تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797750585




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

منبع انوار (8)


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:


معرفی کتب شیعه؛
منبع انوار (8)
از آغاز تدوین تفسیر تا قرن چهاردهم به طور قطع سبک تفسیر عوض نشده بود، اما در قرن چهاردهم در سبک تفسیر تغییری ایجاد شده است و یکی از آن تفاسیر که سبک خاصی داشته تفسیر «المیزان» است.






به گزارش سرویس دینی جام نیوز، درباره ی مرحوم علامه رحمه الله در زمان حیات و بعد از رحلتش، بعنوان شرح حال و بزرگداشت و یاد نامه مقالات و کتابهای متعددی نوشته شده که همه آنها قابل توجه است.
علامه طباطبائی رحمه الله از بیت اصیل و ریشه داری هستند. به آنها: طباطبائی، قاضی شیخ الاسلامی، وهابی یا عبدالوهابی هم می گویند. به این چهار عنوان مشهور هستند. قاضی می گویند چون بزرگان این بیت در زمان های دور قاضی رسمی بودند.
  توضیحاتی پیرامون تفسیر شریف المیزان:
از آغاز تدوین تفسیر تا قرن چهاردهم به طور قطع می توان گفت سبک تفسیر عوض نشده بود، هرچند که تفاسیر هر کدام احیانا ابعاد مختلفی را پیگیری می کردند، اما در قرن چهاردهم می توان گفت که در سبک تفسیر تغییری ایجاد شده است. یکی از آن تفاسیر که سبک خاصی داشته تفسیر «المیزان» است.
از کارهایی که روی المیزان انجام شده است، ترجمه آن می باشد. ترجمه ی هر جلد در دو جلد، البته پنج جلد اول المیزان دوباره ترجمه شده است.
پنج جلد اول را اساتید بزرگوار: آیة الله مکارم شیرازی، جناب آقای مصباح یزدی، جناب آقای گرامی، جناب آقای نیری بروجردی، جناب آقای شیخ محمد جواد حجتی، ترجمه کرده اند.
و پانزده جلد بعد را جناب آقای سید محمد باقر موسوی همدانی ترجمه کرده اند. به دلیل اینکه کتاب خیلی جا باز کرده بود، آقای موسوی همدانی هم وقت بیشتری و هم رابطه ی نزدیک تری با مرحوم علامه رحمه الله داشتند از جلد ششم به بعد را در سی جلد ترجمه نمودند. و بعضی از ناشرین از او خواستند که چند جلد اول را هم مجددا ایشان ترجمه کنند که به یک قلم باشد. اینکار هم انجام شد و الآن دوره ی چهل جلدی ترجمه به قلم ایشان است.
کار دیگری که روی المیزان انجام شد، تنظیم فهرستی برای این کتاب شریف است.  

 
بعد از مرحوم علامه رحمه الله یا در زمان ایشان فهرستی برای «المیزان» نوشته شد هم به عربی و هم به فارسی. که فهرست موضوعی بسیار خوبی است و برای محققان بسیار سودمند و لازم است. چون مسائل بسیاری در جاهای مختلف المیزان مطرح شده است گاهی یک مورد را می بینیم و از موارد دیگر غافل می شویم. لذا این فهرست ها بسیار کار ساز خواهد بود. نام این فهرست «دلیل المیزان» و مؤلفش آقای الیاس کلانتری است.
فهرست مهم تری هم تنظیم شده که به اعلام، امثله، حدیث، آیه... اشاره دارد و در سه جلد چاپ شده است.
جزوه هایی هم وجود دارد که بحثها و موضوعاتی از المیزان را تقطیع و جداگان چاپ کرده اند که این هم کار بسیار خوبی است.
و البته نسبت به سایر کتابهای ایشان هم کارهایی انجام شده از جمله «روش رئالیسم» که آیةالله مطهری رحمه الله و آیة الله سبحانی روی آن کار کرده اند، رساله «ولایت» ایشان ترجمه به فارسی شده است، روی کتاب «وحی یا شعور مرموز» آیة الله مکارم کار کردند، جناب آقای فقهی «سیرةالنبی» ایشان را تکمیل وترجمه کردند.
کار بسیار خوب دیگری که روی «المیزان» شده کتابی است به نام « الطباطبایی و منهجه فی تفسیره المیزان» نوشته ی جناب آقای علی أوسی سلمه الله.
خود نویسنده می گوید: و قد وضعت البحث علی ثلاثة أبواب و خاتمة:
فقی الباب الأول تناولت عصر الطباطبایی و حیاته و ثقافته. و هو علی ثلاثة فصول: الفصل الأول تناولت عصر الطباطبایی. الفصل الثانی حیاته و ثقافته. الفصل الثالث تکلمت عن المصادر التی اعتمد علیها الطباطبایی فی تفسیره المیزان و هی مصادره التفسیریة و کتب اللغة و مصاره الحدیثیة و مصادر متنوعة التاریخیة و المعارف العامة و الجرائد و المجلات.
پنج مجله و روزنامه که گاه گاهی در تفسیر از این مجلات مطالبی نقل شده است. چهار یا پنج دائرة المعارف که مرحوم علامه رحمه الله به اینها عنایت داشته است.
22 کتاب تاریخی به عنوان مصدر بحث های تاریخی المیزان معرفی کرده است.
چند کتاب از کتب مقدسه ی یهود و نصاری که مرحوم علامه رحمه الله برای مقایسه ی عقاید و اقوال به آنها نظر داشته است.
از حیث مطالب تفسیری که خیلی لازم بود مصادرش معرفی شود، ایشان نام 22 تفسیر را می برد. یعنی هر جا مرحوم علامه رحمه الله اسم تفسیری را برده است، ایشان آن را به عنوان مصدر یادداشت و سپس همه را یکجا یاد کرده است.
اما لازم بود علاوه بر این، جاهایی که مرحوم علامه رحمه الله با «قیل»، یک قولی را بیان می نمایند، صاحب آن «قیل» مشخص شود. که ایشان این کار را نکرده است.
تفاسیری که ایشان نام برده است: مفردات راغب، تفسیر فخر رازی، تفسیر مجمع البیان، تفسیر ابن عباس، تفسیر کشاف، تفسیر طبری، تفسیر بیضاوی، تفسیر أبی السعود، تفسیر در المنثور، تفسیر روح المعانی، الجواهر (طنطاوی)، المنار، تفسیر برهان، تفسیر صافی، تفسیر نعمانی، تفسیر قمی، تفسیر نورالثقلین، برخی از آیات الاحکام ها.
به نظر می رسد عمده ی مراجعه ی مرحوم علامه رحمه الله در روایات به درالمنثور و نور الثقلین بود و این دو کتاب هم از کتب حدیث دیگر نقل می کنند و آقای اوسی مصادر آن دو کتاب را هم شمرده است که 135 کتاب شده است. و الا اینکه می گویند به 135 کتاب حدیثی مراجعه کرده شاید در واقع به 10 کتاب مراجعه کرده باشد و بقیه اش از مصادر آن کتابها باشند.
در لغت هم می گوید به این کتب مراجعه می کرده است:
صحاح اللغة، المصباح المنیر، قاموس اللغة، لسان العرب، المزهر فی علوم اللغة. و اما فی الباب الثانی: فقد تکلمت فیه عن منهج الطباطبایی فی تفسیره و وضعته علی ثلاثة فصول: الفصل الأول: نظرة فی مناهج المفسرین. الفصل الثانی: تکلمت عن الجانب الأثری فی المیزان الفصل الثالث: تناولت الجانب العقلی فی المیزان.
و اما الباب الثالث: فقد تکلمت فیه عن جملة من علوم القرآن و العقائد فی المیزان.
انصافا کتاب جناب آقای اوسی کتاب بسیار خوبی است و با یک نظم طبیعی خوبی از عهده ی معرفی جامع این تفسیر برآمده است.
در اواخر کتاب هم نوشته که از علامه طباطبائی شرح حالی خواستم و ایشان هم نوشت و برایم فرستاد (و خط خود آقا را چاپ کرده است) این شرح حال را ظاهرا در سال 1399 (تقریبا) نوشته است.
در این شرح حال اشتباهی رخ داده و آن این است که حاشیه ی کفایه و حاشیه اسفار را که عربی است و تألیفات فارسی شمرده است.
می نویسد: من مؤلفاته بالعربیة: تفسیر المیزان فی عشرین مجلدا و بدایة الحکمة و نهایة الحکمة و رسالة فی البرهان و رسالةفی المغالطة و رسالة فی التحلیل و رسالة فی الترکیب و رسالة فی الاعتبارات و رسالة فی الإنسان بعد الدنیا و رسالة الولایة. و من مؤلفاته بالفارسیة: اصول فلسفه، شیعه در اسلام، قرآن در اسلام، مصاحبات پرفسور، رساله علم الإمام، حاشیه کفایة الاصول، رسالةفی الإعجاز، حاشیه الأسفار.
  سبک تفسیر المیزان
سبک این تفسیر همان «تفسیر قرآن به قرآن» است.
جناب آقای علی الأوسی هم در کتابش این مسأله را مطرح می کند و سخن اولش این است که این روش چیزی نیست که آنرا مرحوم علامه رحمه الله ابداع کرده باشد، و در طول 14 قرن گذشته کسی این روش را نداشته باشد و او این روش را آورده باشد.
سپس ایشان چند نمونه از تفسیرهای قبلی را نقل می کند که این روش را داشته اند:
نمونه ی اول از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که آیه ای را معنا کردند و شاهد آن را از آیه ی دیگر بیان فرمودند:
فسرالرسول الأعظم قوله تعالی: «ولم یلبسوا ایمانهم بظلم» انعام/ 82، لم یلبسوا ایمانهم بالشرک و استدل بقوله تعالی: «إن الشرک لظلم عظیم» لقمان/ 13.
نمونه دوم از حضرت علی (علیه السلام) که فرمودند: «القرآن یشهد بعضه ببض»، «القرآن یفسر بعضه بعضا».
نمونه سوم از ابن عباس: که آیه ای را مطرح و معنا کرد: «قالوا ربنا امتنا اثنتین و أحییتنا اثنین» و آیه زیر را به عنوان شاهد ذکر کرد: «کیف تکفرون بالله و کنتم أمواتا فأحیاکم ثم یمیتکم ثم یحییکم»، دو اماته و دو احیا آنجا را با اینجا تطبیق کرد که این آیه می تواند تفسیر آن باشد.
نمونه ی دیگر: مرحوم طبرسی رحمه الله در مجمع البیان در تفسیر «هل أتاک حدیث الغاشیة» از بعضی تابعین نقل کرده است که برای معنی «غاشیة»، آیه ی «فتغشی وجوههم النار» را شاهد آورده است.
زمخشری گوید: أسد المعانی لآیات القرآن ما دل علیه القرآن.
پس معلوم می شود برای مفسرانی مثل زمخشری، این روش مطرح و مورد قبول بوده است.
ابن تیمیه (قرن 8) می گوید: أصح الطرق فی التفسیر أن یفسر بالقرآن.
پس روش مرحوم طباطبایی رحمه الله یک روش ابداعی نبوده و پیشتر هم وجود داشته است. اما باید توجه داشت که آن بودن با این کار ایشان خیلی فاصله دارد.
و قبل از پیامبر (صلی الله علیه و اله وسلم) و حضرت امیر(علیه السلام) و دیگران خود قرآن می فرماید که من محکم و متشابه دارم. باید متشابهات را به محکمات ارجاع دهید و تفسیر متشابه به محکم همان تفسیر قرآن به قرآن است.
اما چرا تفسیر ایشان را می گویند تفسیر قرآن به قرآن و چرا مؤلف آن می گوید که تفسیر من، قرآن به قرآن است؟ برای اینکه ایشان عنایت بسیار فراوانی روی این روش داشته است اما در تفاسیر دیگر شاید چند مورد بیشتر پیدا نکنیم که از این روش استفاده کرده باشند. بنای تفسیر المیزان بر این است که در هر آیه این روش پیاده شود.
پس این روش سابقه داشته و ایشان این کار سابقه دار را دنبال کرده است. اما چون به این روش خیلی پابنده بوده است، تفسیر ایشان به این عنوان معروف شده است.  
این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن