تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هر كس فكرش به جايى نرسد و راه تدبير بر او بسته شود، كليدش مداراست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796310837




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

وبلاگ الف دزفول هدیه‌‌‌ای خاص برای طولانی‌ترین سفر+عکس


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: وبلاگ الف دزفول
هدیه‌‌‌ای خاص برای طولانی‌ترین سفر+عکس
روایتی از هدیه‌ خاص شهید «مجید طیب طاهر» به همرزم خود را می‌خوانید.

خبرگزاری فارس: هدیه‌‌‌ای خاص برای طولانی‌ترین سفر+عکس



به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس علی موجودی در وبلاگ الف دزفول  روایتی از هدیه‌ خاص شهید «مجید طیب طاهر» به همرزم خود را آورده است: سال 62 بود که با مجید آشنا شدم. این رفاقت روزبه‌روز محکم‌تر شد تا به پیشنهاد مجید قرار شد برویم و در حرم امام رضا(ع) باهم صیغه‌ی برادری بخوانیم.

 شهید مجید طیب طاهر (سمت راست) - سید عزیزاله پژوهیده (سمت چپ)   سال 63 بود و قبل از عملیات بدر، بلیط قطار گیر نمی‌آمد برای مشهد، به مجید گفتم که بی‌خیال رفتن شویم اما قبول نمی‌کرد. بدون بلیط سوار قطار شدیم و با اینکه هوا فوق‌العاده سرد بود، توی راهروی قطار رفتیم تا مشهد. آنجا صیغه‌ی برادری خواندیم و هرکدام‌مان یک کفن خریدیم و دوباره توی راهروی قطار برگشتیم. در منطقه رسم بود بچه‌ها شب‌های جمعه کفن‌هایشان را درمی‌آوردند و به یاد روزی که قرار است دفن شوند، در این کفن‌ها می‌خوابیدند و به یاد اهل‌بیت (ع) در کفن‌هایشان اشک می‌ریختند تا این اشک‌ها روزی به دادشان برسد. شب جمعه کفنم را باز کردم و دیدم کفن ناقص است. یک‌ قسمتی از کفن که معمولاً دعای جوشن کبیر روی آن نوشته می‌شود، در کفن من وجود نداشت. بدجوری حالم گرفته شد. فردا صبح رو کردم به مجید و گفتم : «مجید! من شهید نمی‌شم. کفن من ناقصه و جوشن کبیر نداره! خیلی حالم گرفته‌شده از این موضوع».  مجید گفت: «کفن منو ببر! » گفتم :«نه! این قسمت من بوده که کفن من ناقص باشه!» گذشت تا عملیات بدر تمام شد و داشتیم آماده می‌شدیم برای عملیات والفجر8، ما جز بچه‌های غواص اطلاعات و عملیات بودیم و گفته بودند که شانس برگشتنمان بسیار پایین است. مجید با لبخند، درحالی‌که یک بسته کادوپیچ شده توی دستش بود آمد سمت من و بسته را داد دستم و گفت: «تولدت مبارک» و بعد گفت فقط این هدیه مرا باز نکن تا شب جمعه. شب جمعه شد و بازهم من ماندم و کفنی که ناقص بود و بغضی که با دیدن آن گلویم را می‌فشرد. یاد کادوی مجید افتادم. رفتم و کادوی مجید را باز کردم و دیدم که مجید رفته است و به‌اندازه پارچه‌ی جوشن کبیر کفن خودش، یک پارچه‌ی سفید خریده است و با خودکار تمام دعای جوشن کبیر را روی آن نوشته است. دهانم از تعجب بازمانده بود و اشک توی چشمم حلقه‌زده بود. مجید کار بزرگی کرده بود، خیلی بزرگ. کل دعای جوشن کبیر را روی پارچه سفید با خودکار آبی نوشته بود و بعد داده بود شهید فرج اله پیکرستان و گفته بود:« این‌رو برای برادرم نوشتم . لطف کن و همه‌ی فتحه ضمه‌ها و هجاهاش رو طبق مفاتیح، دقیق و با خودکار قرمز کامل کن».

پارچه‌ای که شهید مجید طیب طاهر روی آن دعای جوشن کبیر را نوشت و به سید هدیه داد. دیگر شب‌های جمعه از اینکه کفنم ناقص نبود، غصه نداشتم و سرخوش بودم از هدیه‌ی مجید. اما وقتی مجید در عملیات والفجر 8 آسمانی شد، من ماندم و خاطراتش و یادگاری که 30 سال است نگهداری‌اش می‌کنم تا اینکه روزی به کار آید.

 سید عزیز و هدیه‌ای که از رفیق شهیدش به یادگار دارد وقتی رفاقت‌های آن دوران را با رفاقت‌های امروزمان مقایسه می‌کنم، دود از کله‌ام بلند می‌شود؛ امروز اگر می‌خواهی دوست داشتنت را بیشتر اثبات کنی، باید هدیه‌ات را گران‌تر خریده باشی. خوش به حال مجید و خوش به حال سید و چه زیبا رفاقتی و چه زیبا رمز و رازی است در این رفاقت، مجید که عند ربهم یرزقون شد و سید «من ینتظر» مانده است و «ما بدلوا تبدیلا».   وبلاگ خود را به ما معرفی کنید بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/  

94/02/06 - 00:07





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن