محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797950062
گریز از کیش؛ بررسی نظریه الهیاتی جان هیک
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
گریز از کیش؛ بررسی نظریه الهیاتی جان هیک
شواهد نشان میدهد که دیگر نمیتوان جان هیک را روایتگر سنت مسیحی پولسی دانست. کسی که ارکان اصلی یک سنت را انکار یا تأویل کند، پیرو آن سنت بشمار نمیآید، بلکه منتقد آن است.
بخش دوم و پایانی نجات و رستگاری دربارة نجات و رستگارى مؤمنان، در صدر اول مسیحیت این بحث پیش آمد که آیا رعایت احکام و آداب براى نائلشدن به رحمت خدا و ورود به بهشت لازم است، یا همان ایمان به مسیح، بهتنهایى ، کارساز است و فداشدن او تمام مشکلات را حل کرده است؟ پولس با توجه به برخى کلمات حضرت عیسى (ع) مانند: «خدا باران خود را بر عادلان و ظالمان مى باراند.» (متى 5: 45) و نیز، در مَثَل «تاکستان»: عملههایى که تمام روز کار مى کردند، بیشتر از کسانى که فقط یک ساعت کار کرده بودند، مزد نگرفتند، (متى 20: 16 ـ 1) نهتنها، بهشدّت با شریعتى شدن آیین مسیحیت مخالفت کرده، بلکه عمل به احکام و شریعت را مانع رستگارى شمرده است. پولس به مخاطبانش مى گوید: اگر مختون شوید، مسیح براى شما هیچ نفعى ندارد. اگر اهل شریعت و ارث باشید، ایمان عاطل شود و وعده باطل؛ زیرا شریعت باعث غضب است، و در جایى که شریعت نیست، تجاوز هم نیست. جمیع آنان که از اعمال شریعت هستند، زیر لعنت میباشند؛ زیرا مکتوب است ملعون است هر که ثابت نماند در تمام نوشتههای کتاب شریعت تا آنها را بهجا آرد. اما واضح است که هیچکس در حضور خدا از شریعت عادل شمرده نمیشود؛ زیرا که عادل به ایمان زیست خواهد نمود، اما شریعت از ایمان نیست ... . مسیح ما را از لعنت شریعت فدا کرد. (غلاطیان 3: 13 ـ 10) این مطلب که سنت مسیحی نجات و رستگاری انسانها را فقط از طریق عضویت در کلیسا، غسل تعمید و بهرهمندشدن از مرگ فدیهوار مسیح میداند، بسیار واضح است. در این سنت، حتی پیامبران بزرگ الهی مانند ابراهیم(ع) و موسی(ع) که پیش از عیسی(ع) زیستهاند نیز، فعلاً نجاتیافته نیستند و در مکانی به نام «لیمبو»، بین بهشت و جهنم قرار دارند و در انتظار روز قیامتاند تا در آن روز، مسیح آنها را نجات دهد و به بهشت برد. همه اشخاصی که با ایمان به عیسی مسیح، در عهد جدید شراکت دارند، مادامی که در ایمان و اطاعتِ پایدار و ثابت باشند، از برکات و نجات آن بهره مییابند. (عبرانیان 3: 20 ـ 6) از سوی دیگر، عقاید پولس با مخالفت شدید حواریون و یهودیان مسیحى شده مواجه شد. اینان با مراجعه به کلمات، و تعالیم و اعمال حضرت عیسى (ع)، عمل به احکام و شریعت را براى نیل به سعادت جاودانه و نجات لازم مى شمردند. در کلماتى از حضرت عیسى (ع) بر حفظ شریعت موسوى تأکید شده است: ناگاه شخصى آمده عیسى را گفت: اى استاد نیکو چه عمل کنم؟ گفت: ... اگر بخواهى داخل حیات شوى احکام را نگه دار! گفت: کدام احکام؟ عیسى فرمود: قتل مکن، زنا مکن، دزدى مکن، شهادت دروغ مده، پدر و مادر خود را حرمتدار و همسایه خود را مثل نفس خود دوست بدار! (متى 19: 19 ـ 17) گمان مبرید که آمدهام تا تورات یا کتب انبیا را باطل سازم. نیامدهام تا باطل سازم، بلکه تا تمام کنم. (متى 5: 17) مضامین رساله یعقوب در دفاع از شریعت، بهحدى واضح است که بهنظر مى رسد، این رساله و رسالههاى پولس در رد یکدیگر نگاشته شدهاند. یعقوب مى نویسد: اى برادران من! چه سود اگر کسى بگوید، ایمان دارم وقتى که عمل نداشته باشد. آیا ایمان مى تواند او را نجات بخشد؟ پس اگر برادرى یا خواهرى برهنه و محتاج خوراک روز باشد و کسى از شما به ایشان بگوید: «بهسلامتى بروید و گرم و سیر شوید» لکن مایحتاج بدن را به ایشان ندهد، چه نفع دارد؟ ... ایمان نیز اگر اعمال ندارد در خود مرده است. (یعقوب 14: 16 ـ 2) (20) نزاع حواریون و پولس، تا قرن چهارم میلادی استمرار داشت. در قرن چهارم شورای نیقیه در اعتقادنامه رسمی خود جانب پولس را گرفت و به دیدگاه او رأی داد و از آن پس شریعت بهطور کلی در جریان اصلی مسیحیت بهمنزلة امری مذموم شناخته شد. از آن پس شریعت نهتنها نجاتبخش نیست، بلکه یکی از موانع نجات است. جان هیک با طرح نظریه مشهور کثرتگرایی دینی اعلام کرد، حقیقت انحصاراً در اختیار مسیحیان نیست و غیرمسیحیان نیز، اهل نجاتاند. اعلام کثرتگرایی دینی توسط هیک، تقریباً با سالهای برپایی شورای واتیکانی دوم مقارن شد (1964ـ1960) و در نهایت، کلیسای کاتولیک اعلام کرد که بیرون از کلیسا نیز، راه نجات هست و پیروان سایر ادیان، بهویژه اسلام نیز، میتوانند اهل نجات باشند. شاید این همراهی اتفاقی نباشد و تحت تأثیر عوامل فرهنگی این روزگار، ازجمله، رواج لیبرالیسم سیاسی و لیبرالیسم دینی، بهویژه، پس از کارهای پرنفوذ الهیدانان برجستهای همچون شلایر ماخر (21) (1834ـ 1768) پدید آمده باشد. توجه بیشتر به جنبههای باطنی ادیان، بهویژه تجربههای دینی، بهجای توجه به آموزههای عقیدتی و شعائر عملی نیز، در این امر بیتأثیر نبوده است. یکی از ادله هیک برای کثرتگرایی دینی، خیرخواهی خداوند و عشق او به بندگانش است. مقتضای هدایتگری عامّ خداوند آن است که اکثر انسانها را هدایتیافته و بر طریق صواب و نجات بدانیم. نمیتوان اقلیت اندکی را نجاتیافته دانست و درعینحال، معتقد به عشق نامحدود خداوند به بندگانش بود. اگر نظریه سنتی را بپذیریم نوعی تعارض درونی پدید میآید: از یک سو، تعالیم مسیحی خداوند را خالق و مالک همه موجودات و خواهان خیر مطلق و رستگاری بشر میداند و از سوی دیگر، پاسخگفتن مؤمنانه به خداوند، به وساطت مسیح را تنها راه نجات معرفی میکند. این سخن به این معناست که عشق نامحدود خداوند مقدر نموده که افراد بشر تنها درصورتی میتوانند نجاتیابند که بخش عظیمی از آنها را مستثنا سازد؛ زیرا تعداد زیادی از انسانها که به دنیا آمدهاند، یا پیش از مسیح میزیستهاند و یا خارج از قلمرو مرزهای مسیحیت قرار دارند. (هیک، 1372: 285 و 286) هیک دیدگاه تنگ مسیحیت سنتی را با این بیان توسعه داده، سنتی عقلانی را پایهگذاری میکند. اما با این کار از سنت اصلی کلیسا، که قرنها بر آن تأکید کرده است، فاصله میگیرد و سنت جدید آن را میپذیرد. دیگر این استدلال را نمیتوان از مسیحیان پذیرفت که ما حتماً احتیاج به نجاتدهندهای چونان مسیح داریم. باید توجه داشت که با این کار فاصله زیادی با مسیحیت پولسی ایجاد میشود. در نگاه پولسی همه تلاش بشر، حتی عمل به شریعت، محکوم به گناه است؛ زیرا انسان در ذات خود گناهآلود است و هر فعلی که از این ذات صادر شود رنگ گناهآلود خواهد داشت. (22) اوصاف خدا در مسیحیت سنّتی خداوند اوصاف مابعدالطبیعی فراوانی دارد که برای کمالات او هیچ حد و حصری نیست. قدرت او، قدرت مطلق، علم او بیحد و مرز و خیرخواهی او محض و مطلق است؛ و سایر اوصاف او نیز، همینطورند. تعالی خداوند در مسیحیت جایگاه رفیعی دارد؛ هرچند، آموزه تجسد در نقطه مقابل آن قرار میگیرد. تأمل در مکاشفه خدا از خودش، چنانکه نهایتاً در کتاب مقدس در دسترس آدمیان قرارگرفته، نشان میدهد که در خدا بُعدی متعال یا فراباشنده وجود دارد که «پدر» خوانده میشود. خدایی که در کتاب مقدس خود را بر انسان آشکار کرده، خدایی است بینهایت برتر و بالاتر از همۀ مخلوقات. او نه با هیچیک از مخلوقات خود، و نه با همۀ آنها بر روی هم، همطراز نیست. هیچچیز را نمیتوان و نباید با او قیاس کرد. او خدایی است که کاملاً با همهچیز دیگر متفاوت است. صفات تعالی خدا همچون نامحدودبودن، قدرت مطلق، علم مطلق و غیره، او را بینهایت فراتر از همهچیز قرار میدهد. البته در کنار این بعد فراباشندگی، بعد فروشوندگی یا درونباشندگی در خدای مسیحیت وجود دارد که مربوط به آموزه تجسد است که گاه، از آن به حلول یاد میشود؛ این حلول، حلولی است در تاریخ. خدای مسیحیان درعینحال که بینهایت از همۀ مخلوقات خود برتر و با همۀ آنها متفاوت است، با آنها بیگانه نیست. بلکه چون ذات او محبت است، عار ندارد که به مخلوق خود نزدیک، و حتی با او یگانه شود. انجیل، بیپروا و کاملاً برخلاف انتظارِ انسان اعلام میکند که خدا در یک شخصیت تاریخی، یعنی عیسای ناصری، حلول کرده است! خدا بشر را به خود گرفته و در سیمای یک انسان به جهان ما قدم گذاشته است. مسیحیان به پیروی از انجیل، بُعد دوم از وجود خدا را که در تاریخ حلول میکند، «پسر» میخوانند. حال چگونه میتوان این دو بعدِ دور از هم را جمع کرد؛ و اصلاً چگونه میتوان آنها را فهمید. هیک در بحث تجربهپذیری گزارههای دینی، نظریه تحقیقپذیری فرجامین را مطرح کرده است. وی معتقد است که در وضعیت فرجامین (آخرالزمان یا آخرت) انسانها خواهند فهمید که تفسیر دینی جهان درست است. در آن وضعیت پردهها کنار میرود و چشم انسانها به حقیقت گشوده میشود و جریان حیات خویش را در محضر خداوند ادراک میکنند. وضعیت فرجامین وضعیتی است که در آن، انسان خداآگاهی کاملی دارد و دائماً حضور خدا را احساس میکند. در آن حضور، زندگیاش جریان مییابد. این خداآگاهی، دیگر در تضاد با شرایط بد گناه، زشتی، رنج و ... نخواهد بود. بهنظر هیک اینک ما در فرآیندی متزاید و متکامل تأیید باورهای دینی قرار داریم که نقطه کمال آن در حیات ابدی در «ملکوت خدا»ست. در نظریه کمال، وضعیت شناختاری خاصی وجود دارد که در آن وضعیت، درباره درستی فهم دینی جهان و انسان، یا درباره واقعیت وجود الهی، جایی برای شک معقول باقی نمیماند. (Hick, 1985: 118) هیک میافزاید ممکن است در این جهان نیز، وضعیتی مشابه وضعیت فرجامین پیش آید، یعنی همان حالوهوای شهر آسمانی بر روی زمین نیز، به شکل «بهشت زمینی» محقق میشود و این همان وضعیت آخرالزمانی است که یهودیان، مسیحیان ]و من اضافه میکنم، همه ادیان بزرگ[، انتظار آن را میکشند. (Ibid: 123) مسئله اصلی این است که در وضعیت فرجامین از کجا خواهیم دانست که در حضور خدا هستیم؟ از کجا میفهمیم آنکس که با او مواجه شدهایم خداست؟ او را چگونه خواهیم شناخت؟ آیا میتوان اوصاف بینهایت او را درک کرد؟ هیک بر آن است، چون جزئی از اهداف خدا در آفرینش انسان، تحقق خداآگاهی در آدمی است، پیشاپیش میدانیم که در وضعیت فرجامین، حضور خدا را درک میکنیم و متوجه خواهیم بود که با خدا مواجه شدهایم. یعنی پیشاپیش میدانیم که مشکلی در شناخت خدا نخواهیم داشت؛ و لزومی ندارد خدا را با اوصاف بینهایتش بشناسیم. همچنین لزومی ندارد هماکنون بدانیم کیفیت آن شناخت چیست. ما اینک مانند کودکانی هستیم که فیالجمله میدانیم، وقتی بزرگ شویم حالتی به نام بلوغ در انتظار ماست، اما کیفیت آن را نمیدانیم، ولی میدانیم که در آن حال کیفیت آن را درک خواهیم کرد. همچنین برای اینکه بفهمیم اهداف خدا درباره ما محقق شدهاند، باید در وضعیت فرجامین با خدا ارتباط داشته باشیم. در غیر این صورت، ممکن است کسانی فرض کنند، کمالاتی که در آن وضعیت، برای ما محقق شدهاند، شاید معلول امور طبیعی باشند، نه طرح و تدبیر الهی. بنابراین، ارتباط با خدا و مواجه شدن با او، ضروری است. در قدم سوم، هیک با اشاره به آموزه حلول و تجسد آن را بهمنزلة راه حل دیگری برای مشکلات یادشده عنوان مینماید. صفات مطلق خدا، ماهیتاً در تجربه انسانی نمیگنجند و فراچنگ انسان نمیآیند. اما این بدین معنا نیست که راهی برای فهم آن صفات وجود ندارد. خدا در آموزههای مسیحی، خالق متعالی است که در شخص مسیح تجلی یافته است و فکر، عشق و حیات مسیح در ارتباط با او بوده است و از طریق او میتوان خدا را شناخت. افزون بر آن، تعلیمات مسیح درباره خدا، بخشی از ظهور الهی است که موجب پیدایش آموزههای مسیحی درباره خداوند شده است؛ فقط خداوند ذاتش را میشناسد و علم ما به ذات او از طریق تجلی او در مسیح است. همانطور که کارل بارث (23) میگوید: عیسی مسیح، جنبه شناختی خداست. (24) بینهایتبودن خدا را نمیتوان تجربه کرد، لکن میتوان از طریق وثاقت مسیح، شک معقول نسبت به آن را کنار زد. میتوان سلطنت مسیح را در ملکوت خدا تجربه کرد؛ همین تجربه اعتبار تعالیم مسیح درباره خداوند را به اثبات میرساند و آنگاه، بهطور غیرمستقیم، بینهایتبودن ذات و صفات خداوند به اثبات میرسد. (بنگرید به: هیک، 1372: 218) هیک در آثار بعدیاش، افزون بر این سه پاسخ، برای حل مشکل شناخت اوصاف بینهایت خدا، به دو نکت دیگر اشاره میکند. 1. وضعیت فرجامین، که وظیفة اثبات درستی تبیین دینی جهان را بر عهده دارد، موظف نیست بینهایتبودن اوصاف خدا را اثبات کند؛ زیرا اوصاف بینهایت خدا در تبیین دینی جهان دخالتی ندارد. اگرچه انسان موحد به قدرت بیمنتهای خدا ایمان دارد، هنگامی که از سلطنت خدا و حاکمیت او بر جهان سخن میراند، قدرت بینهایت را مد نظر ندارد. یعنی برای خلق جهان و اداره آن، قدرت محدودی لازم است و همین قدرت محدود در تبیین دینی جهان دخالت داشته، بیش از آن را نه میتوان اثبات کرد، و نه اِعمال چنین قدرتی جایز است؛ زیرا قدرتی که بر اشیای محدود اِعمال میشود و درعینحال، موجب خرابی و ازبینرفتن آنها نمیشود، خود، باید محدود باشد. بهعبارتدیگر، اشیای محدود تحمل و ظرفیت پذیرش قدرت نامحدود را ندارند. (Hick, 1985: 116) 2. دلیلی وجود ندارد که مسیح بینهایتبودن خدا و اوصافش را تعلیم داده باشد. زندگی او ارتباط نزدیکی با خدا داشت. او کاملاً در خدمت تحقق اهداف خدا در زمین بود، ولی جایی ندیدهایم که مسئله بینهایتبودن خدا را تعلیم داده باشد. بهطورکلی، اگر کسی خدا را حضور شخصیای بداند که انسان در مقابل او زانو میزند و او را میخواند، درحقیقت تجربهای از نوع محدود پیدا میکند. درعینحال، اگر اندیشه بینهایتبودن اوصاف خدا در ذهن موحد خطور کند، ممکن است از بیرون آمده باشد، مثلاً از کلام عقلانی یا فلسفه یونانی. شاید بهتر باشد بگوییم خدای بینهایت، برتر از وجود است. آنکه موجود است، خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب است که با جهان در ارتباط است، نه خدای فلاسفه. خدای بینهایت است، اما موجود نیست. (Hick, 1985: 121 & 122) آخرین راه حل هیک، بهنوعی دستبرداشتن از آموزههای جاافتاده مسیحی است که در اوصاف بینهایت خداوند هیچ تردیدی نمیکند. رویت سعیده مسیحیان نیز مانند ما مسلمانان معتقداند، در آخرت با خدا مواجه خواهیم شد و او را خواهیم دید. در میان مسلمانان، جز عدهای قلیل از ظاهرگرایان، کسی قائل به رویت ظاهری نیست، اما تفسیرهای سنتی مسیحی تا حد زیادی بر رویت ظاهری تأکید دارند. جان هیک در این مسئله نیز از سنت فاصله میگیرد. وی گرچه رویت سعیده را انکار نمیکند، تفسیر جدیدی از آن عرضه میدارد. وی بهخوبی از مشکلاتی که در آموزه رویت وجود دارد، آگاه است، ازاینرو، در مقام پاسخ به مشکل یادشده، به امکان رویت مستقیم و دیدن با چشم سر اشاره نمیکند؛ زیرا آن را امری معقول و قابل دفاع نمییابد. تفسیر هیک ازیکطرف به تفاسیر باطنی نزدیک میشود و ازطرف دیگر، به وجود عنصر ذهنی در تجربه اشاره میکند. در نظر او هر تجربهای، با تفسیر همراه است. تجربه عریان و بدون تفسیر از واقعیت وجود ندارد. هر تجربهای گرانبار از مفهوم است. بنابراین، خداوند را نیز، بهگونهای تجربه میکنیم که مفاهیم ما اجازه میدهند. ازاینرو، رویت عریان خداوند پذیرفتنی نیست. (Hick, 1985: 119) در مجموع باید گفت: نمیتوان جان هیک را الهیدانی پایبند به سنت مسیحی دانست. وی به سنت عقلانی اسلام نزدیکتر است تا به سنت مسیحی. این کشیش آزاداندیش توانسته است بدون تعصبورزی، روایتی از مسیحیت عرضه کند که معقولتر و پذیرفتنیتر باشد. اما نباید این نکته را از نظر دور داشت که این روایت از مسیحیت، بیش از آنکه مسیحیت رایج پولسی را بیان کند، مسیحیت عیسوی را بیان کرده است. دلیل نزدیکتر بودن آن به آیین اسلام نیز، همین است. قرآن کریم درباره مسیح میگوید: إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ یبَشِّرُکِ بکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیمَ وَجیهاً فِی الدُّ نْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ. (آلعمران / 45) [یاد کن] هنگامى [را] که فرشتگان گفتند: اى مریم! خداوند تو را به کلمهاى از جانب خود، که نامش مسیح، عیسى بن مریم است. مژده مى دهد، درحالى که [او] در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است. در این آیه شریف بر وصف کلمه بودن عیسی بن مریم(ع) تأکید کرده است؛ و این چیزی است که مسیحیان بر آن تأکید زیادی دارند. اما آیات دیگر جنبه الوهیت مسیح را انکار میکند، مانند: یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فی دینکُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَ لْقاها إِلى مَرْیمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ ... . (نساء / 171) اى اهل کتاب، در دین خود غلو مکنید، و درباره خدا جز [سخنِ] درست مگویید. مسیح، عیسى بن مریم، فقط پیامبر خدا و کلمه اوست که آن را بهسوى مریم افکنده و روحى از جانب اوست. الوهیت بخشیدن به مسیح غلو در دین دانسته شده و جز اوصاف مخلوقان، مانند پیامبری، کلمه بودن و روحی الهی داشتن نمیتوان به او نسبت داد. خداوند متعال در ادامه همین آیه میفرماید: لَنْ یسْتَنْکِفَ الْمَسیحُ أَنْ یکُونَ عَبْداً لِلَّهِ وَ لاَ الْمَلائِکَةُ الْمُقَرَّ بُونَ وَ مَنْ یسْتَنْکِفْ عَنْ عِبادَتِهِ وَ یسْتَکْبرْ فَسَیحْشُرُهُمْ إِلَیهِ جَمیعاً. (نساء / 172) مسیح از اینکه بنده خدا باشد هرگز ابا نمى ورزد، و فرشتگان مقرّب [نیز ابا ندارند] و هرکس از پرستش او امتناع ورزد و بزرگى فروشد، بهزودى همه آنان را بهسوى خود گرد می آورد. در اینجا به جنبه بندگی مسیح و نیز، فرشتگان مقرب الهی (ازجمله روحالقدس) تأکید شده است. البته این بدان معنا نیست که ما مسلمانان با همه آراء هیک موافق باشیم. مثلاً: نوع نگاه ما به مسئله مسیح و نقش وی در پیدایش مسیحیت با آنچه هیک میگوید متفاوت است. از نظر مسلمانان مسیح بنده و فرستاده خداوند، و مانند سایر پیامبران الهی است و هیچ جنبه الوهیتی در او یافت نمیشود. اما هیک میکوشد با حفظ نقش الهیاتی مسیح، او را چیزی برتر از رسولان و پیامبران معرفی کند. درعینحال، بهصراحت، الوهیت واقعی مسیح را انکار میکند. (Hick, 1996) درباره زبان دین میتوان گفت: اگرچه برخی آموزههای وارد شده در کتابهای آسمانی با زبانی استعاری بیان شدهاند، استعاری دانستن همة آن آموزهها، سخنی سنجیده و درست نیست. بهنظر میرسد بهجای حکمی واحد بر همه اجزای زبان دین، باید آن را زبانی واقعگرا، مانند زبان عرفی دانست که در آن از همة روشهای بیانی استفاده میشود. نه میتوان همه اجزای زبان دین را بر قیاس واقعگرایی خام یا ساده تفسیر و فهم کرد؛ نه بهکلی واقعگرایی خام را کنار گذاشت، نه میتوان همه گزارههای دینی را به نحو حقیقی تفسیر کرد، و نه همه را استعاری دانست، نه همه گزارهها تحقیقپذیر تجربیاند و نه، همگی خارج از حوزه تجربه، نه همه اخباریاند، و نه، همگی خالی از خبر. در زبان دین گزارههای انشاییِ زیادی وجود دارند که کارکردهایی پرشمار دارند. زبان دین واجد همه ویژگیها، قابلیتها و امکانات زبان عرفی است و از همه روشهای موجود در آن استفاده میشود. البته نمیخواهم بگویم جان هیک به این تفاوتها توجه نداشته است؛ اما بیان او، مانند بسیاری از فیلسوفان دین، ظاهری تقلیلگرایانه دارد؛ گویا زبان دین را تنها به یک شیوه تحویل میبرد. (25) اگرچه در باب نجات، نظریه تکثرگرایانة جان هیک ـ که خود مبدع آن بود ـ مشهور است، نمیتوانیم با همه ابعادِ نظریه او موافقت کنیم. قرآن کریم پس از آنکه خدایی غیر از خدا را رد میکند و بر مسیحیان و یهودیان خرده میگیرد که چرا شرک میورزند، بر این موضوع تأکید میکند که خداوند متعال رسولش را با دین حق فرستاد تا اینکه بر همه ادیان دیگر غلبه کند: هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ لِیظْهرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ. (توبه / 33) او کسى است که پیامبرش را با هدایت و دین درست، فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند، هرچند مشرکان خوش نداشته باشند. در خصوص نجات، میتوان تکثرگرا بود، اما در باب حقانیّت دین، نه. اشکال نظریه هیک آن است که موضوع نجات و حقانیت دین را از هم تفکیک نکرده، و برای حل یک مسئله، پاسخی متناسب با مسئلهای دیگر داده است. (26) هیک برای فهم اوصاف بینهایت خدا راه حلی ارائه میدهد که مورد قبول مسلمانان نیست. وی عیسی مسیح را «جنبه شناختنی خدا» معرفی، و برای آن از آموزه حلول استفاده میکند. او کوشید فهم خود از این آموزه را تا حدود زیادی عقلانی کند و بهنظر اسلام نزدیکتر شود، اما مورد پذیرش ما مسلمانان نیست. (27) در مسئله رویت سعیده، هیک از ظاهرگرایی موجود در متون مقدس و الهیاتی مسیحی دستبرداشته و عقلانیت را اندیشیده است. در این جهت تا حدود زیادی میتوان نظر او را صحیح دانست. باید توجه داشت که نباید هیک را در مسیر جریان پروژه «دین نوین جهانی» دانست. دین نوین جهانی را باید بخشی از پروژه نظم نوین جهانی و برگرفته از آموزههای پساساختارگرانه متفکران و استراتژیستهای پستمدرن غرب دانست. این ایده که تحت عناوینی چون دین واحد جهانی و سازمان ادیان متحد در حال رشد است، بسیار نوپا بوده و درحقیقت به بازار داغ فرهنگی سالهای آینده تعلق دارد. با تمهیدهای رسانهای تدارکشده در سالهای آتی، جریان فرهنگی مرتبط با این ایده بهسرعت گسترش مییابد و محصولات متنوع تصویری و مکتوب مرتبط با آن به بازارهای فرهنگی سراسر دنیا سرازیر میشود. بهتر است دین نوین جهانی را الهیات طبیعی بنامیم. جستجو در فعالیتهایی که تاکنون در چارچوب پروژه دین نوین جهانی اجرا شدهاند، برخی از باورهای اعتقادی این آیین را بر ما آشکار میسازد. اگر شما کسی باشید که در زمان استقرار دین نوین جهانی زندگی میکنید، صرفنظر از اینکه مسلمان، مسیحی، سیک و یا بودایست باشید، به چند گزاره، باور عمیق خواهید داشت: جهان مجموعهای واحد و هماهنگ است و من جزئی از این مجموعه هستم؛ یک روح مقدس در همه اجزای جهان جریان دارد. اجزای جهان اعم از درختان، دریاها و خشکیها، حیوانات و عناصر گوناگون، روح مقدس جهان را در خود داشته، تعادل خود را از آن روح کسب میکنند. بهعبارتدیگر، روح مقدسساری در اجزای جهان، تعادل و هماهنگی جهان را تضمین میکند؛ و در وجود تکتک انسانها نیز، حضور دارد. روح مقدس جهان وجود متشخص ندارد. او شعور مطلقی است که در جهان جاری است. او نمیشنود و متأثر نمیشود. نقش او ایجاد تعادل است. چه درخواستی باشد و چه نباشد تعادل برقرار میشود. عشق و نفرت که از مظاهر تأثر است در او راه ندارد. آنچه مهم است تعادل است. روح مقدس آهنگ هستی را مینوازد و حرکت اجزای جهان، اعم از همه جانداران، رقص و توازنی متناسب با آهنگ نواختهشده اوست. راز سعادت انسان، هماهنگشدن با ملودی طبیعت ذیشعور است. شناخت طبیعت و همراهشدن با آن، کلید خوشبختی است. انسان در صورت هماهنگی با طبیعت و نظم موسیقایی جهان، پس از مرگ نزد روح مقدس باز میگردد؛ چراکه جان او ودیعهای از جانب اوست. جانِ رفته، در چرخه تکرارشونده هستی، در کالبدی جدید، به جهان و طبیعت بازمیگردد. این چرخه همواره ادامه دارد. حیات در پس حیات است، و جاودانگی حق مسلّم همه. روح مقدس تعادل را تضمین میکند. گاهی برای تعادل لازم است روح مقدس متشخص شود و در کالبدی طبیعی حلول کند تا با آموزش دیگر، انسانها ضامن بقای تعادل در جهان باشد. هر انسانی روح مقدس را تنها باید در وجود خود جستجو کند. بیرون از او راهی بهسوی شنیدن ملودی جهان نیست. روح مقدسِ حلولیافته در انسانهای خاص نیز، جز آنکه انسانهای دیگر را متوجهِ درون خود کند، وظیفهای ندارد. همه، از درون، موسیقی جهان را میشنوند و باید با آن به رقص درآیند تا بازگشتشان به جهان و طبیعت تضمین شود. این چرخه بخشی از تعادل است. هماهنگی و تعادل با طبیعت، سلامت کالبد را بههمراه دارد. نوید به فرادرمانی، انرژیدرمانی، خوددرمانی و سلامت جسم و کالبد نیز، از آموزههای دین نوین جهانی است. (28) شباهتهایی میان دیدگاههای هیک و این پروژه وجود دارد. یکی از آنها عقلانیسازی دین است که در این پروژه نیز، تا حدودی وجود دارد و سعی میشود روایتی عقلپذیر از دین جهانی عرضه شود. شباهت دیگر ایندو، کثرتگرایی هیک و فرادینینگری این پروژه است. اما تفاوتهای آنها بیش از آن است که بتوان هیک را بخشی از این پروژه بشمار آورد؛ زیرا پایبندی هیک به آموزههای مسیحی، همچون خدای متشخص که در تقابل جدی با روح مقدس جهانی این پروژه است، وی را از این جریان دور میسازد. نتیجه شواهد نشان میدهد که دیگر نمیتوان جان هیک را روایتگر سنت مسیحی پولسی دانست. کسی که ارکان اصلی یک سنت را انکار یا تأویل کند، پیرو آن سنت بشمار نمیآید، بلکه منتقد آن است. مهمترین رکن مسیحیت پولسی، مسئله تثلیث و مهمترین رکن تثلیث، مسئله تجسد خدا در مسیح است که آموزه مرگِ فدیهوار مسیح و رستاخیز وی از مردگان بر آن بنیان نهاده شده است. اگر تجسد الوهیت خدشهدار شود همه این ارکان متزلزل میگردد. جان هیک بهصراحت این موضوع را اعلام کرد که مسیحیان بیش از دو هزار سال درباره مسیح و آموزه تثلیث برخطا بودهاند. (Hick, 1996) این بیان، روایتی عیسوی از مسیحیت است که میتواند ازسوی دیگر مسیحیان نیز پی گرفته شود. بهعبارتدیگر، اگر مسیحیان به همین آموزههای موجود در کتاب مقدس خود مراجعه کرده، بخواهند آموزههای خود مسیح را استخراج کنند و آنچه را بعدها پولس به آن اضافه کرد در نظر نگیرند، خواهند توانست روایتی عقلانیتر و واقعگراتر از مسیحیت عرضهکنند. این کار چند نتیجه در پی دارد: ـ عقلانیتر است؛ ـ به حقیقت نزدیکتر است؛ ـ به مسیح وفادارتر است؛ ـ با شواهد تاریخی همخوانی بیشتری دارد؛ ـ با شواهد قرآنی که مؤید وجود مسیح و آموزههای وی است، سازگارتر است؛ ـ در راستای تقریب بین ادیان قرار میگیرد؛ ـ با آزاداندیشی سازگارتر است. همچنین، این نگرش جان هیک میتواند دستمایه ارزشمندی برای مسلمانان باشد تا بدون پاینهادن به مجادلات بیهوده، ملالآور و دورکننده، با ورود به عرصه گفتگوی سازنده با پیروان دیگر ادیان، بهویژه مسیحیت، ضمن افزودن بر فضای عقلانی این گفتگوها، زمینه آشنایی دیگران با آموزههای اصیل اسلامی را که بسیاری از آنها از متون دیگر ادیان الهی نیز، قابل استخراجاند، فراهم سازند. پی نوشت ها: 20 . تمام باب سوم از رساله یعقوب و بخشهای دیگر آن درباره بهپا داشتن شریعت است. وی بر لزوم برپا داشتن شریعت، آنهم تمام شریعت، تأکید دارد. 21 . Fredrick Schleier Macher. 22 . بنگرید به: رومیان 3: 31 ـ 10؛ 5: 21؛ 6 : 23 ـ 14؛ مکاشفه 20: 27 ـ 11. در آخرین جملة باب 21 مکاشفه چنین آمده است: «و چیزی ناپاک یا کسی که مرتکب عمل زشت یا دروغ شود، هرگز داخل آن نخواهد شد مگر آنان که در دفتر حیات برّه مکتوباند». برّه یکی از اوصافی است که عیسی را با آن میخوانند و از آن تسلیم و رامبودن قصد میشود، در برابر بز که نماد شیطان است؛ زیرا بز خرابکار است و گوسفند سربه زیر و رام. 23 . Karl Barth. 24 . Church Dogmaties, Vol. II, pt. I, p. 150, cited from: Hick, 1960: 69. 25 . برای مطالعه بیشتر در این زمینه و نقدهایی که به دیدگاه هیک وارد شده است، بنگرید به: صادقی، 1378: 112 ـ 106. 26 . نگارنده نظریه کثرتگرایی هیک را در گذشته نقد کرده است. بنگرید به: صادقی، 1377: 75 ـ 64؛ همو، 1382: 354 ـ 340. 27 . در این زمینه آیات قرآن بهصراحت سخن گفته است، ازجمله بنگرید به: نساء / 171؛ مائده / 17 و 116؛ توبه / 31. 28 . در این زمینه کار زیادی انجام نشده است، اما میتوان بهکار آقای محمود کاویانی با عنوان «اوتار؛ پیامبری که به دین نوین جهانی فرا میخواند» مراجعه کرد: http://www.alvadossadegh.com/fa/article/45-cinema-and-apocalypse/3494-qq-q-q-html#comment-3352. منابع و مآخذ 1. قرآن کریم. 2. صادقی، هادی، 1377، پلورالیسم؛ دین، حقیقت، کثرت، قم، دفتر نشر معارف. 3. ــــــــــــــــــــ ، 1378، الهیات و تحقیقپذیری، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. 4. ــــــــــــــــــــ ، 1382، درآمدی بر کلام جدید، قم، کتاب طه و دفتر نشر معارف. 5. کاویانی، محمود، 1389، «اوتار؛ پیامبری که به دین نوین جهانی فرا میخواند»: http://www.alvadossadegh.com/fa/article/45-cinema-and-apocalypse/3494-qq-q-q, html//comment-3352. 6. کتاب مقدس. 7. محمدیان، بهرام و دیگران (تدوین)، 1381، دائرةالمعارف کتاب مقدس، تهران، سرخدار. 8. هیک، جان، 1372، فلسفه دین، ترجمه بهرام راد، تهران، انتشارات بینالمللی الهدی. 9. Hick, John, 1960, “Theology and Verification”, Theology Today, Vol. XVII. 10. __________ , 1985, “Eschatological Verification Reconsidered”, in the Problems of Religious Pluralism [1977], New York, Martin's Press. 11. __________ , 1989, An Interpretation of Religion: Human Response to the Transcendent, New Haven and London, Yale University Press. 12. __________ , 1993, Disputed Questions in Theology and the Philosophy of Religion, New Haven, Yale University Press. 13. __________ , 1995, The Rainbow of Faiths: Critical Dialogues on Religious Pluralism, London, SCM Press LTD. 14. __________ , 1996, “Religions and the Concept of Ultimate”, The Islamic Quarterly, V. XXXX (N. 4). 15. Sellars, Roy Wood, (1938-1939). “A Statement of Critical Realism”, Revue Internationale de Philosophie, Vol, 1. هادی صادقی فصلنامه اندیشه نوین - شماره 25 انتهای متن/
94/02/06 - 04:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]
صفحات پیشنهادی
جامعهشناسی فقه باید قوی باشد/ بررسی نظریه مصلحت در مذاهب اسلامی
احمد مبلغی در عمان جامعهشناسی فقه باید قوی باشد بررسی نظریه مصلحت در مذاهب اسلامی شناسهٔ خبر 2530346 شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹ ۳۴ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس با تأکید بر مطالعات جامعه شناسی نسبت به فقه گفت در این زمینه باید دید که آیاعملکرد اوقاف در سال ۹۳ بررسی و ارزیابی میشود
عملکرد اوقاف در سال ۹۳ بررسی و ارزیابی میشود شناسهٔ خبر 2532574 یکشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴ ۲۸ دین و اندیشه > سایر مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان اوقاف با اشاره به آغاز فرایند بازرسی از عملکرد ادارات کل گفت طی دو مرحله گروه هایی از ستاد سازمان و سایر استانها برای بازرسی عبررسی دین پژوهی تطبیقی در شماره جدید ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت
بررسی دین پژوهی تطبیقی در شماره جدید ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت شناسهٔ خبر 2536470 شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۱ ۳۹ دین و اندیشه > سایر شماره صد و هشتم ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت در فروردینماه سال جاری با موضوع محوری دینپژوهی تطبیقی ۲ منتشر شد به گزارش خبرگزاری مهر دفتر ابررسی لقب سیف الله برای خالدبن ولید از سوی پیامبر اسلام
تاریخ اسلام بررسی لقب سیف الله برای خالدبن ولید از سوی پیامبر اسلام اما این ادعا كه لقب سیف الاسلام از سوی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ به وی داده شده نه تنها سند محكمی ندارد بلكه وجه تسمیهای هم كه برای آن بیان گردیده با واقعیتهای تاریخی سازگاری ندارد به گزارش سرویسبررسی محیط زیست استان زنجان در برنامه اصل 50
بررسی محیط زیست استان زنجان در برنامه اصل 50 اصل 50 در نخستین برنامه در سال 94 روز پنج شنبه محیط زیست استان زنجان را مورد بررسی قرار می دهد به گزارش حوزه رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی شبکه یک سیما از جمله مناطق زیست محیطی بکر و زیبای استانديدار حضرات آیات شبيري زنجاني و صافي گلپایگانی
اخبار مراجع ديدار حضرات آیات شبيري زنجاني و صافي گلپایگانی در ديدار حضرات آیات شبيري زنجاني و صافي بر لزوم عمل به سیره علمای گذشته تاکید شد به گزارش سرویس دینی جام نیوز حضرت آيت الله العظمي شبيري زنجاني یکشنبه شب با حضور در بيت حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني با اینمهار نفس در ادب الهی بررسی میشود
در نشست حدیث پارسایی مهار نفس در ادب الهی بررسی میشود شناسهٔ خبر 2536337 شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰ ۲۷ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها نوزدهمین نشست از سلسله نشستهای مذهبی حدیث پارسایی با موضوع مهار نفس در ادب الهی ۳۰ فروردین در فرهنگسرای سرو برگزار میشود به گزارش خبربررسی و تحلیل نظری اخلاق جنگ در قرآن و حدیث
بررسی و تحلیل نظری اخلاق جنگ در قرآن و حدیثشروع جنگ در اسلام مشروط به شرایطی چون مقابله با تجاوزگری دفاع از مظلوم رفع فتنه فقدان راه حل مسالمتآمیز است که همگی از اصول مترقی اخلاقی اسلام خبر میدهد بخش اول چکیده موضوع جنگ همواره مورد توجه دانشمندان اخلاق قرار گرفته است در اکسب ۱۵درصد آرای منطقه شرط بررسی آرای استانی نامزدها/نظر لاریجانی
زارع زاده در تشریح طرح استانی شدن انتخابات کسب ۱۵درصد آرای منطقه شرط بررسی آرای استانی نامزدها نظر لاریجانی شناسهٔ خبر 2536785 یکشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹ ۵۷ سیاست > مجلس عضو کمیسیون شوراهای مجلس کسب ۱۵ درصد رای حوزه های انتخابیه را مجوز بررسی آرای نامزدهای انتخابات در استاننشست سمنتیکس رواداری بر پایه نظریه مدل برگزار میشود
در مؤسسه حکمت و فلسفه ایران نشست سمنتیکس رواداری بر پایه نظریه مدل برگزار میشود شناسهٔ خبر 2533910 سهشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۲ ۲۴ دین و اندیشه > اندیشکده ها نشست علمی سمنتیکس رواداری بر پایه نظریه مدل نقدی بر دو نظریه متاخر با سخنرانی دکتر داوود حسینی فردا برگزار می شودبررسی پدیده حاشیه نشینی در استانهای کشور - 6 / آذربایجان شرقی
آسیب های اجتماعی گریبان گیر حاشیه نشینان بررسی پدیده حاشیه نشینی در استانهای کشور - 6 آذربایجان شرقی شناسهٔ خبر 2538694 شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰ ۳۲ استانها > آذربایجان شرقی تبریز- معضل حاشیه نشینی به همراه خود آسیب های بزرگی همچون آسیب های اجتماعی و امنیتی و داشته که در«ژئوپلتیک تشیع و بازخوانی چیستی داعش در عراق» بررسی میشود
ژئوپلتیک تشیع و بازخوانی چیستی داعش در عراق بررسی میشود شناسهٔ خبر 2532434 یکشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴ ۳۵ دین و اندیشه > اندیشکده ها نشست ژئوپلتیک تشیع و بازخوانی چیستی داعش در عراق به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار می شود به گزارش خبرگزاری مهر مدیریتدوره آموزشی «علم، دین و نظریه علم دینی» برگزار میشود
به همت مدرسه آزاد فکری مهاجر دوره آموزشی علم دین و نظریه علم دینی برگزار میشود شناسهٔ خبر 2561149 شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱ ۱۵ دین و اندیشه > اندیشکده ها دوره آموزشی علم دین و نظریه علم دینی با حضور حسین بستان و دکتر حمیدرضا آیت اللهی در مدرسه آزاد فکری مهاجر برپا میرئیس سازمان بسیج دانشجویی استان زنجان خبر داد برگزاری همایش نقد و بررسی بیانیه لوزان در دانشگاههای زنجان
رئیس سازمان بسیج دانشجویی استان زنجان خبر دادبرگزاری همایش نقد و بررسی بیانیه لوزان در دانشگاههای زنجانرئیس سازمان بسیج دانشجویی استان زنجان از برگزاری همایش نقد و بررسی بیانیه لوزان در دانشگاههای زنجان خبر داد امیر بیات امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در زنجان از برگزارآیت الله شبیری زنجانی در میانسالی +تصویر
در محضر بزرگان آیت الله شبیری زنجانی در میانسالی تصویر یکی از بزرگترین و ساده زیستترین مراجعی ست که حوزهٔ علمیّهٔ قم تا امروز به خود دیده است به گزارش سرویس دینی جام نیوز «آقا سید موسی» یکی از آن بزرگانی ست که این روزها باید آنها را از نو شنارساله دکتری «گذار از روش به پساروش در اندیشه سیاسی» بررسی میشود
رساله دکتری گذار از روش به پساروش در اندیشه سیاسی بررسی میشود شناسهٔ خبر 2561359 شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲ ۲۸ دین و اندیشه > اندیشکده ها رساله دکتری گذار از روش به پساروش در اندیشه سیاسی چهارشنبه ۹ اردیبهشت ماه در انجمن علوم سیاسی ایران نقد و بررسی می شود به گزارش خبرگزارنقد و بررسی بندهای پیشنهادی به برنامه ششم توسعه
انجمن جامعه شناسی ایران برگزار میکند نقد و بررسی بندهای پیشنهادی به برنامه ششم توسعه شناسهٔ خبر 2560615 جمعه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۶ ۰۳ دین و اندیشه > اندیشکده ها نقد و بررسی بندهای پیشنهادی به برنامه ششم توسعه در خصوص عدالت و توسعه آموزشی به همت انجمن جامعه شناسی ایران برگز-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها