايد در خلوت تحمل کند.او به دليل اين سابقه و به دلايل بسيار ديگر که کمترين آن کار بلدي و هنرمندي و شرافت و نجابت است بر آشفته ميشود که در سي و چند سالگي انقلاب عظيم اسلامي و در ايام الله فجر کسي را در مقام داوري کارنامه سينماي انقلاب دعوت کنند که نامش و کارش و پيشينهاش عرق شرم بر جبين مينشاند.رضا ميرکريمي فرزند انقلاب و بزرگ شده ميادين جنگ است، حتماً مرا سرزنش خواهد کرد بابت افشاي اين راز که معدودي از خواص ميدانند که او جانباز شيميايي جنگ است و هر از چندي خراشهاي دردناک گاز خردل را بايد در خلوت تحمل کند.جناب آقاي جهانگير الماسي اگر به مدعاي حراست از کيان جشن فجر انقلاب متعرض فيلمساز کشور ميشوند، چرا وقتي نامشان را کنار نام کسي نشاندند که سالهاست در سرزمين شيطان بزرگ پستترين و شرمآورترين فيلمهاي ضداخلاقي و جنسي را ميسازند رگ غيرتشان به جنبش در نيامد.چرا آن زمان نگران اسلام، انقلاب و سينماي پرافتخار آن نشدند.چرا ذلت همکناري نامشان را با نام اشاعه دهندگان فحشاء آشکار و بيّن روح حساسشان را آزرده و مکدر نکرد و زبانشان در دفاع از حريم ارزشها و بيتالمال در حلقومشان از حرکت باز ايستاد.و اين همه در حاليست که بدانيم به استناد سوابق مکتوب و تصويري، حداقل دو تن از داوران حاضر در اين دوره در چند سال گذشته، زماني که فيلمي در جشنواره فجر داشتهاند، بيشترين اهانتها و توهينها را به جشنواره و داوران آن دوره از جشنواره بيترس و بيم به زبان آوردهاند.نجابت و ادب و اقتضاء داوري و الزامي اخلاقي و حرفهاي به امر بيطرفي آن داوران را هيچگاه در مقام طرفيت قرار نداد.با خوشبيني تمام اگر به واکنش آقاي جهانگير الماسي نگاه کنيم بايد بگوييم جناب ايشان به ضرورت الزام حضور طويلالمدت در جمع، تنظيم و تنسيق ساعات هشياري و ناهشياريشان بهم خورده است.چون بازيگر بودهاند ضروريات دو نقش داور ظاهرلصلاح و داور مأمور را با هم خلط کردهاند. لذا ايشان به دليل اظهارات آشکاري که در مقام داوري بيان کردهاند ديگر صالح به داوري نيستند و بيشک در صورت ادامه کار رأي ديگر داوران را هم حتي اگر قرين به صحت باشد، مخدوش ميسازند.توصيه حقير، استعفاي شرافتمندانه و شجاعانه يا برکناري ايشان از داوري است تا حرمت جشن انقلاب اين چنين مضحکه خاص و عام نشود. سينما و تلويزيون تبيان خبرآنلاين
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 441]